روند روبهرشد زندگی مجازی در دوران کرونا
شبکه ملی اطلاعات و ایجاد این شبکه در سالهای اخیر بارها تکرار شده است، شبکهای که قرار است به عنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور ایجاد شود و رییس مرکز مطالعات فضای مجازی با تشریح تبعات کرونا در مجازیسازی ایران، معتقد است تسریع در راهاندازی شبکه ملی اطلاعات بهصورت غیرنمایشی و طبق مصوبات شورای فضای مجازی، حکمرانی سایبری را محقق میکند.
در روزهای شیوع کرونا که قدم زدن معمولی در فضای عمومی برای انسان تهدید محسوب میشد، ابزارهای مجازی و شبکههای پیامرسان اجتماعی نقش زیادی در گذشتن این روزها داشتند. زندگی بدون گوشی تلفن همراه، اینترنت، شبکههای پیام رسان اجتماعی، تلویزیون و حتی ابزارهای مدرن تکنولوژی در این روزها نه تنها غیرقابل تصور و وحشتناک است، بلکه این امکانات به حقیقتهای زندگی ما تبدیل شدند. از اخبار ابتلا و انتقال زنجیره ویروس کرونا گرفته تا دستورالعملها و نکات بهداشتی برای مقابله و پیشگیری از این بیماری نیز از طریق فضای مجازی مخابره میشود و بدون فضای مجازی شاید نتوان به این راحتی قوانین را تبیین و سیاستها را اجرایی کرد. فضای مجازی بستری مناسب فراهم کرده تا بتوان سازوکارها را تبیین کرده و اقدامات را عملی ساخت. در این راستا عزیز نجفپور آقابیگلو در نشست علمی «کرونا، مجازی شدن کشورها و چالش حکمرانی و الزامات مجازیسازی ایران» که در مرکز مطالعات فضای مجازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، گفت: «در باب کرونا دو انگاره کلی وجود دارد؛ نخست آنکه کرونا یک پروژه است که توسط برخی اجرا شده است و دوم، کرونا یک پروسه و رخداد طبیعی از جنس بیماریهای فراگیر طبیعی است. من در بین این دو انگاره و در باب ماهیت اجتماعی و سیاسی کرونا قضاوتی ندارم ولی اگر کرونا پروسه هم باشد دو اتفاق مهم رخ داده است. نخست، تحولات جدی در شکل زندگی جوامع، خصوصاً از حیث مجازی شدن جوامع رخ داده و متعاقباً ابعاد جدی در جوامع ظهور یافته که نیازمند تعاملات حاکمیتها است؛ دوم نیز حتماً یک عده در خلال این فرآیند طبیعی، دنبال پروژههای خود هستند و وضعیت دنیا وضعیت رقابت قدرتها بر اساس منافع اقتصادی و سیاسی خودشان است.»
