انفعال دولتی، ایجاد انحصار در شبکههای اجتماعی
گروه دانش و فن|
در حالی که محیطهای رسانهای جهانی مانند یوتیوب و توییتر و فیسبوک ابزار و آوردگاه نبرد رسانهای، دیپلماسی عمومی، ترویج گردشگری و ارزشهای فرهنگی و تقویت تولیدات ملی هستند، ایران به واسطه فیلترینگ از تمام اینها محروم شده، از طرفی فیلترینگ نه تنها منجربه انحصار برای تعداد محدودی شبکه میشود، بلکه جلوی ایجاد شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای بومی را گرفته است.
یکی از بحثهایی که این روزها مطرح میشود، موضوع ساماندهی شبکه اجتماعی اینستاگرام است. درواقع منشأ این اخبار، صحبتهای نمایندگان هنگام حضور وزیر ارتباطات در مجلس بود. آنها نسبت به اختصاص نیمی از ترافیک اینترنت کشور به اینستاگرام، انتشار تصاویر عرضهنگاری، پستهای تسلیت کاربران ایرانی هنگام شهادت سردار قاسم سلیمانی و تاثیر این شبکه اجتماعی بر اعتقادات افراد انتقاد کردند و خواستار ساماندهی فضا شدند. البته همان زمان، محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، اظهار کرد: «اینستاگرام با سیاستهای ما به قطب تبدیل شده؛ زیرا پلتفرمهای دیگر بسته است.» اما پس از آن، اخباری از تلاش نمایندگان برای فیلترینگ اینستاگرام شنیده شد.
جنجال توییتری بر سر اینستاگرام
در واکنش به این اخبار، سیدمحمود رضوی، مشاور فرهنگی و هنری مجلس یازدهم در توییتر نوشت: «در بحث دکتر قالیباف در جلسه یکشنبه مجلس، محور شبکه ملی اطلاعات، پیام رسانها، موتور جستوجوی ملی و سهم غیرمعقول پلتفرمهای خارجی از پهنای باند بینالملل بود کلمهای در مورد فیلترینگ اینستاگرام بیان نشد دروغ بزرگ گوبلزی، راهحل برخی آقایان به جای پاسخ به اشکالات و ناکارآمدیها است.» امیر ناظمی، رییس سازمان فناوری اطلاعات، نیز در توییتر نوشت: «بعد از فیلتر تلگرام کانالهای مذهبی، 33 درصد کاهش یافتند؛ در حالی که سهم پستهای وایرال غیراخلاقی در همان سطح ۰.۴ درصد باقی ماند. فیلتر تنها فرصت بیان جامعه مذهبی را از خودشان گرفت. مسدودسازی با شبکههای اجتماعی، قهر کردن با فرصت بزرگ حضور و شنیدهشدن است، کاش بدانیم پویایی یعنی تصحیح.»
در این راستا، پوریا آسترکی، کارشناس کاربرد شبکههای اجتماعی در گفتوگو با تعادل با بیان اینکه دولت در زمینه برخورد با شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای خارجی، تدافعی و منفعلانه عمل کرده، افزود: «این موضوع باعث شده حلقه فیلترینگ با تمام هزینهها و اثرات زیانبارش تنگتر شود. آقای روحانی بعد از اینکه رای آورد باید با استفاده از اختیاراتش به عنوان پاسدار قانون اساسی، برای تضمین آزادیهایی که در قانون اساسی برای مردم تصریح شده، به وزیر ارتباطات دستور میداد که فیلترینگ شبکههای اجتماعی را باز کند و به این مساله هم پافشاری میکرد.» وی درباره نقش کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در فیلترینگ سایتها و شبکههای اجتماعی بیان کرد: «این کارگروه وظایف مشخصی دارد. ایرادی که به این کارگروه وجود دارد، این است که سایتی که میخواهد فیلتر شود، نمایندهای برای دفاع از خودش ندارد و این از نظر حقوقی عادلانه نیست و تمام سایتهای فیلترشده بهصورت غیابی محکوم و فیلتر شدند. مساله دیگر این است که شبکههای اجتماعی مانند توییتر و تلگرام از طریق کارگروه فیلتر نشدهاند، بلکه یک مقام قضایی تصمیم گرفته در کل کشور این دسترسی را قطع کند.»
