تعریضی به سخنان آقای ناظران در مورد اقتصاد ایران
علی سرزعیم
اگر چه مشکلات میانمدت و کوتاهمدت اقتصاد ایران شناخته شده و مورد توافق است و در مورد راههای برونشو نیز اختلاف نظر اندکی میان دانشآموختگان جوان اقتصاد وجود دارد اما به نظرم میتوان در مورد تفسیر و خصوصا پیشبینی آقای ناظران تردید و مناقشه کرد. آنچه جای مناقشه ندارد این است که پولی شدن کسری بودجه، اقتصاد ایران را بیثباتتر از قبل میکند و آنچه مورد اجماع نسبی است این است که تامین مالی این کسری از محل اوراق بدهی به مراتب بهتر از استقراض از بانک مرکزی است. اما نکته محل اختلاف در چند جاست:
کاهش نرخ بهره بین بانکی به نزدیک به 10 درصد ناشی از پدیده کروناست که یک افت تقاضای وام را موجب شده است. تا اسفندماه نرخ بهره بین بانکی در حدود 18 درصد بوده است (رجوع کنید به آمار بازار بین بانکی در سال 1398). لذا در تحلیل نباید کرونا و نقش آن را نادیده گرفت. اگر آنگونه که آمارهای شاپرک نشان میدهد اقتصاد در تیرماه همانند خرداد رفتار کند آنگاه میتوان امیدوار بود که تقاضای وام از سوی بنگاهها افزایش یابد.
نکته دوم این است که فرض تحلیل ایشان این است که سازمان برنامه نمیفهمد پولی شدن کسری بودجه چه خطراتی دارد و تامین مالی از محل اوراق چقدر بهتر از استقراض از بانک مرکزی است. واقعیت آن است که با اطمینان میتوان گفت لااقل در بخش اقتصادی آن سازمان به این قضیه واقف هستند و مساله ندانستن نیست. شاید بگویید که سازمان برنامه بهرغم اینکه به مخاطرات کسری بودجه واقف است نمیتواند در برابر فشارهای سیاسی مقاومت کند و به همین دلیل به کسری بودجه تن میدهد. این حرف پذیرفتنیتر است از ندانستن. در عین حال که دولت میتوانست امسال هزینههای خود را کنترل بیشتری کند که متاسفانه نکرد و برعکس خود را به هزینه بیشتر متعهد ساخته است. بهرغم این وضعیت ناخوشایند هنوز میتوان اطمینان خاطر داشت که دولت با یک تاخیر روند درست را دنبال کند و از آن ناامید نبود.
نکته سوم دیگر پایه تحلیل ایشان است که میگوید وزارت اقتصاد فکر میکند اوراق را باید ارزان بفروشد و برای دو یا سه درصد سود کمتر، کل قیصریه را آتش میزند. واقعیت آن است که قاعدتا دوستان وزارت اقتصاد نیز راضی نیستند که اقتصاد در مسیر تورمهای بالا قرار گیرد صرفا برای اینکه دو یا سه درصد تخفیف ندهند. اتفاقا عملکرد گذشته نشان میدهد که خزانهداری و مرکز مدیریت بدهی در سالهای اخیر توجه خوبی به اوراق بدهی داشته و روی انتشار اوراق و مدیریت این بدهی تاکید فراوان داشته است. تاکنون نیز این وزارتخانه هزاران میلیارد تومان اوراق منتشر کرده و فروخته و این ادعا که این وزارتخانه از اهمیت اوراق بدهی مطلع نیست ادعایی مقبول نیست. اینکه ایشان میگویند از اوراق به دلیل نرخ تورم مورد انتظار بالا در آینده استقبال نشده نیز راهحل سادهای دارد و آن این است که لزومی ندارد سررسید اوراق 3ساله باشد و میتوان اوراق یکساله منتشر کرد که ریسک برای خریدار اوراق کاهش یابد کما اینکه در حال حاضر نیز خزانهداری اوراق متنوعی عرضه کرده است. حتی اگر این تحلیل ایشان درست میبود که نیست من بدون اینکه در اجرا دستی داشته باشم تصور میکنم وقتی نرخ بهره بین بانکی 10 درصد است قرض گرفتن دولت از نظام بانکی از طریق بانک ملی بهصرفهتر از انتشار اوراق با بهره بالاتر است و راه برای دولت بسته نیست. دولت بدون اینکه مجبور شود به رشد شدید پایه پولی و تورمهای بالا تن دهد میتواند از نظام بانکی که با مازاد منابع روبهروست در نرخهای پایین استقراض کند. اگر مسیر انتشار اوراق جواب ندهد آیا نرخ رشد 100 درصدی پایه پولی سرنوشت محتوم ماست؟ این حرف نیز صحیح نیست. بیشترین تخمینها از کسری بودجه در حدود 50 درصد کسری است یعنی حدود 250 هزار میلیارد تومان. حتی اگر همه این کسری از محل پایه پولی تامین شود بازهم رشد 100 درصدی نخواهیم داشت. در حال حاضر پایه پولی 350 هزار میلیارد تومان است یعنی در بدترین حالت رشد 70 درصدی خواهیم داشت. روشن است که کار حداقل امسال به آنجا نخواهد کشید. به نظر میرسد با این اوضاعی که در بورس هست دولت فرصتهای بینظیری برای فروش دارایی در اختیار داشت و هنوز تا حدی دارد که از آن به اندازه کافی بهرهبرداری نکرده است. لذا ابرتورم آینده محتوم ما نیست. نکته آخر اینکه آیا انتشار چنین فایل صوتی و شروع ونزوئلایی شدن را خبر دادن امری درست یا نه؟ با توجه به نفوذ کلام آقای ناظران و تعداد بالای مشترکان کانال ایشان من چنین اقدامی را خدمت و به صلاح اقتصاد و کشور نمیدانم. حتی اگر پیشبینی ایشان صددرصد درست هم بود که نیست و عنقریب ابرتورم یقه اقتصاد ایران را میگرفت که نمیگیرد بازهم گفتن آن در عرصه عمومی کمکی به حل آن نمیکرد وای بسا به تسریع آن یاری رساند. همه ما به دنبال آن هستیم.