حریم خصوصی دیگر را محترم بشماریم
گلی ماندگار|فضای مجازی شنبه شب پر شده بود از خبر تغییر جنسیت یکی از بازیگران با سابقه سینمای ایران، خبری که در کسری از ثانیه بارها و بارها منتشر شد و خیلیها در مورد آن اظهارنظر کردند. مساله تا آنجا پیش رفت که حتی روزنامهنگاران هم این خبر را به عنوان یک خبر موثق در صفحات مجازی خود منتشر کردند، حتی اسمی که آن بازیگر هم بعد از تغییر جنسیت برای خود انتخاب کرده بود هم منتشر شد، کسی از قول این بازیگر نوشت: «ببخشید که این اتفاق برای شما خوشایند نیست اما باید میافتاد»!
به ناگهان صفحات زیادی با نام این بازیگر در اینستاگرام و توییتر شروع به فعالیت کردند، هر کسی چیزی میگفت و اظهارنظری میکرد. اینکه چرا باید یک بازیگر در 51 سالگی دست به چنین کاری بزند؟ اصلا چه چیزی باعث میشود، تا افراد به این فکر کنند که جنسیت ظاهری شان آن چیزی نیست که میخواسته اند؟ کار به مدرک تحصیلی آقای بازیگر هم رسید و اینکه او تمام این سالها درس روانشناسی خوانده تا در نهایت بفهمند که چطور میتواند وارد زندگی تازهاش شود. اما هنوز این اخبار خیلی داغ نشده بود که صفحه رسمی این بازیگر در اینستاگرام کل ماجرا را از اساس تکذیب کرد. اما چرا باید چنین اتفاقاتی در فضای مجازی رخ بدهد؟ چرا مردم فکر میکنند که در خصوصیترین جنبههای زندگی یک شخص حتی اگر سلبریتی باشد میتوانند ورود کنند و نظر بدهند.
این که خیلیها از این اتفاق ابراز ناراحتی کرده بودند، فکر میکردند، این یک خودکشی است، میتواند تکاندهنده باشد. این در حالی است که ایران جزو پیشروترین کشورهای جهان در زمینه تغییر جنسیت است. اینکه در بسیاری از کشورها دولت هیچ گونه مسوولیتی در قبال این کار بر عهده ندارد اما در ایران اگر محرز شود که شخصی حتما باید این عمل را انجام دهد، سازمان بهزیستی بخشی از هزینههای او را تامین میکند. اما باز هم در بطن جامعه این مردم هستند که قبل از فکر کردن به قضاوت یکدیگر میپردازند.
عمل تغییر جنسیت جرم نیست
قبل از هر چیز باید بدانیم که عمل تغییر جنسیت جرم نیست. کسانی که میخواهند این عمل را انجام دهند، قبل از هر چیز با روانشناس و تراپیست مشورت میکنند، ساعتها مشاوره میگیرند و در نهایت این خود آنها هستند که تصمیم میگیرند چه کاری برای آنها و زندگی آینده شان بهتر است. متاسفانه بسیاری از خانوادهها با این مساله مشکل جدی دارند، هیچ فرهنگ سازی در این زمینه صورت نگرفته، شاید بعد از سالها تنها اشارهای کوچک در یک سریال آن هم سریالی که در شبکه خانگی پخش میشد، تنها کار فرهنگی بود که در این زمینه انجام شد. در حالی که جامعه نیاز به کار بیشتری در این زمینه دارد تا مردم بدانند که انجام عمل تغییر جنسیت جرم نیست.
انتخاب بین مرگ و زندگی
دکتر کیانوش امامی روانشناس در این باره به «تعادل» میگوید: این افراد نمیتوانند زندگی نرمالی داشته باشند، یا باید به آنچه میخواهند برسند یا آن جنسیتی را که در درونشان نهفته از بین ببرند، این انتخاب بین مرگ و زندگی دست البته نه به معانی رایج آن.
افرادی که اقدام به این کار میکنند، از زندگی در کالبدی که متعلق به آنها نیست خسته شدهاند، ما نمیتوانیم و نباید آنها را قضاوت کنیم. این افراد هم مانند همه ما حق حیات دارند، بسیاری ازخانوادهها به این بهانه که آبرویشان میرود از چنین جراحیهای جلوگیری میکنند، در حال حاضر بیشتر مشکل ما با خانواده این افراد است. البته جامعه هم سهم بسزایی دارد. حال اینکه ناگهان اعلام میشود یک بازیگر سرشناس دست به انجام چنین عمل جراحی زده شاید به نوعی هدف قبح شکنی این مساله است.
او در بخش دیگری از سخنانش میگوید: متاسفانه جامعه ایران جامعهای قضاوتگر است. مردم به اینکه یکدیگر را قضاوت کنند، عادت کردهاند، از طرفی هم اینکه ما به قضاوت دیگران در مورد خود تا این حد اهمیت میدهیم باعث میشود تا هر دو طرف مورد اذیت و آزار قرار بگیریم. همین خبری که در مورد آن بازیگر منتشر شد، سیلی از قضاوتها را به دنبال داشت، بدون اینکه لحظهای به این مساله فکر کنیم که آن فرد مالک زندگی و جسم خودش است و میتواند هر تصمیمی در این باره بگیرد.
ندانم کاریهای اجتماعی
شبکههای مجازی شاید ما را به دهکده جهانی وصل کنند، اما استفاده نادرست از آنها میتواند ما را به فردی تبدیل کند که جز سرک کشیدن در زندگی دیگران کار مهم دیگری برای انجام دادن ندارد. چه فرقی میکند که محمدرضا فروتن تغییر جنسیت داده باشد یا یک فرد ناشناس. آیا تنها این دلیل که فروتن یک بازیگر شناخته شده است، به ما این اجازه را میدهد که در مورد او قضاوت کنیم، تا به حال به این فکر کردید که اگر یکی از نزدیکترین افراد به شما هم چنین مشکلی داشته باشد آن وقت شما چه میکنید؟ حق حیات و زندگی را آنگونه که دوست دارد با
قضاوت هایتان از او میگیرید یا اجازه میدهید آنطور که دلش میخواهد زندگی کند؟ این سوالی است که همه ما باید از خود بپرسیم.