خطر عدم جذب نقدینگی در تولید و رشد سوداگری
بهمن آرمان
اخیرا انتقادهایی از رشد نقدینگی و تورم و انتظارات تورمی از سوی برخی کارشناسان مطرح شده و رییس کل بانک مرکزی نیز با اشاره به رشد پایه پولی و نقدینگی در سال 99، اعلام کرده که افزایش تورم مهار شده است. به عبارت دیگر، چه مدافعان وضعیت نقدینگی و تورم فعلی و چه منتقدان آن به اعداد و ارقام و اثر آن بر قیمتها اشاره دارند. در حالی که مهمتر از موضوع رشد دایمی نقدینگی و تورم موجود، چگونگی استفاده از نقدینگی موجود در اقتصاد است.
اگر تلاش شود که این نقدینگی به سمت تولید، امور مولد و ایجاد ارزش افزوده هدایت شود، نه در میان مدت و بلندمدت از آثار تورمی آن کاسته خواهد شد و در حال حاضر با توجه به اقبال مردم به سمت بورس و جذب روزانه حدود 1 هزار میلیارد تومان به بازار سرمایه، میتوان از این فرصت در جهت تامین مالی پروژههای بزرگ و شرکتهای موجود در بورس بهره برد. یعنی به جای آنکه خلق پول و نقدینگی و اضافه شدن روزانه 2 هزار میلیارد تومان به نقدینگی کشور، عامل رشد قیمتها شود و این حجم عظیم نقدینگی 2700 هزار میلیارد تومانی در بازار کالا و دارایی و سهام برای خرید و فروش صرف شود و برای عدهای ایجاد سود کند، باید این پول جذب تولید و شرکتها شود و صرف ایجاد وتوسعه و تعمیرات و بازسازی و نوسازی صنعتی کشور و ایجاد طرحهای جدید شود.
وقتی این حجم عظیم نقدینگی داریم و مردم علاقهمند هستند که با پول خود در بورس سود ببرند چرا از این پول برای ایجاد طرحهای جدید، توسعه شرکتها و رشد تولید شرکتهای موجود بورس بهره نمیبریم؟
ماموریت اصلی بازارهای مالی از جمله بانکها و بورس، باید تامین منابع مالی بلندمدت برای تولید و صنعت باشد تا اشتغال ایجاد شود، بهره وری و کارایی افزایش یابد. در نتیجه هدایت نقدینگی، رشد نقدینگی و کنترلهای موجود، باید دغدغه اشتغال و تولید و سرمایهگذاری داشته باشد.
این در حالی است که برخی سیاستها و عملکردها، تصمیمگیریها و رفتارها، عملا سوداگری را در بازارهای مالی تشویق میکند و سفته بازی و خرید و فروش و کسب سود را جایگزین تولید وسرمایهگذاری کرده است. برخی صاحب نظران نسبت به این روند انتقاد دارند و معتقدند که دستهایی در کار است تا بورس بجای اینکه تامینکننده منابع مالی برای بنگاههای تولیدی واجراء پروژههای استراتژیک زیر ساختی وایجاد رشد اقتصادی واشتغال باشد به یک کازینو برای سوداگران تبدیل شود. بارها گفته ونوشتهام که بزرگترین پروژه ساختمانی سده گذشته (تونل زیر دریای مانش) از طریق تاسیس یک شرکت سهامی عام وپذیرهنویسی سهام آن توسط ۲۲۰ هزار نفر انجام گرفت ولی گوش شنوایی نیست آیا اندیشیدهاید که با این روش میتوان چند میلیون خانه وچند هزار کیلومتر آزا دراه ساخت؟
متاسفانه برخورد انفعالی در ایجاد بازار اولیه وتاسیس شرکتهای سهامی عام جدید را شاهد هستیم و دولت و بورس باید تمرکز خود را برای تامین منابع مالی پروژههای جدید بر بازار سرمایه متمرکز کند. چندین سال پیشundp
(زیر مجموعه سازمان ملل) به این نتیجه رسید که ایران باید به قطب تولید آهن اسفنجی تبدیل شود یعنی سنگ آهن وارد کند وآنرا با گاز طبیعی فراوانی که دارد تبدیل به آهن اسفنجی وصادر کند. این پیشبینی در حال تحقق است زیرا چین باید تولید فولاد خود را از طریق زغال سنگ کاهش دهد آن هم در مقیاس ۵۰۰ میلیون تن. ما در زمینه ساخت واحدهای احیاء مستقیم نیاز ارزی فراوانی نداریم وبورس میتواند تامین منابع مالی مورد نیاز را به عهده بگیرد همه باید کمک کنند شرکتهای تامین سرمایه، کانون نهادهای سرمایهگذاری و وزیر اقتصاد و نمایندگان مجلس باید کمک کنند این خلأ هر چه زودتر پر شود. سازمان بورس و فرابورس که مسوول بازار اولیه هستند باید از موضع منفعلی که در پیش گرفتهاند خارج شوند و شرکتهای بزرگ سهامی عام برای ایجاد و توسعه طرحهای بزرگ صنعتی ایران در صنایع زیر بنایی، جادهسازی، خانهسازی و... ایجاد شود و این همه پول و نقدینگی موجود را در این مسیر سرمایهگذاری کنند تا با افزایش تولید و عرضه کالا، شاهد کاهش تورم باشیم.
