راهنمای بقا برای استارتآپها پس از کرونا
تا پایان همهگیری ویروس کرونا، استارتآپها باید بهصورت متمرکز به دنبال راهی برای بقا باشند. پاندمیک کرونا، با بحران مالی سال 2008 بسیار متفاوت است. همه شرکتها در این مدت، با ضرر مواجه نیستند، بهطوری که ارزش برخی از شرکتها در بورس سهام افزایش مییابد و برخی از مشاغل حتی با تقاضای بیشتری نسبت به آنچه که برای آن آمادگی داشتند، مواجه شدند و حتی برخی از شرکتها نیروهای جدید هم استخدام میکنند. در مقابل، بسیاری از مشاغل نمیتوانند از کانالهای سنتی عرضه و توزیع خود استفاده کنند و بهطور موقت تعطیل شده یا با کاهش تقاضا روبهرو شدند.
استارتآپها و شرکتهای کوچک حوزه تک سالهاست که منبعی عظیم از تکنولوژیهای نوظهور و نیروهای با مهارت برای شرکتهای بزرگتر بودهاند. علاوه بر این سازمانها و شرکتهای بزرگ همواره خریداری استارتآپها را به عنوان راهکاری برای تحقیق و توسعه بخش آیتی خود قلمداد میکردهاند و حالا با اخراجهای گسترده در این صنعت معلوم نیست چه روزهایی برای این شرکتها در پیش است. به گزارش «تعادل»، وبسایت کانورسیشن، به بررسی نکاتی برای استارتآپها و مدیران آنها پرداخته تا به آنها کمک کند از این بحران عبور کنند و بتوانند کنترل شرکتهای خود را در دست بگیرند.
چالش شماره یک: مدیریت وجه نقد
بزرگترین مسالهای که بیشتر استارتآپها با آن روبهرو هستند، مدیریت وجه نقد است. بسیاری از برآوردها نشان میدهد که احتمالاً 12 تا 18 ماه طول میکشد (در یک سناریوی مثبت) تا زمانی که یک واکسن پیدا شود و مورد استفاده قرار گیرد، اگرچه اثرات پس از این بحران ممکن است برای مدت طولانیتری ادامه یابد. چنین افکاری یک سوال اساسی را ایجاد میکند: چگونه استارتآپها میتوانند در این دوره زنده بمانند؟ شرکتها باید برای رفع مشکلات بعدی آماده شوند. حفظ پول نقد در این دوره به چند دلیل ضروری است. در حالی که اکثر سرمایهگذاران به معاملاتی که انجام شده احترام میگذارند، برخی ممکن است اینگونه نباشند. علاوه بر این، بازار سرمایهگذاری نیز تغییر کرده است. ارزشگذاریها به میزان قابل توجهی کاهش یافته، بنابراین دریافت پول برای انجام تجارت بهطور فزایندهای دشوار است و برای مدتی دشوار خواهد ماند. حتی برای شرکتهایی که در بخشهایی با تقاضای زیاد فعالیت میکنند (مانند مراقبتهای بهداشتی)، اگر تناسب تولید محصول تا بازار، به احتمال زیاد بیش از یک سال به طول انجامد، سرمایهگذاران محتاطتر عمل میکنند. علاوه بر این، فرصتهای خاص برای تولید کوتاهمدت پول نقد، متوقف شده است. در یک روند روبهرشد، برای استارتآپهایی که موجودی نقدی کمتری دارند، با درگیر شدن بیش از حد در برنامههای جانبی، احتمال کمتری وجود دارد که از اهداف نهایی خود منحرف شوند و میتوانند روی تکامل مدل اصلی تجارت خود تمرکز کنند. هدف 18 ماه آینده این است که از سر پا ماندن این استارتآپها اطمینان حاصل شود.
