پازل تحریمها و هنر مدیریت آن
سیدکمال سیدعلی|
معاون اسبق ارزی بانک مرکزی|
ساختار مبارزه با تحریم ذیل شورای امنیت ملی، باید بهگونهای باشد که ضمن برخورداری از حکمرانی واحد، در زمینههای مختلف نیز کمیتههای مرتبط جهت مقابله با فشارهای حداکثری تصمیمات عملیاتی را اتخاذ کنند.
بیش از دو سال از خروج امریکا از برجام میگذرد و در مجموع فشارهای حداکثری بخشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاستی تاکنون نتوانسته ایران را از پای درآورد ولی آسیبهای جبرانناپذیری را به کشور تحمیل کرده است؛ مقاومت انجام شده هرچند برای اقشار ضعیف جامعه که بیشترین فشار را به لحاظ تورم تحمل کردهاند، بسیار سخت بوده ولی اهداف امریکا نیز محقق نگردیده است هر چند در اموری مثل کاهش صادرات نفت و افزایش ریسک کشور در تجارت بینالملل و سرمایهگذاری، تحریمها نسبتاً موفق عمل کردهاند. حتی بعد از خروج امریکا از برجام از ابزارهای دیگری مثل FATF نیز استفاده شد تا سیستم بانکی ایران نتواند روابط کارگزاری خود با بانکهای سایر کشورها را ادامه دهد.
متأسفانه در مسیر فشار حداکثری امریکا، اروپا نیز در عمل شاید بهرغم میل باطنی به دلیل منافع اقتصادی که در رابطه با امریکا داشت، در دفاع از برجام عملکرد قابل قبولی نداشت که عدم موفقیت SPV (سازوکار ویژه مالی) و اینستکس از جمله اینهاست. تجربه تحریمهای گذشته که بهرغم اجماع جهانی و همکاری اروپا و همچنین روسیه و چین و در چارچوب قطعنامههای شورای امنیت صورت گرفته بود، نشان داد که ایران با دور زدن آنها کماکان میتوانست فروش نفت داشته باشد و نقل و انتقالات نیز در مقایسه با وضعیت فعلی بهتر و با هزینه کمتر بود اما دلیل آن نیز نبود ساختار تحریم در وزارت امور خارجه امریکا بود. ولی در دوره جدید پس از خروج امریکا از برجام، برای تحریم فراگیر ایران ساختار تشکیلاتی به نام «گروه اقدام» تدارک دیده شد. در این گروه علاوه بر حضور خزانهداری، CIA و سایر اتاقهای فکر گروه، مسیرهای مختلف دور زدن تحریمها توسط ایران کشف و توسط همین گروه به رهبری رایان هوک مسدود میشد. علاوه براین، در سایر بخشهای اجتماعی و رسانهای، فشارهای سیاسی از جمله تهدید سران کشورهای منطقه جهت همکاری با گروه اقدام صورت میگرفت. همچنین، بسیج قدرتهای متخاصم جهت عدم خرید نفت از ایران و پیگیری و نظارت مسیر کشتیهای نفتی نیز با شدت بیشتری انجام میشد که نهایتاً برای صادرات نفتی و غیرنفتی مشکل آفرین شد.
در مجموع با توجه به انتخابات چند ماه آینده امریکا سیاست ایران چه به لحاظ سیاسی و چه اقتصادی در این زمینه بسیار مهم خواهد بود. آنچه باید انجام داد و آنچه نباید انجام داد تا ترامپ غیرقابل پیشبینی در چارچوب اصول و قواعد بینالمللی حرکت کند به شرح زیر است:
۱-تلاش برای عدم اجماع اروپا و امریکا در زمینه کلیه مسائل مرتبط با ایران اعم از هستهای، نظامی و موشکی.
۲- تلاش برای اقدام مقابل رسانهای و خنثیسازی اهداف شوم آنها؛ شایان ذکر است مشروعیتزدایی از ایران در جوامع بینالمللی هدف دومی بود که امریکا همزمان با تحریم به دنبال آن بود؛ در حال حاضر فضای مجازی برخی رسانهها و اخبار مربوط به ایران در کانالهای مختلف فارسی زبان با هدایت امریکا و اسراییل و عربستان و با هدف تضعیف حکمرانی نظام در همه زمینههای داخلی، سیاسی، امنیتی و نمایش مشکلات اقتصادی موجود و بزرگنمایی آنها و در نهایت ایجاد فاصله بین ملت و نظام فعالیت میکنند.
۳-برخورد اصولی و منطقی با زندانیان سیاسی خارجی و داخلی با توجه به بیماری کرونا و در صورت امکان تبادل آن با کشورهای مرتبط با این زندانیان خارجی.
۴- ایجاد ساختار مبارزه با تحریم در شورای امنیت ملی؛ این ساختار باید به گونهای طراحی شود که تشکلات خود را به صورت کوتاهمدت و بلندمدت پیشبینی کرده و در زمینههای مختلف نیز کمیتههای مرتبط جهت مقابله با فشارهای حداکثری به صورت اجرایی تصمیمگیری کنند؛ علاوه بر این ساختار باید به گونهای باشد که حکمرانی واحد و تمرکز فرماندهی داشته باشد.
۵-در زمینههای اقتصادی داخلی نیز حذف رانت از نرخهای ارز، پیگیری مستمر وضعیت معیشت اقشار ضعیف و تمرکز بر تولید صادراتی و همچنین ارتباط بدون تنش با همسایگان از جمله عراق و افغانستان و سایر کشورهایی که میتوان به آنها صادرات داشته باشیم برقرار شود. در این راستا ضروری است تعامل مناسب بانک مرکزی با تجار جهت برگشت ارز حاصل از صادرات تقویت و تداوم یابد.