زیر پوست جامعه مادی گرا
امانالله قرایی مقدم
چرا زمینه بروز تخلفات اقتصادی در ایران بالاست؟ این پرسشی است که این روزها بعد از آغاز دادگاه تخلفات اقتصادی معاون سابق قوه قضاییه در محافل گوناگون مطرح میشود. همانطور که مستحضرید مساله اقتصاد در جهان امروز مسالهای بنیادین و کلیدی است به گونهای که میتوان گفت سایر شوون تاثیرگذار جامعه از این اصل اساسی اثر میپذیرند. چه از نظر مارکس و چه از نقطه نظر سایر متفکران این اقتصاد است که شالوده سایر رفتارهای انسانی را شکل میدهد. از دیدگاه امروزین هم جامعه شناسانی مثل پارسون استاد هاروارد معتقد است که از قرن 16 و 17میلادی تا به امروز آنچه ذهنیت و شاکله کلی هویت افراد را تشکیل میدهد، ذهنیت ذاتی و حسی است. این ذهنیت ذاتی و حسی یعنی چه؟ یعنی پول و ظواهر مادی. این ظواهر مادی است که هستی امروز فرزندان آدم را شکل داده است. زمانی که فلسفه کلی جامعه بر اساس ارزشهای مادی و پول و النگوی طلا و ماشین گرانتر و خانه اعیانیتر و... شکل میگیرد، برون داد یک چنین رفتاری به صورت گسترش تخلفات اقتصادی، ارتشا، اختلاس و دزدی نمایان میشود. وقتی اقتصاد بر اساس تئوریهای مارکس و...گسترش مییابد و زیربنای هر رفتار دیگری میشود؛ معنویات کمتر میشود و همه رفتارها حول محور مادیات و پول میچرخد. در این جامعه حتی اگر ظواهر دینی را هم داشته باشد روابط و تعاملات رنگ صوری و ظاهری به خود میگیرد و ارزشها و معنویات عقبنشینی میکنند. طبیعی است که در جامعهای که در آن پول حرف اول و آخر را میزند؛ میل و رغبت بیشتری به تخلفات اقتصادی، اختلاس، ارتشا و...وجود دارد. خب اما سوالی که با این توضیحات مطرح میشود آن است که چرا آمار تخلفات اقتصادی و اختلاس در جوامع توسعه یافته و کشورهایی که اساسا مبدا نظام سرمایه داری هستند (مثل ژاپن، آلمان، کانادا و...) پایین است، اما در جوامع توسعه نیافته تا این حد این آمارها بالاست؟ پاسخ این است که در این جوامع قانون به عنوان اصل اساسی نظام سیاسی جریان دارد و بر تمام ارکان و شؤون تقنینی، اجرایی و قضایی نظارت میکند و در کنار قانون، رسانههای مستقل و آزادی هم وجود دارند که هر گونه تخلفی را رصد و اطلاعرسانی میکنند. این است که آمار تخلف در این کشورها پایین است اما در ایران، در لیبی، در عراق، در عربستان و... بالاست. در ایران به دلیل عدم این نظارتهای بنیادین شاهد این هستیم که مثلا دختر یک وزیر تخلفات چند صد میلیاردی را انجام میدهد؛ یا پسر فلان مسوول دستش در اختلاس و...گیر است. این نگاه مادی گرایانه و عدم نظارتها باعث شده که هر از گاهی در کشور شاهد برگزاری دادگاههایی باشیم که در آن میلیاردها دلار از سرمایه کشور به غارت رفته است. دادگاه بایک زنجانی، شهرام جزایری واخیرا هم دادگاه طبری نمونههایی از این نوع نگاه در کشور است. این در حالی است که ما مثلا در دوران هخامنشیان میخوانیم که پوست یک قاضی متخلف را روی میز پسرش که جانشین پدر برای قضاوت شده بود قرار میدهند تا پسر همواره بداند که در صورت تخلف چه سرنوشتی خواهد داشت. این در حالی است که امروز دختر فلان مسوول با ماشین میلیاردیاش شخصی را زیر میگیرد و میکشد اما با خیال راحت اعلام میکند که کشتم؟ پولش رو میدم. این نگاه مادی گرایانه است که زیر پوست شهرها جریان دارد و نتایج عملی یک چنین نگاههایی هم میشود؛ اینکه افراد به خاطر پول بیشتر هر کاری میکنند. برای مقابله با این رویکرد فکری باید الگوهای ارزشی وفکری تازهای در جامعه ترویج شود. باید برای نسلهای آینده این دیدگاه را آموزش دهیم که تولید ثروت تنها از طریق راههای قانونی است که ارزش محسوب میشود و به دست آوردن پول از هر مسیری اشتباه است؛ ضمن اینکه ساختارهای نظارتی کشور باید دقیق تمام ابعاد و زوایای مدیریتی در کشور را زیرنظر داشته باشند و در نهایت به رسانهها هم فضای کافی برای نظارت داده شود. اگر میبینیم که تخلف، اختلاس، ارتشا و...در کشورهای توسعه یافته کمتر است به خاطر این ساختارهای نظارتی است که تعبیه شده است.
جامعه شناس