چالش شماره دو: تغییر ارزشها
دومین چالش در این بازار شامل تغییر ارزشگذاری است، صاحبان مشاغل باید انتظارات واقعبینانه داشته باشند. وضعیت بازار سهام همین حالا هم چندان خوب نیست، اما ممکن است روند نزولی بیشتری داشته باشد. ارزشگذاریهای استارتآپی هم محافظهکارتر شدهاند. جذب بودجه سختتر است و شرکتهایی که سعی در جمعآوری پول دارند، احتمالا سهام خود را حتی بیشتر از دست میدهند. یکی از واقعیتهای سرمایهگذاری در شرایط بحران این است که بازده مورد انتظار آنها غالبا بیشتر از زمان عادی است. در طول بحران مالی که پیش آمده بود، مدت زمان بازده نسبت به دورههای بیثبات معمول هم بیش از دو برابر بود. حالا باید دید بازار پیش از آنکه دوباره بخواهد شروع به جذب سرمایه کند، تا چه اندازه تاثیرات پاندمیک کرونا را پاک کرده است.
چالش شماره سه: پیچیدگیهای رهبری
رهبری در این دوران پیچیدهتر شده است. شفافیت و صداقت درباره شرایط موجود، کلید بازسازی، ایجاد و تعمیق اعتماد بین مدیریت و کارمندان است. پس از آن، هیجان هم از اهمیت برخوردار است. نحوه برخورد با احساسات به همان اندازه مهم است که نشان دادن همدلی و نگه داشتن ارتباط بین افراد. مهم است که به ارزشها و چشمانداز اهداف، وفادار باشید. رهبران مشاغل نه تنها لازم است رهبری و مدیریت را در نظر بگیرند، بلکه مربی دیگری لازم است که در شرکت مشارکت نداشته باشد و واقعیت کار را بهخوبی و از خارج از شرکت درک کند.
مربیگری میتواند به بهزیستی کمک کند، روشهای تأمل را برای رهبران تجارت سرعت بخشد و در تصمیمگیری متعادل کمک کند. اخراج کارمندان کلیدی یک تجربه آسیبزاست. بازار کار برای استعدادهای برتر هنوز فعال است. بحران کرونا، یک بحران انتخابی است که برخی از شرکتها را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد، در حالی که شرکتهای دیگر رشد میکنند. کنار گذاشتن استعدادهای برتر باعث میشود آنها یک پیشنهاد خوب را در شرکتی دیگر دریافت کنند و پس از پایان بحران، دیگر برنگردند. این هم دلیل دیگری برای استارتآپهاست که با انجام فعالیتهای بسیار استراتژیک، به مدیریت پول برای سال آینده بپردازند.
چالش شماره چهار: تغییر فضای مورد نیاز
تفکیک فضاهای کاری فیزیکی و بهویژه فضاهای همکاری و محیطهای رشد، ممکن است تعامل اجتماعی را مختل کند. استارتآپها برای تحریک خلاقیت و آزمون، به تعاملات شخصی و اجتماعی بستگی دارند. کاهش فرصت برای برقراری ارتباط مستقیم و برخوردهای خودجوش کارمندان، ممکن است رشد استارتآپها را به خطر اندازد. ملاقات و تعاملات، بهویژه برای ترسیم روابط اجتماعی موجود موثر است و ادغام و بهرهگیری از این جنبش دیجیتالیزه به استارتآپها برای عبور از این بحران و تقویت آنها کمک میکند. هنگامی که استارتآپها قادر به دیدار در فضاهای فیزیکی نیستند، اکثر فرصتها را برای انواع تعاملهای خلاقانه یا تعاملاتی که منجر به توسعه و رشد استارتآپها میشود، از دست میدهند.
