راهکار جبران کسری بودجه
حسین صمصامی*
افراد موافق انتشار اوراق ادبیات و چارچوب تحلیلی خاصی را بر اساس دریافت خود ارایه میکنند که شاید در عالم واقع و فضای خارج از اتمسفر آکادمیک چندان نتوان روی آنها حساب باز کرد اما مشکل از جایی آغاز میشود که این عزیزان کمتر به ساختار واقعی اقتصاد ما و آنچه که در این اقتصاد تحقق پیدا میکند توجه میکنند. در ارتباط با بحث انتشار اوراق آنچه که در ادبیات اقتصادی مطرح میشود آن است که این یک راه تامین نقدینگی مورد نیاز دولت است و دولت از طریق آن میتواند مشکلات کوتاهمدت خودش را حل کند و دورنمایی از بهبود وضعیت ارایه کند؛ هرچند همین موضوع هم در بحثهای نظری اشکالاتی داردکه باید به آنها توجه کرد از جمله اینکه دولت چگونه میخواهد این بدهیهای تجمیع یافته را جبران کند و به نسلهای بعدی که باید هزینههای امروز دولت را پرداخت کنند پاسخ مناسب خواهد داد؟ بنابراین نباید فراموش کرد که این مباحث نظری است ما باید یک گام فراتر از موضوعات نظری برویم و ببینیم که در اقتصاد ایران چه میگذرد؟ بررسی آمارهای مربوط به انتشار اوراق از سال92 تا آذر98 نشان میدهد که حدود 189 هزار میلیارد تومان اوراق منتشر شده که 70درصد آن مربوط به سال 97 و 98 است که رقمی بیش از 133 هزار میلیارد تومان را دربر میگیرد. اعداد و ارقامی که با بررسی آنها میتوان نتایج جالب توجهی به دست آورد. این سالها سالهایی است که دولت با مشکل عدم فروش نفت مواجه شد و مجبور بود که کسری بودجه خود را از این طریق جبران کند. در سال 98 حدود 40هزار میلیارد تومان فقط مجوز سران گرفتیم برای انتشار اوراق جدید، یعنی دولت مجوز انتشار بیش از 30هزار میلیارد تومان اوراق را داشت که بعد از مصوبه سران این رقم به حدود 80هزار میلیارد تومان رسید؛ ضمن اینکه نباید فراموش کرد که آنچه در بودجه مطرح میشود تحت عنوان اوراق مالی اسلامی است و با اوراق قرضه متفاوت است؛ اوراق قرضه چون نرخ سود از قبل مشخص دارد و سررسید آن هم مشخص شده؛ ویژگیهای متفاوتی دارد و به عبارت روشن میشود ربا. بلایی که این اوراق بر سر اقتصاد جهان آورد در مسیر تاریخ قابل ردیابی است. مثلا مشکلاتی که این اوراق در سال 1930 و 2008 ایجاد کردند و باعث شدند تا رشد اقتصادی کشورها کند شود. اتفاقا انتشار اوراقی که دولت در حال حاضر انجام میدهد نهتنها مانع رشد نقدینگی نمیشود، بلکه خودش عاملی برای رشد نقدینگی است. یعنی دقیقا در نقطه معکوس با مواردی که موافقان مطرح میکنند. چگونه این امر اتفاق میافتد؟این اوراق زمانی که منتشر میشود باید سررسید شود. وقتی سررسید شد بعد از یک یا دو سال دولت باید بازخرید کند و سودش را سالانه به مردم پرداخت کند. سوال این است که این را از کجا میآورد؟ دولت هر سال در بودجهاش این موارد را میآورد که این بازپرداختها چگونه است. مثلا در بودجه امسال کشور حدود 40هزار میلیارد تومان اعلام شده که باید پرداخت شود. در سال 99 دولت 90 هزار میلیارد تومان سررسید و سود را پیشبینی کرده است. که این مبلغ باید پرداخت شود؛ به هرحال تجمیع این سودها روی هم برای دولتهای آینده مشکلاتی را ایجاد میکند که امروز باید نسبت به این مشکلات توجه لازم را داشت.
*استاد دانشگاه