سناریوهای پیشروی جهان در پساکرونا
رییس مرکز مطالعات فضای مجازی با اشاره به سناریوهای متعددی که پیش روی جهان قرار دارد، به ذکر دو نمونه از مهمترین آنها پرداخت: اولین سناریو، تضعیف روند جهانی شدن و تقویت رویکرد ملیگرایانه: بدین صورت که با این تصور که شیوع و فراگیری این بیماری نتیجه کاهش مرزهای جوامع به دلیل جهانیگرایی مفرط است و عملاً جهانیگرایی موجود، باعث شده تمام نقاط جهان درگیر این بیماری شود. لذا در این سناریو تمایلات ملیگرایانه و افزایش و تقویت حریم و مرزهای کشورها در دستور کار حکومتها قرار میگیرد. سناریوی دوم این است که در پسا کرونا روندهای جهانی شدن موجود تغییری نمیکند و تلاشها بیشتر به سمت مجازیسازی دنیا سوق مییابد. البته توسعه مجازیسازی دنیا منحصر به سناریوی دوم نیست و در سناریوی اول هم حضور پررنگی دارد، همانطور که عنوان شد مهمترین رخداد بعد از کرونا، «مجازیسازی عالم» است.» نجف پور در تشریح وضعیت حکمرانی کشورها در عصر مجازی شدن گفت: «به دلیل ماهیت فضای مجازی، نقش بازیگران عمومی و خصوصی و ملی و بینالمللی بسیار پررنگتر از فضای فیزیکی است. به همین دلیل ادبیات حکمرانی یا حکمروایی که در ذات خود متکی بر تعدد بازیگران قدرت و تقسیم بیشتر قدرت بین حکومت و سایرین است، استوار است.» وی گفت: «الان امریکاییها حاکم مطلق فضای مجازی و اینترنت جهانی هستند. این سلطه و حاکمیت در لوای موسسات و شرکتهای بزرگی چون آیکان و گوگل و فیسبوک نجام میشود و الگوی حکمرانی مجازی امریکاییها با عنوان زیبای چندذینفعی سامان مییابد. به این صورت که فضای مراوده و تعامل بین شرکتها و مستقل از دولتها تعریف میشود.» نجفپور خاطرنشان کرد: «در این فرآیند اولاً دولتها تضعیف میشوند و از سوی دیگر بهدلیل قدرت شرکتهای امریکایی نتیجه تعامل بخش خصوصی سایر جوامع با شرکتهای امریکایی مشخص است.» رییس مرکز مطالعات فضای مجازی با بیان اینکه چین تنها کشوری است که توانسته خود را از لوای حاکمیت مجازی امریکاییها بیرون بکشد و با ترسیم مرزهای مجازی و اعمال حاکمیت خود بر تعامل شرکتها و پلتفرمها، از تضعیف حاکمیت خود جلوگیری کند، ادامه داد: «عنوان Multilateralism به این الگوی چین اطلاق میشود. درست است که جهان در ساحت فیزیکی به سمت چند قطبی شدن حرکت میکند و امریکاییها در حال ضعف بوده و بازیگران قدرتمندی چون چین، هند، برزیل در حال ظهور هستند؛ اما مجازی شدن جهان به دلیل توانایی امریکاییها در عرصه مجازی و حاکمیت آنها در این عرصه، منجر به تغییر این روند و احیای قدرت و اقتدار امریکاییها میشود.» نجفپور افزود: «حواسمان هم باشد که در اسناد ۱۷گانه ۲۰۳۰ زیرساخت اجرایی شدن این اسناد، فناوری اطلاعات و ارتباطات یا همان فضای مجازی ذکر شده است.»
تبعات کرونا در مجازیسازی ایران
این کارشناس سیاستگذاری فضای مجازی در باب تبعات کرونا در مجازیسازی ایران ادامه داد: «کرونا باعث توسعه زندگی مجازی ایرانیان شده است. از زمان شیوع این بیماری کشور به سرعت در حال مجازی شدن است و اقتصاد، فرهنگ، آموزش، ، تفریح همه به سرعت دارند مجازی میشوند و مصرف اینترنت چندین برابر شده است. برای مثال در استان اصفهان مصرف ترافیک در اسفند ماه چهار برابر شد. آموزش و پرورش از بهمن ۹۸ تمام آموزشهای خود را در بستر پلتفرمهای پیامرسان و الاماس (آموزش الکترونیکی) انجام داد و دانشگاهها و پژوهشگاهها تقریباً غالب کلاسها و جلسات خود را مجازی برگزار کردهاند؛ حتی در سال تحصیلی جدید هم به احتمال زیاد همین منوال و حتی شدیدتر دنبال میشود.» رییس مرکز مطالعات فضای مجازی خاطرنشان کرد: «در این زمان مصرف اینترنت و حضور در فضای مجازی، به موازات تولید و مصرف محتوای فرهنگی و تفریحی افزایش جدی پیدا کرده و ارتباطات بر بستر شبکههای اجتماعی و پیامرسانها، خصوصاً شبکههای خارجی مانند واتساپ افزایش جدی یافته است. به همین منوال غالب خدمات اجتماعی نیز مجازی شده است؛ به نحوی که رد و بدل پول کاغذی بهشدت کاهش یافته و بیشتر از طریق شبکه انجام شده است.»