چالش شماره پنج: در نظر گرفتن محوریت
پنجم، محوریت مدل کسبوکار شما موضوعی است که باید در این زمانهای تغییریافته در نظر بگیرید. چندین استارتآپ در بخشهای مختلف، روش ارایه ارزش برای گروههای مختلفی از مشتریان را در این بحران میدهند، برای مثال با آنلاین شدن به نیاز مشتری نزدیک میشوند. فکر کردن به روشی برای حفظ مشتریان فعلی و ارایه ارزش به مشتریان جدید با ویژگیهای متفاوت، میتواند یک کلید موفقیت برای استارتآپ باشد. نکته دیگر این است که استارتآپها با رقبای مکمل همکاری برقرار کرده یا منابع موجود را برای راهاندازی محصولات جدیدی که ممکن است تقاضای بیشتری داشته باشند، ترکیب کنند. نمونههایی از این همکاری را میتوان در استفاده ترکیبی چاپگرهای سهبعدی برای تجهیزات حفاظتی و تقطیرهای تولیدکننده ضدعفونیکننده دست مشاهده کرد. در این دوران بحرانی، شیوههای مدیریتی مسوولانه و رفتار منصفانه با ذینفعان، از اهمیت ویژهای برخوردار است. اتخاذ تصمیم سریع، شفاف و عادلانه، مسیری طولانی را طی خواهد کرد.
ضررهای شغلی استارتآپها
از زمان شیوع کرونا
براساس گفته تحلیلگران صنعت، استارتآپهای حوزه تکنولوژی در سراسر دنیا برای کاهش فشارهای اقتصادی ناشی از پاندمی کووید ۱۹ تاکنون هزاران نفر از نیروهای خود را اخراج کردهاند و به این ترتیب یکی از مسیرهای اصلی نوآوری در بازار فناوری اطلاعات را مسدود کردند. مکس آزاهام مدیر ارشد تحقیقات در شرکت مشاوره و پژوهش گارتنر در این باره میگوید: «استارتآپها منبعی فوقالعاده برای نوآوری در صنعت آیتی محسوب میشوند اما حالا با بحران شدید مالی روبرو شدهاند.» به گفته این پژوهشگر، ویروس کرونا باعث شده که سرمایهگذاران استارتآپی خطرپذیری کمتری داشته باشند و در نتیجه با افت شدید سرمایهگذاری در شرکتهای آیتی روبرو شویم. از ابتدای ماه مارس تا پایان هفته گذشته، تقریبا ۷۰ هزار نفر از کارکنان استارتآپهای حوزه فناوری در سطح جهان مشاغل خود را بهخاطر شیوع ویروس کرونا از دست دادند. این استارتآپها نیز در حوزههای مختلفی چون حملونقل، مالی و گردشگری فعالیت میکنند. طبق گزارشها استارتآپهای فعال در منطقه سانفرانسیسکو از جمله سیلیکون ولی تاکنون ۲۵ هزار نفر را اخراج کردهاند و اخراجها هم در شرکتهای کوچک و هم شرکتهای بزرگی نظیر اوبر و ایربیانبی صورت گرفته است. در ماه میگذشته شرکت اوبر اعلام کرد که بالغ بر ۶۵۰۰ نفر از نیروهایش (حدودا یک چهارم آنها) را اخراج میکند. ماه گذشته شرکت رقیب آن، یعنی لیفت از اخراج ۱۷ درصد نیروهای خود و کاهش حقوق آنها برای جبران خسارتهای ناشی از ویروس کرونا خبر داد. استارتآپهایی که هوش مصنوعی یا دیگر ابزارهای نوظهور دیجیتالی را توسعه میدهند نیز در گروه تکنولوژی جای میگیرند و طبق گزارشات طی چهار ماه گذشته با اخراج گسترده نیروهای کاری در آنها روبرو بودهایم. درواقع استارتآپها با هدف جبران کاهش سرمایهگذاری روی پروژههای خود اقدام به اخراج نیروهای کاریشان کردهاند. سرمایهگذاری بخش خصوصی روی استارتآپها در سطح جهانی طی چهار ماهه نخست امسال با افتی ۲۲ درصدی نسبت به بازه زمانی مشابه در سال قبل به رقم ۶۷ میلیارد دلار تنزل پیدا کرد. بدتر از همه اینکه استارتآپهای تحت حمایت شرکتهای سرمایهگذار در امریکا بهموجب قانونی که این شرکتها را بخشی از شرکت سرمایهگذار قلمداد میکرد، امکان برخورداری و دریافت کمکهای مالی دولت این کشور را پیدا نکردند.