اختراع کفش دو لنگه
به نوشته مورخان تاریخ تمدن، ساخت کفش برای پای چپ و پای راست ـ جداگانه، از ماه مه(اواخر اردیبهشت) در سال 1310 میلادی متداول شد.
برخی، اختراغ کفش دولنگه را در روز بیستم ماه مه1310 میلادی درج کرده و به حساب رویدادهای این روز گذاشتهاند. پیش از آن، کفشهای هردو پا مشابه هم یا به صورت مستقیم ساخته میشد، به گونهای که هرلنگه را میشد برای هر دو پا استفاده کرد.
رویه کفشهایی که دو لنگهاش مشابه بود، عمدتا به صورت بافتنی (گیوه) یا تسمهای بود و تخت کفش سازها جدا از رویه سازها بودند.
با استفاده از نقش برجستههای باقی مانده، مادها از نخستین اقوامی ایرانی بودند که از نوع کفش خود تصاویری را به یادگار گذاشتهاند. پاپوش مادها از پوست حیوانات ساخته میشده و از طریق بندهایی که از شلوار آویزان بود محکم به پا بسته میشد.
پس از آن، هخامنشینان نیز همانند دیگر اجزای پوشش خود برای کفش نیز اهمیت بالایی قائل بودند. بر حسب آثار به جای مانده از دوره هخامنشی، کفش شاهان این امپراتوری بزرگ در تخت جمشید قرمز رنگ بوده، در حالی که معماریهای خشتی لعابی شوش، کماندارانی را نشان میدهد که کفشهایی زرد رنگ به پا دارند. مشخصه مهم پاپوش هخامنشی در این بوده است که تمام پا را تا مچ دربر میگرفته و از طریق سه ردیف بند در جلو بسته میشده است.
اما صنعت کفش به صورت مدرن در ایران در سال ۱۳۳۶، به همت رحیم متقی ایروانی در کارخانهای با ۳۵ کارگر متولد شد. داستان این تولد از آنجا آغاز شد که رحیم ایروانی که خود در یک خانواده بازرگان پیشه در شیراز به دنیا آمده بود، پس از سفر به چکسلواکی، دو کارشناس و یک دستگاه اتوکلاو با خود به ایران آورد و تولید کفش را با ۳۵ کارگر آغاز کرد. قیمت این کفش در ایران، ۵۰درصد کمتر از محصول مشابه وارداتی آن بود. پس از آن در مسیر توسعه کارخانه کفش ملی، زمینی به وسعت ۷۰۰ متر در منطقه مهرآباد برای گسترش کارخانه خریده شد.
دومین برند بزرگ کفش ایرانی در آن دوران، بلا بود. کفش بلا، تولدش را وامدار خانواده عمیدحضور است.
عمیدحضورها با پیشه دوره گردی از کاشان به تهران کوچ کردند، اما پس از مدتی مانند تمام کوچ گران، یکجانشین شدند و با خرید یک زیرپله در بازار، فروش کیف و کفش را آغاز کردند. همین موضوع مقدمهای شد که نسل دوم عمیدحضوریهای مهاجر، خشت اول بنای بلا را بگذارند. در دهه ۴۰ آنان آرام آرام بخشی از فضای تولید را به شبکه نوینی از توزیع هدایت کردند که به منزله شناخت نسبی از سطوح مختلف صنعت، خدمات و تولید در کشور بود.