میرزا در پترزبورگ

۱۳۹۹/۰۴/۳۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۹۱۷۶
میرزا در پترزبورگ

مهدی  تدینی

تا این‌جا را همه می‎دانند که امیرکبیر یکی از بزرگ‌ترین اصلاحگرانی است که تاریخ ایران به خود دیده است، اما اینکه شخصیت او و توجهش به نوگرایی و اصلاح از کجا آمده، چندان نه مورد پرسش است و نه بحثی درباره‌اش می‌شود. دانش و دانایی دولتمردانه او و درک عمیقش از نیاز ایران به اصلاح طبعاً چیزی نبود که کسی در پر قنداق او گذاشته باشد، بلکه او با پشت سر گذاشتن مسیر سیاسی خاصی به این درک و تربیت سیاسی رسیده بود. بنابراین یکی از پرسش‌های مهم این است که امیرکبیر چگونه نوگرا و اصلاح‌طلب شد و از کجا فهمید کشتی ایران بدون اصلاحات به گل خواهد نشست. در این نوشتار به این پرسش می‌پردازیم و اندکی در این باره تأمل می‌کنیم. پیش از هر چیز باید به یاد داشت که وقتی در سده‌های اخیر به عقب می‌رویم، نخستین بانی اصلاحات و ورود دانش و فناوری جدید به ایران کسی مگر عباس‌میرزا نیست که پیشتر درباره‌اش قدری گفته‌ایم و در آینده باز خواهیم گفت. امیرکبیر نیز کاملا در همان سنتی که عباس‌میرزا پایه‌گذاری کرده بود، رشد کرد. مجموعه‌ای از عوامل باعث شد روشن‌اندیشی غربی به امیرکبیر نیز سرایت کند. در نیمه اول قرن نوزدهم آذربایجان ــ یعنی دم و دستگاه ولیعهد ایران ــ کانون اصلی ورود ایده‌های نوین به ایران بود. اما یکی از عوامل موثر بر روان و فهم سیاسی امیرکبیر سفرهای خارجی او بود. او از وقتی پیشکاری ساده بود تا وقتی به مقام صدارت رسید سه سفر خارجی داشت: سفری به مسکو و پترزبورگ در جوانی، سفری به ایروان و بعد اقامتی چهار ساله در ارزروم (ارزنه‌‌الروم) برای کنفرانس ارزروم و بستن عهدنامه با ترکان عثمانی. در این میان آنچه بر شخصیت خام میرزا تقی‌خان در بیست‌ودوسالگی بسیار تأثیرگذار بود، سفرش همراه با هیاتی بلندپایه به روسیه بود. اگر بخواهیم همه‌چیز را در یک جمله خلاصه کنیم می‌توانیم بگوییم: سفر یازده‌ماهه به روسیه مانند دانشگاهی تمام‌عیار میرزا تقی‌خان جوان را با دستاوردهای روشن‌اندیشی غربی و مدرنیته متقدم آشنا کرد. پیش‌تر در نوشتاری دیگر شرح داده‌ام که وقتی گریبایدوف، سفیر روسیه در تهران، به قتل رسید...

 هیاتی بلندپایه از رجال سیاسی با حضور خسرومیرزا، پسر عباس‌میرزا، برای دلجویی و عذرخواهی از تزار نیکلای به روسیه رفتند. میرزاتقی‌خان در این هیات حضور داشت و احتمالاً حضورش به این دلیل بود که قائم‌مقام فراهانی (وزیر عباس‌میرزا) می‌خواست این جوان چشم و گوش او (یا به تعبیری دیگر، جاسوس او) در میان آن هیات باشد. روس‌ها در همه‌جا، از قفقار و مسکو تا پترزبورگ، از هیات ایرانی بسیار به گرمی پذیرایی کردند و تزار روسیه هم با آنها مهربانانه برخورد کرد. او قضیه قتل گریبایدوف را بخشید و یک کرور از دو کرور غرامت جنگی ایران را هم به خاطر قدم خسرو میرزا بخشید. اما نکته مهم برای ما این است که در این سفر هیات ایرانی از مهم‌ترین نقاط علمی و فنی روسیه دیدن کرد: مدارس و کارخانه‌ها و دانشگاه‌های متعدد. اعضای هیات ایرانی بهت‌زده پیشرفت‌های روس‌ها را می‌دیدند، از مدارس برای دختران و کرولال‌ها تا کارخانه‌هایی که با نیروی بخار کار می‌کرد. نظام آموزشی پیشرفته روسیه آنها را به شگفت آورده بود و نگاه حسرت‌بار آنها در روایتشان از آن سفر به خوبی بازتاب یافته است.  اما خود روسیه نیز آن زمان خوشه‌چین اصلاحاتی بود که صدواندی سال پیش از آن پتر کبیر کرده بود. پتر پیش از آنکه زمامدار روسیه شود به غرب رفت و درک کرد که روسیه به اصلاحات گسترده نیاز دارد. در واقع دلیل شکست‌های گرانبار ایران از روسیه هم همین بود که وقتی ایران در سده هجدهم دچار کشاکش‌های درونی بود، اصلاحات پتر جهشی بزرگ به روسیه بخشید. در نوشتاری دیگر به اصلاحات پتر کبیر خواهم پرداخت و فقط این نکته را باید یادآوری کرد که عباس‌میرزا هم می‌خواست پتر کبیر ایران باشد. سفر بلندمدت در هیاتی بلندپایه به روسیه فرصتی بی‌نظیر برای میرزاتقی‌خان جوان (امیرکبیر آتی) فراهم آورد تا در جوانی چیزهایی را ببیند که بسیاری از دیگر دولتمردان و شاهزادگان در خواب هم نمی‌دیدند. بنابراین یکی از سرچشمه‌های اصلاح‌طلبی و نوگرایی امیرکبیر را مواجهه مستقیمش با دستاوردهای غربی می‌توان دانست. البته این عامل را در کنار عوامل و تجربه‌های دیگر باید مورد توجه قرار داد. پی‌نوشت: میرزا مصطفی افشار، از دبیران وزارت خارجه ایران که در این سفر حضور داشت، شرح مبسوط و زیبایی از این سفر نوشته است که در نوشتاری دیگر آن را تقدیم می‌کنم تا گوشه‌هایی از آن را مرور کنیم.