سهمی که دیگر بیارزش نیست
شکل ناقص خصوصیسازی سرمایه و صنعت را در انحصار شرکتهای دولتی قرار داد
مهدی بیک| با توجه به اهمیت ایجاد ارتباط چند سویه میان مردم، اساتید دانشگاهی و کارشناسان اقتصادی از یک طرف و مسوولان و مدیران بخشهای مختلف اجرایی، تقنینی و قضایی از سوی دیگر، روزنامه تعادل تلاش میکند تا نظرات، دیدگاهها و پیشنهاداتی که اساتید علوم اقتصادی مطرح میکنند را در قالب پرسش از چهرههای ارشد دولتی و مسوولان تصمیمساز جویا شود. در همین راستا در جریان گفتوگو با علی ربیعی سخنگوی دولت تلاش شد تا بخشی از دغدغههای کارشناسان اقتصادی و تحلیلگران در خصوص چشمانداز بازار بورس و اثراتی که این گزاره اقتصادی در زوایای مختلف اقتصادی، سیاسی، نظام حکمرانی و... به جای میگذارد در قالب پرسش از سخنگوی دولت مطرح شود. ربیعی که این روزها به توصیه پزشکان برای تکمیل روند درمانی بیماری کرونا در قرنطینه قرار دارد در جریان پاسخ به پرسشهای «تعادل» و در بررسی تحلیلی خود از روند شکلگیری بورس، این بازار اثرگذار را عاملی برای ارتقای سطح حکمرانی و بهبود شاخصهای تصمیمسازی در کشورمان ارزیابی و اظهار امیدواری میکند که چشمانداز مثبت بورس در آینده سایر شاخصهای اقتصادی را نیز در مسیر ترقی و پیشرفت قرار دهد. سخنگوی دولت با تایید دیدگاههای کارشناسان اقتصادی در این خصوص که تا زمانی که مدیریت بنگاههای اقتصادی به بخش خصوصی واگذار نشود، خصوصیسازی واقعی صورت نگرفته تاکید میکند که دولت در گام بعدی برنامههایش یه دنبال تفویض مدیریت شرکتهای واگذار شده به بخش خصوصی خواهد بود. اظهاراتی که برای آگاهی از تحقق یا عدم تحقق آن باید همچنان منتظر روزهای آینده و تحولات بعدی باشیم.
آقای سخنگو بسیاری از تحلیگران اقتصادی معتقدند که رشد بورس و مشارکت بیش از ۶۰درصدی مردم در آن، نظام حکمرانی کشور را در مسیر یک تحول شگرف قرار داده است، یعنی نظامهای سیاسی و دولتها در کشور دیگر نمیتوانند دست به اقدامات خلق الساعه در اقتصاد بزنند چرا که هر تصمیم اشتباهی در اقتصاد و بورس میتواند وضعیت معیشتی دامنه وسیعی از اقشار مردمی را تحت تاثیر قرار دهد، لطفا ابتدا بفرمایید این قرائت را قبول دارید و بعد اینکه دولت برای نهادینه کردن این وضعیت چه برنامهای دارد؟
این سوال و تحلیل، پرسش قابل تاملی است و ابعاد و زوایای آن باید مورد ارزیابی و بررسی تحلیلی قرار بگیرد. معتقدم در فرآیند ارزیابیهای تحلیلی در خصوص بازار بورس، ابتدا باید بورس را به عنوان یک گزاره اقتصادی مورد بررسی قرار داد تا بتوان از دل این مقایسه تطبیقی به نتایج مناسبی دست پیدا کرد و تصویری نسبی از چشمانداز آینده را نیز به دست آورد. در اقتصاد ایران پیش از این و طی سنوات گذشته، بازارهای موازی با بورس وجود داشتند که بازدهی آن در اتمسفر اقتصادی کشورمان هرگز یک بازدهی عمومی مولد نبوده است و صرفا باعث افزایش فعالیتهای واسطهای و دلالی میشد و نوع خاصی از منافع سوداگرانه را برای عدهای خاص به دنبال داشت. این بازارها بدون اینکه کمکی به تولید یا رشد صادرات و هدایت نقدینگی داشته باشند، صرفا ابزاری برای سفته بازی و دلالی بودند. در واقع هنر دولت این بود که بازار سرمایه را به صورت مستقیم با جریان تولید، جریان شفافیت سرمایه و خلق ثروت برای بخش عظیمی از جامعه شفاف و قابل دسترسی کرد.
