چرا تورم بدترین نوع مالیاتی است که میتوان اخذ کرد؟
محمدرضا منجذب
در مبانی نظری علم اقتصاد یکی از مباحث ساده و بسیار کاربردی نظریه مقداری پول است. بهطوریکه حاصلضرب قیمت(ها) در مقادیر معادل حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول است. یک طرف بحث تولید و طرف دیگر بحث تقاضا (بالقوه) مطرح است . M.V=P.Y بحث مشترک میان اقتصاددانان، بحث رشد متوازن دو طرف معادله برای عدم وقوع پدیده تورم است. وقوع تورم در هر اقتصادی یعنی عدم اعتناء به این توصیه در عمل. وقتی رشد حجم پول بسیار فراتر از رشد تولید باشد، این عامل خودش را در تورم ظاهر مینماید. تورم یعنی افزایش مستمر و نامتناسب (قیمتها نسبت به درآمدها) قیمتها که منجر به کاهش قدرت خرید میشود. در شرایطی که دولتها کسری بودجه (پنهان یا آشکار یا هر دو) را دارند سعی در جبران کسری دارند.
تجربه اقتصاد ایران نشان داده روشهای مختلف جبران کسری بودجه منجر به گسترش بدون پشتوانه حجم پول میشود. بدون پشتوانه به این معنا که گسترش حجم پول در یک طرف معادله بهمراتب بیشتر از گسترش تولید در سمت دیگر هست. لذا تورم به وجود میآید. مطالعات نشان میدهد بعد از سه فصل آثار گسترش حجم پول در اقتصاد ایران بر تورم ظاهر میشود. بهعبارت دیگر دولت وقتی الان با گسترش حجم پول کسری خود را جبران میکند و خریدها و مخارج خود را انجام میدهد قیمتها پایینتر است و طی 9 ماه الی یکسال آینده که به تدریج آثار تورمی آن و افزایش قیمتها ظاهر میشود کل جامعه متضرر میشوند. به عبارت دیگر این مالیاتی پنهان است که از طریق تورم دولت از جامعه اخذ مینماید. چرا تورم بدترین نوع مالیات است؟ آنچه اقتصاددانان اتفاق نظر دارند این است که در شرایط تورمی ثروتمندان که دارای ثروت نقدی و غیرنقدی هستند (در شرایط تورمی) ثروت آنها حداقل مطابق تورم رشد اسمی خواهد داشت ولیکن فقرا به همان نسبتی که فقیرترند بیشتر ضعیفتر شده و متضرر میشوند، چرا که ثروتی ندارند که متورم شود. بهعبارت دیگر به همان نسبتی که فقیرتر میشوند ثروت متورم نشده از دست میدهند. در تورم، توزیع درآمدها و ثروتها بسیار ناعادلانهتر میشود. بهعبارت دیگر بار مالیاتی حاصل از تورم خیلی بیشتر بر دوش فقیرترها است و در اصل آنها به نسبت خیلی بیشتری از این مالیات سهم دارند. اتفاق دیگری که در اقتصاد ایران بعد از این تورم و تحریمها در حال وقوع است، اعمال مالیاتهای متنوع (بر خودرو، مسکن...) است. یعنی مالیاتی برتورم . که خود مالیاتی مضاعف از منظر این نگارش تلقی میشود، که در جای خودش جای تحلیل دارد. ولی اگر ما پیشرفتهترین مالیاتها را از نظر خودمان تصویب کنیم آیا سیستم مالیاتی ما آن را به نحو مطلوبی میتواند اجرا کند. تجربه گذشته این را تایید نمیکند. اما برای محاسبه میزان مالیات تورمی حاصله چون تورم متوسط افزایش قیمتهای کالاها و خدمات موجود در جامعه را محاسبه میکند با فروضی سادهکننده نسبتی از تولید GDP است. بهطور معمول میزان مالیات را تقسیم بر تولید میکنند و نسبت مالیاتی را به دست میآورند. لذا با اضافه کردن تورم به نسبت مالیاتی میتوان مالیات حقیقی (حاصلجمع مالیات دولت در بودجه سالانه و تورم) و نسبت مالیاتی حقیقی ایران را به دست آورد. با این تفاوت که مالیات تورمی از فقرا بیشتر گرفته شده است. به این دلیل تورم پدیدهای مذموم تلقی میشود. در حال حاضر تورم رقمی بالای 40 درصد است. یعنی به تنهایی مالیات تورمی ایران معادل نسبتهای مالیاتی کشورهایی همچون سوئد و امثال آن است، با این تفاوت که مالیات در آن کشورها با نسبتی متناسب صرف افزایش رفاه شهروندان شده و میشود. لیکن مالیات تورمی در ایران آثاری مخرب بر اقتصاد ایران ظاهر کرده و خواهد کرد.
نتیجه اخلاقی: کنترل حجم پول مطابق قاعده منظم برآمده از نظریات اقتصادی، انضباط پولی و مالی و... تحدید تورم را بهدنبال خواهد داشت. ضمن اینکه اقتصاد ایران تحت تاثیر تحریمهاست و چارهای اساسی برای آن باید اندیشه کرد.