شیوع کرونا و کاهش نرخ بیکاری در ایران
محمد گلشاهی|
بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار در بهار سال ۱۳۹۹ نرخ بیکاری در کشور به ۹.۸ درصد رسید که نسبت به مدت مشابه سال قبل یعنی بهار ۱۳۹۸ شاهد کاهش ۱.۱ درصدی نرخ بیکاری هستیم این در حالی است که سایر کشورهای جهان با افزایش نرخ بیکاری مواجه بوده و سازمان بینالمللی کار نیز در فروردین امسال با انتشار بیانیهای اعلام کرد که حدود ۱۹۵ میلیون نفر بر اثر بیماری کرونا در جهان بیکار خواهند شد. اینکه چرا بازار کار در ایران برخلاف سایر کشورهای دنیا با کاهش نرخ بیکاری روبرو بوده بحث جالب توجهی است.
در هر فصل مورد بررسی اگرچه جمعیت بالای ۱۵ سال افزایش یافته اما نرخ مشارکت در حال کاهش است بهطوریکه در طی دو فصل یا شش ماه میزان مشارکت اقتصادی در حدود یک میلیون و ۸۷۰ هزار نفر کاهش یافته که موجب کاهش ۳.۳ واحد درصدی در نرخ مشارکت اقتصادی در کشور شده است. در طی دو فصل اخیر یک میلیون و ۴۸۳ هزار نفر از تعداد شاغلان کاسته شده است.
از میزان بیکاران در حدود ۳۸۷ هزار نفر کم شده است. این موضوع سبب شده تا نرخ بیکاری تک رقمی شده و به زیر ۱۰ درصد برسد. علاوه بر این آمار نشان میدهد وضعیت بیکاری افراد ۱۸ الی ۳۵ سال و نیز فارغالتحصیلان آموزش عالی بهبود یافته است.
طبق تعریف مرکز آمار بیکار شامل افراد ۱۵ ساله و بیشتر است که سه ویژگی را بهطور همزمان دارا باشند:
۱- در هفته مرجع فاقد کار باشند دارای اشتغال مزدبگیری یا خوداشتغالی نباشند ۲- در هفته مرجع و سه هفته قبل از آن جویای کار باشند اقدامات مشخصی را به منظور جستوجوی اشتغال مزدبگیری یا خوداشتغالی به عمل آورده باشند۳- در هفته مرجع یا هفته بعد از آن برای اشتغال مزدبگیری یا خوداشتغالی، آماده برای کار باشند. افرادی که به دلیل آغاز به کار در آینده یا انتظار بازگشت به شغل قبلی جویای کار نبوده، ولی فاقد کار و آماده برای کار بودهاند نیز بیکار محسوب میشوند.
احتمالا ویژگی دوم کلیدیترین قسمت ماجراست. یعنی اگر فردی فاقد کار بوده و از آخرین جستوجوی شخص برای کار بیش از یک ماه میگذرد آنگاه فرد نه تنها جزء جمعیت بیکار محسوب نمیشود بلکه فرد از جمعیت فعال کشور نیز خارج میشود. آنگاه وقتی این اتفاق رخ دهد اثر آن بر شاخصهای بیکاری این است که از میزان مشارکت اقتصادی و نیز نرخ بیکاری همزمان کاسته میشود.
در واقع قسمت سوال برانگیز ماجرا اینجاست که چرا در کشور ما افراد پس از بیکاری و از دست دادن کار از جستوجو برای کار به سرعت دست کشیده و جستوجو برای کار را ادامه نمیدهند یا اینکه اصلا ملاک مورد نظر در طرحهای آماری برای جستوجو برای کار چیست؟ آیا ملاک حضور در شرکتها و انجام مصاحبه استخدامی است یا اینکه هر نوع تلاشی را شامل میشود.
براساس مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا مقرر شد برای تمام اشخاصی که از ۱۰ اسفند ۹۸ تا ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ بیکار شدند و در سامانه ثبت درخواست بیمه بیکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ثبت نام و در خواست خود را اعلام کردند بیمه بیکاری پرداخت شود. بر اساس آمار اعلامی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در حدود ۸۵۲ هزار نفر در سامانه ثبت درخواست بیمه بیکاری این وزارتخانه ثبتنام کردند که ۷۱۲ هزار نفر مشمول دریافت بیمهبیکاری شدند. این نکته را باید در نظر داشت که آمار اعلامی مرکز آمار در ماه میانی هر فصل صورت میگیرد یعنی آمار زمستان بر اساس دادههای بهمن ماه و آمار فصل بهار بر اساس دادههای اردیبهشت ماه استخراج میشود. یعنی در حالی که مرکز آمار میزان حذف فرصتهای شغلی را بر اساس گزارشهای زمستان ۹۸ و بهار ۹۹ و در بین ماههای بهمن تا اردیبهشت تنها ۴۷۲ هزار نفر شغل میداند و میزان بیکاران در این مدت ۲۸۳ هزار نفر کاهش یافته اما از سوی دیگر میزان متقاضیان بیمه بیکاری کرونا که مربوط به بیکاریهای رخ داده در ماههای اسفند و فروردین و اردیبهشت است و واجد شرایط تشخیص داده شده در حدود ۷۱۱ هزار نفر است. از منظر سیاستهای حمایتی، سایر بیمهشدگان از جمله بیمههای خاص، مشاغل آزاد، خویشفرمایی، کارگران ساختمانی، رانندگان تاکسی و حمل و نقل شهری (که سه درصد بیمه بیکاری را واریز نمیکنند و از شمول قوانین ذکر شده مستثنی هستند) امکان درخواست بیمه بیکاری را ندارند و اگر این افراد نیز میتوانستند در این طرح ثبت نام کنند به ارقام بالاتری در زمینه بیکاری میرسیدیم. البته اگر به روند متقاضیان دریافت بیمه بیکاری نیز دقت شود شاهد افزایش حدود سه برابری متقاضیان بیمه بیکاری نسبت به سال گذشته هستیم. البته این تناقض آماری به نوع خود جالب است و گویای وجود مشکلی در نظام آماری کشور است. اینکه چرا در یک بازه زمانی کوتاه شش ماهه وقتی یک میلیون و ۴۸۳ هزار فرصت شغلی از بین میرود به همان میزان نه تنها به افراد در جستوجوی کار اضافه نمیشود بلکه حتی از تعداد افراد بیکار کاسته میشود میتواند مربوط به مشکلات اجتماعی و فرهنگی جامعه، شاخصهای آماری کشور یا هر دوی این موارد باشد. البته به نظر میرسد بخش شاخصهای آماری و تعاریف آن سهم بیشتری در این دوگانگی را دارد. شیوع بیماری کرونا حداقل این موضوع را نمایان کرد که نظام آماری کشور دارای ایراداتی است که سبب شده آمارهای اعلامی با واقعیتهای اقتصادی کشور منطبق نباشد و نیاز به بازتعریف مجدد برخی شاخصها به امری ضروری بدل شده است.
منبع: ایبِنا