همانطور که رییس کمیسیون اقتصادی مجلس گفته است رشد نقدینگی را میتوان در پروژههای ملی استفاده کرد، و با تشکیل شرکت سهامی عام «توسعه پروژه» نسبت به تامین مالی پروژهها و همچنین عرضه سهام این شرکتها در بازار سرمایه اقدام کرد.
روند کنونی توسعه بازار ثانویه یک مشکل اساسی برای بازار سرمایه است و عملا به سفته بازی و سوداگری و کسب سود تبدیل شده در حالی که باید این پول را صرف توسعه و تولید و سرمایهگذاری کنیم. اکنون این بازار از حالت بازار سرمایه گذشته است چراکه یک شرکت نه یکبار بلکه بیش از سه بار در بورس عرضه میشود به این ترتیب که یک شرکت یک بار خودش در بورس پذیرش میشود، یکبار با هلدینگ بالادستی خود (برای دومین بار) عرضه شده و دفعه سوم هم توسط شرکت مادر تخصصی روانه بازار میشود که چنین روندی نمیتواند کمککننده به کشور و اقتصاد باشد.این شرکتها قبلا یکبار وارد بورس شده و تجهیز منابع کردهاند و اگر ۱۰ بار دیگر هم وارد بازار شوند تنها در افراد سهامدار آنها تغییراتی رخ خواهد داد. لذا باید با ایجاد شرکت سهامی عام پروژهها را با رویکرد بازار اولیه از طریق بازار ثانویه تامین مالی کنیم. روزانه بیش از هزار میلیارد تومان وارد بورس میشود و درصد بالایی از منابع را میتوان در اقتصاد ملی و برای پروژههای ملی استفاده کرد. حوزه بالادستی فولاد، نفت، گاز، پتروشیمی، پالایشگاهی و همچنین حوزه معادن و صنایع را میتوان در قالب تاسیس شرکت سهامی عام تعریف کنند. شرکت سهامی عام توسعه پروژه میتواند به تجهیزمنابع و جلوگیری از روند غیر طبیعی افزایش حجم نقدینگی و آثار و تبعات آن در اقتصاد کشور کمک کند و از همه مهمتر منجر به اجرای پروژههای اقتصادی کشور شود که نتیجه آن اشتغالزایی و تولید خواهد بود.
بیش از ۹۰ درصد این منابع باید در بازار اولیه و در جهت تولید هدایت شود. بهترین اقدام آن است که با تشکیل شرکت سهام عام توسعه پروژه نسبت به تامین مالی پروژهها و همچنین عرضه سهام این شرکتها در بازار سرمایه اقدام شود. هدایت نقدینگی به پروژههای کشور در شرایطی که استقبال مردم از بازار سرمایه قابل توجه است میتواند منجر به جهش در اقتصاد ملی و افزایش ثروت مردم شود. اما اگر نقدینگی در تولید و صنعت جذب نشود عملا عامل تورم، کاهش قدرت خرید مردم، فقر و مشکلات اجتماعی و امنیتی خواهد شد و سوداگری و رشد شدید قیمتها و سفته بازی و خرید و فروش و نگرانی از سقوط حباب قیمتها باعث نگرانی همگان خواهد شد. تا فرصت باقیست باید نقدینگی و پول موجود باید جذب تولید و صنعت شود.