الزامات حکمرانی ایران در فضای مجازی
نجفپور الزامات مجازی شدن جمهوری اسلامی ایران در شرایط فعلی را با تاکید بر ضرورت در اختیار گرفتن حکمرانی فضای مجازی بیان کرد: «اول اینکه لازم است چشمانداز و اسناد کلان جمهوری اسلامی بر اساس آینده سایبریفیزیکی بازطراحی شود. اگر حال فعلی و آینده محتوم کشور، مجازیفیزیکی است معنی ندارد که در چشمانداز و اسناد بالادستی، فضای مجازی جایگاه درستی نداشته باشد یا اینکه برنامه هفتم توسعه با رویکرد دو ساحتی سایبری فیزیکی طراحی شود. ما قبلاً در برنامه ششم توسعه بر اساس رویکرد دوساحتی، سیاستها و احکام برنامه ششم را به مرکز ملی فضای مجازی و مجلس پیشنهاد دادیم ولی متاسفانه فضای مجازی محدود به فناوری اطلاعات و ارتباطات شد و هیچ دلالت روشنی به سایر حوزههای راهبردی حکمرانی جمهوری اسلامی پیدا نکرد. دوم اینکه اصولاً باید ساختار حاکمیت بر اساس الزامات سایبریفیزیکی بازطراحی شود و ارتقا یابد و ساختارهای موجود کفاف حکمرانی مجازی جمهوری اسلامی را نمیدهند. مثلاً لازم است کمیسیون تخصصی فضای مجازی مجلس شورای اسلامی ایجاد شود. الزام سوم، تسریع در راهاندازی شبکه ملی اطلاعات واقعی و بهصورت غیرنمایشی و بر حسب تعاریف و مصوبات شورای عالی فضای مجازی، لازمه امکان تحقق حکمرانی جمهوری اسلامی است. در وقایع آبان ۹۸ بر همگان بهصورت عینی و عملیاتی روشن شد که پیشرفت ۸۰ درصدی شبکه ملی اطلاعات یک دروغ بزرگ بوده است. مردمیسازی فضای مجازی و معماری فضای مجازی بر اساس جامعه ایرانی ضرورت و الزام دیگری است که باید رعایت شود. اگر فضای مجازی یک جامعه بر بستر فناوری اطلاعات است، پس ساختار اجتماعی این جامعه نیز باید متناسب با ساختار اجتماعی جامعه فیزیکی و سبک زندگی و اهداف، نیازها، ارزشها، سلایق و فرهنگ جامعه ایرانی معماری و توسعه یابد. اندرو فینبرگ در کتاب reinventing the internet به تفصیل این موضوع را توضیح داده است. مشارکت روشمند متخصصان داخلی در توسعه محصولات و سرویسهای داخلی و بها دادن به آنها هم یکی دیگر از شاخههای مردمیسازی است. موضوع دیگر اینکه اعمال حکمرانی صرفاً محدود به حوزه داده نیست؛ این در حالی است که چند وقتی است نگاههای مهندسی صرفاً از حکمرانی داده حرف میزنند در حالی که حکمرانی باید در ساحات کلان، اجتماعی و داده انجام شود که لازمه این امر تعیین مرزهای مجازی و متعاقباً اعمال حاکمیت جدی بر آنها است. الزام ششم هم این است که امروزه خارجیها از طریق پلتفرمها اقدام به مداخله در امور جامعه ایرانی میکنند که طبعاً در کنار مواجهه و کنترل اینها، باید بهطور جدی توسعه پلتفرمهای مختلف خدماتی و ارتباطی توسط مجموعههای داخلی در دستور قرار گیرد.»