ایرادات و هزینههای فیلترینگ
این کارشناس کاربرد شبکههای اجتماعی درباره هزینههای فیلترینگ توضیح داد: «فیلترینگ ایرادات مختلفی دارد. یک ایراد بزرگش، ایجاد انحصار برای تعداد محدودی شبکه اجتماعی است. کاربران نیازها و سلایق مختلفی دارند. در شرایط طبیعی که شبکههای اجتماعی مختلف در دسترس است، این کاربران در شبکههای اجتماعی مختلف پخش میشوند و هر کاربر هم بیشتر از 24 ساعت وقت ندارد و بنابراین زمان خود را با توجه به سلایق و عادات خود، به این شبکهها اختصاص میدهد. انحصاری که در تلگرام به عنوان رسانه اصلی کشور ایجاد شد و الان در اینستاگرام به عنوان محیط اصلی فرهنگی، اجتماعی، کسبوکاری و رسانهای کشور ایجاد شده، ناشی از فیلترینگ است. ایراد دوم فیلترینگ، ضربهای است که به توانایی رسانهای و فرهنگی کشور میزند. دو درصد محتوای وب به زبان فارسی عمدتا توسط کاربران ایرانی تولید شده. زمانی در وبلاگستان در حوزه تولید محتوا در وبلاگ، در ردههای اول دنیا بودیم اما برخورد حاکمیت باعث شد وبلاگستان فارسی از رونق و تحرک بیفتد. اگر وبلاگستان از رونق نیفتاده بود، رشد طبیعی پلتفرمهای وبلاگنویسی، باعث ایجاد شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای بومی میشد. این تجربهای است که درمورد سایر پلتفرمها در دنیا دیده میشود. الان دو پیامرسان بزرگ یعنی فیسبوکمسنجر و واتساپ متعلق به فیسبوک هستند و این نشان میدهد شبکهها از دل هم ابزارهای جدیدی ایجاد میکنند اگر کسی مزاحمشان نباشد و اجازه فعالیت به آنها بدهد. وقتی حاکمیت با پلتفرمهای وبلاگنویسی در دهه 80 برخورد کرد و این پلتفرمها ضعیف شدند، دیگر نتوانستند در یک فرآیند طبیعی، شبکه اجتماعی تولید کنند. موضوع دیگر درباره منافع ملی و امنیت ملی ایران است. الان محیطهای رسانهای جهانی مانند یوتیوب، توییتر و فیسبوک ابزار و آوردگاه نبرد رسانهای، دیپلماسی عمومی، ترویج گردشگری و ارزشهای فرهنگی، تبلیغ محصولات و تقویت تولیدات ملی هستند، ایران به واسطه فیلترینگ از تمام اینها محروم شده است. یعنی ما نمیتوانیم محصول ایرانی را در این فضا تبلیغ کنیم، چون فیسبوک فیلتر بوده و تاجر و بازاریاب ایرانی هم یاد نگرفته با این شبکه اجتماعی کار کند. بنابراین فیلترینگ شبکههای اجتماعی حتی در تجارت، امنیت، منافع ملی و گردشگری هم برای ما آسیب و ضرر زیادی داشته است.»
مشکل شبکههای اجتماعی، پلتفرمها نیستند
آسترکی با بیان اینکه مشکل شبکهها و پیامرسانهای بومی، حوزه نرمافزار نیست، اظهار کرد:«اگر بحث فنی و نرمافزاری باشد، میگوییم که وزارت ارتباطات و شرکتها باید نرمافزارهای بهتری تولید کنند، اما اینجا، بحث فنی مطرح نیست. چون اتفاقا زیرساخت شبکه ملی اطلاعات خوب شکل گرفته است، از نظر ظرفیت دیتاسنترها و دسترسی کاربران و رشد سرعت و پهنای باند، هزینه مناسب مزیتهای شبکه ملی اطلاعات در فرم فعلی است. اما مساله موفقیت شبکههای اجتماعی اصلا فنی نیست، مسالهاش بحث آزادیهای ارتباطی و محتوایی است. اگر شما نرمافزار مشابهی مانند اینستاگرام هم ایجاد کنید، مردم از آن استفاده نمیکنند، چون همان مکانیزمهایی که در فیلترینگ وجود دارد، روی نرمافزارهای داخلی هم اجرا میشود، و آن مشکلش با تعاملات و محتوای کاربران در شبکههاست. یعنی با کاربران در شبکههای اجتماعی داخلی هم برخورد میشود. اگر کل اینترنت را ببندند و فقط یکی از پیامرسانهای داخلی هم باز باشد، با این ابزار هم همین مشکل را پیدا میکنند، چون مشکل با پلتفرم نیست، مشکل با بخشی از جامعه است که سبک زندگی و فرهنگش مورد قبول بخشی از حاکمیت نیست. این چند ده میلیون جامعه هر جا بروند، همین مسائل هست. برای رفع این مشکل، یا باید حاکمیت مدارایش را بالا ببرد و یا مردم عوض شوند؛ مردم که عوض نمیشوند، پس حاکمیت باید مدارایش را زیاد کند.» وی در پاسخ به اینکه آیا امکان تعامل با شبکههای اجتماعی خارجی وجود دارد، گفت: «زمینه تعامل با این پلتفرمها وجود دارد اما باید به جنبه جرایمی که در این حوزه مطرح میشود توجه کرد. برای مثال اگر یک اتفاق تروریستی در یک کشور بیفتد و متوجه شوند که این اتفاق تروریستی از طریق اینستاگرام ساماندهی شده است. در این شرایط پلیس و دستگاه قضایی از اینستاگرام میخواهند که اطلاعات مربوطبه این فعالیت تروریستی را در اختیارشان بگذارد، اینستاگرام هم این کار را میکند. در همه دنیا این تعامل وجود دارد. هزاران پرونده قضایی هر سال از طریق دولتهای مختلف به شرکتهایی مثل فیسبوک، گوگل و سایر پلتفرمها ارجاع میشود. اما این جنبه در ایران متفاوت است. مثلا این مساله مطرح میشود که یک مقام مسوول اعلام میکند نداشتن حجاب در تصاویر شبکههای اجتماعی تخلف است. اگر بخواهند اطلاعات دهها فرد بیحجاب را از اینستاگرام دریافت کنند، چنین اطلاعاتی را نمیدهد. قوانین و نوع برخورد ما بهنحوی است که نمیتوانیم با آنها تعامل کنیم. آنها از تعامل استقبال میکنند چون میخواهند که شبکهشان توسعه پیدا کند و کاربران بیشتری از کشورهای مخلتف داشته باشند. بنابراین مساله شبکههای اجتماعی، زیرساخت، نرمافزار و شبکه ملی اطلاعات نیست؛ مساله این است که سبک زندگی بخشی از جامعه مورد قبول بخشی دیگر نیست.»