ما برای وصل کردن آمدیم

۱۳۹۹/۰۴/۱۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۸۵۶۵
ما برای وصل کردن آمدیم

فائزه  طاهری

شبکه ملی اطلاعات از آن دست پروژه‌هایی است که در سال‌های گذشته ارثیه دولتی به دولت بعدی شده و از زمانی که مفهوم آن برای اولین‌بار مطرح شد تاکنون، عمری حدودا 15 ساله در کشور دارد. البته در طول این سال‌ها بارها تغییر نام داده است. اولین‌بار این پروژه با عنوان اینترنت ملی و در سال 1384 مطرح شد. بعدها عناوینی از «اینترنت ملی» و «شبکه ملی اینترنت» وارد لغتنامه این پروژه شدند، هرچند امروز دیگر مسوولان با قاطعیت عنوان می‌کنند که چیزی تحت عنوان اینترنت ملی وجود ندارد، زیرا اینترنت شبکه‌ای جهانی است که نمی‌توان آن را ملی کرد، بلکه مقصود شبکه‌ای داخلی است که خدمات اینترنت هم روی بستر آن اجرایی می‌شود. این شبکه البته از همان ابتدا به واسطه قطع وابستگی به شبکه جهانی اینترنت راه‌اندازی شد، با این دیدگاه که اینترنت شبکه‌ای پرهزینه و غیرقابل اعتماد است و به همین منظور ما در ایران نیازمندیم ارتباطات داخلی را بر بستر شبکه‌ای ایمن در داخل کشور جاری کنیم. اگرچه هدف‌گذاری‌های سه و پنج‌ ساله برای را‌ه‌اندازی اینترنت ملی به‌صورت کامل راه به جایی نبرد، اما از همان زمان که زمزمه‌های ملی شدن اینترنت، هرچند به تعبیر غلط شنیده می‌شد، این نگرانی برای کاربران ایجاد شده بود که با اینترنت ملی، قرار است ارتباط ایران با جامعه جهانی به‌کلی قطع شود و حتی با جایگزینی عنوان «شبکه ملی اطلاعات» به جای اینترنت ملی هم، این نگرانی‌ها به‌صورت کامل رفع نشد. فارغ از اینکه این دیدگاه با ماهیت اینترنت در تضاد است، همین حالا هم بسیاری از مسوولان غیرمرتبط با حوزه ارتباطات، معتقدند قرار است با راه‌اندازی شبکه ملی، دسترسی کاربران به بسیاری از ابزارهای جهانی قطع شود، شائبه‌ای که بارها در قالب دل‌مشغولی کاربران اینترنت مطرح شده و البته مسوولان ارتباطی به‌‌‌جد به مخالفت با آن پرداخته و عنوان کرده‌اند هدف از راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات، به‌عبارتی اینترانت یا شبکه‌ای داخلی است و هیچ تضادی با اینترنت جهانی ندارد. 

در حال حاضر عده‌ای معتقدند شبکه ملی اطلاعات هنوز تا اجرایی شدن فاصله دارد و برخی دیگر از مسوولان، این شبکه را بستری می‌دانند که متوقف نمی‌شود، بلکه از زمانی که آغاز شده، نیازمند فراهم شدن زیرساخت‌ها و پیاده‌ شدن خدمات مختلف است. شورای عالی فضای مجازی به‌تازگی معماری شبکه ملی اطلاعات را در قالب زیرساخت‌ها تقسیم‌بندی کرده؛ بخش اول ارتباطی و اطلاعات، بخش دوم نرم‌افزاری و بخش سوم خدمات و محتوا؛ و آنچه به عنوان وظیفه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات از اجرایی کردن سهم شبکه ملی اطلاعات در نظر گرفته شده، فراهم کردن زیرساخت‌ ارتباطی‌‌اطلاعاتی از جمله کابل و فیبر و مراکز داده و زیرساخت نرم‌افزاری از جمله پیام‌رسان‌ها و اپلیکیشن‌هاست. هرچند وزارت ارتباطات گله دارد که بخش تولید محتوا در وظایف این وزارتخانه گنجانده نشده و اما اکنون انتظار تولید محتوا را از آنها دارند. از طرفی این روزها یکی از انتقاداتی که به‌خصوص از طرف نمایندگان مجلس به وزیر ارتباطات نشانه رفته، درباره توسعه زیرساخت‌های ارتباطی کشور است. نمایندگان مجلس در حالی از توسعه‌های زیرساختی گله می‌کنند که همین حالا هم بسیاری از شهرها و روستاها به‌قدر کفایت از امکانات اینترنتی برخوردار نیستند؛ اگرچه به‌‌‌دلیل شهرنشینی معترضان و منتقدان، این امر مشتبه شده که برخورداری از امکانات ارتباطی از جمله اینترنت لطفی است که به شهروندان و ساکنین شهرهای بزرگ می‌شود، اما شاید کمتر کسی امروز از این نکته غافل مانده که اینترنت نه تنها دیگر یک امکان لوکس و ابزاری برای سرگرمی، بلکه از مهم‌ترین نیازها و حقوقی است که همه از شهرنشین تا روستانشین باید از آن بهره‌مند باشند. هرچند در کشوری که هنوز هم بسیاری از روستاها حتی از خطوط ساده تلفن هم بی‌بهره‌اند، انتظار کشیدن خطوط فیبر به این مناطق کمی خوش‌خیالی و اصلا به دور از منطق است، اما تلاش برای فراهم کردن امکانات حداقلی را نباید نادیده گرفت. در حالی انتقاد می‌کنند که چرا سرعت و پهنای باند اینترنت به محتوا مقدم شده که با چارچوب جدیدی که توسط شورای عالی فضای مجازی برای معماری شبکه ملی اطلاعات در نظر گرفته شده هم، محتوا از وظایف وزارت ارتباطات نیست و به جای اینکه از کشیدن خطوط اینترنت به روستاهای کمتر برخوردار ابراز رضایت کنند، از‌ نبود محتوایی گله می‌کنند که اساسا متولی‌گری آن در حوزه اختیارات وزارت ارتباطات نیست. شاید وقت آن است که به جای اعتراض و انتقاد به اینکه پهنای باند اینترنت امروز چرا صرف اینستاگرام و تلگرام که ابزارهای خارجی هستند، شده و به جای مطرح کردن دوباره زمزمه‌های فیلترینگ این شبکه‌های اجتماعی، نگاهی به وضعیت تولید محتوا در ابزارهای داخلی انداخت. این روزها پیام‌رسان‌ها بیشترین مورد استفاده را نزد مردم دارند و این ابزارها جای خود را به ابزارهای سنتی مانند تماس تلفنی و پیامک از طریق اپراتورهای همراه داده‌اند، از طرفی ماهیت شبکه‌های اجتماعی، همانطور که از نامش پیداست، برقراری ارتباط بین جوامع است. هرچند این انتظار که پیام‌هایی که بین کاربران ایرانی منتقل می‌شود، نیازی به خروج از کشور ندارد و برای کاهش هزینه‌های انتقال هم شده، پیام‌ها باید در داخل کشور جابه‌جا شوند، انتظاری منطقی و شدنی است، اما اینکه بخواهیم شبکه‌های اجتماعی را محدود به فضای داخل کشور کنیم، درواقع ماهیت این شبکه‌ها را که برقراری ارتباط و اتصال کاربران اینترنت است و غیر از اینکه تعاملات روزانه کاربران ایرانی با یکدیگر را فراهم کند، وسیله‌ای برای تعامل جهانی محسوب می‌شود را زیر سوال می‌برد.