این شرایط که شما به آن اشاره کردید چه اثراتی بر روی شاخصهای کلان اقتصادی دارد؟
از منظر گزارههای اقتصادی، اولا بازار بورس بازدهی بهتری دارد و ثانیا گام بلندی در راستای خصوصیسازی واقعی برداشته شده است. به عبارت روشنتر قطار واگذاریها و خصوصیسازی کشور که یکی از ضرورتهای دستیابی اهداف کلان اقتصادی کشور است به مسیر اصلی خود که رشد تولید و متعاقب آن بهبود شاخصهای صادراتی است
باز گشته است.واقع آن است که جریان خصوصیسازی در ایران مراحل مختلفی را پشت سرگذاشته است. در دورهای شاهد تجربهای از خصوصیسازی بودیم که بخش کمی از جامعه از آن بهره مند میشدند و با نگاهی تجاری، خصوصیسازی دنبال شد . پس از ابلاغ سیاستهای اصل 44 قانون اساسی توسط مقام معظم رهبری که میتوانست یک پارادایم در تحول مثبت اقتصادی ایجاد کند، نوعی خصوصیسازی نارس صورت گرفت، به این صورت که ابعاد بسیار محدودی از بنگاهها و شرکتهای اقتصادی به شکل نامناسب به بخش خصوصی و درصد زیادی به نهادهای عمومی واگذار شد. این شکل ناقص از خصوصسازی در حقیقت سرمایه و صنعت را در اختیار شرکتهای نسل چندم دولتی قرار داد که مصیبت جدیدی از کاستن شفافیت و زمینهسازی فشار برای سهمگیری را ایجاد کرد.
کارشناسان اقتصادی معتقدند که هرچند دولت قدمهای قابل توجهی برای خصوصیسازی انجام داده، اما تا زمانی که مدیریت بنگاههای اقتصادی ارایه شده به بخش خصوصی واگذار نشود، خصوصیسازی واقعی صورت نگرفته است. برای تفویض مدیریت بنگاههای واگذار شده به بخش خصوصی واقعی، دولت چه برنامهای دارد؟
ببینید، این دولت در حال برداشتن گامهای جدیدی در زمینه خصوصیسازی با مشارکت بالای مردم و شفافیت زیاد در عرضه سهام در بورس است. در گامهای بعدی، مردم و کارشناسان اقتصادی مطمئن باشند، عرضه مدیریت شرکتها و بنگاهها هم صورت خواهد گرفت و آینده نشان خواهد داد این تلاشها چه خدمت مهمی را به اقتصاد ایران انجام داده است. در کل در پاسخ به این سوال میتوانم بگویم که دولت معتقد است که واگذاریها و اساسا کل فرآیند خصوصیسازی باید شفاف باشد، ضمن اینکه تلاش میکند تا مدیریت این واحدها را نیز به بخش خصوص واگذار کند.
این روزها برخی اخبار نگرانکننده در خصوص افت رشد بورس و ترکیدن حباب بورس منتشر میشود که باعث بروز برخی نگرانیها درباره سرمایهگذاری در بورس شده است. نظر شما درباره چشمانداز بورس چیست؟
برخی نگرانیها در خصوص حباب کاذب یا برخی سوءاستفادهها که در این زمینه صورت میگیرد نباید اصل این اتفاق مبارک را خدشهدار کند، چرا که در ذات بورس فراز و نشیب و افت و خیز وجود دارد . البته با نگاه ویژه و حمایتی که از سوی دولت و دستاندرکاران دنبال خواهد شد و به رغم احتمال برخی تخلیه هیجانات در بازار سرمایه، بورس در درازمدت رشد خود را حفظ خواهد کرد.
برخی از آمارها، حاکی از ورود بیش از 60درصد ایرانیان به بازار بورس است. این تجربه منحصر بفردی در اقتصاد است که حتی کشورهای توسعهیافته برای دستیابی به آن چند قرن زمان صرف کردند، برای حفاظت از این دستاورد مهم و مصون نگه داشتن آن از دعواهای جناحی و سیاسی چه باید کرد؟
به نکته درستی اشاره کردید؛ ورود بیش از 40 میلیون ایرانی به بازار سرمایه، روندی را که باید بعد از چندین دهه در کشور رخ میداد سرعت بخشید و این موضوع اقتصاد ایران را وارد ساحت جدیدی کرده است. امروز هر سهم کامل سهام عدالت بیش از 16 میلیون تومان است و دیگر مانند گذشته سهام عدالت تنها یک کاغذ بیارزش نیست. تصمیم دولت و تاکید رییسجمهور محترم در خصوص سهم شناوری شرکتهای دولتی در حقیقت خدمتی است که منجر به کوچکسازی دولت و شیفت دولتی بودن شرکتها به بخش خصوصی خواهد شد. همانگونه که در سوال ابتدایی شما هم مطرح شده است بسیاری از اقتصاددانان و تحلیلگران اقتصاد سیاسی بر تاثیر بازار سرمایه در شیوه حکمرانی صحه میگذارند و به نظر من نیز یکی از برنامههای هر دولتی در آینده باید استمرار روند شفافیت مالی، ایجاد سازوکار ورود نقدینگی به چرخه تولید، مردمی کردن اقتصاد از طریق بورس، آرامش روانی در اقتصاد ومواردی از این قبیل باشد.