راهکار افزایش مشارکت مردم در انتخابات
داریوش قنبری
واقع آن است که انتخابات میان دورهای مجلس در شرایط فعلی، شاید تاثیر چندانی در آرایش کلی و نهایی مجلس نداشته باشد و در کل تفکری یک دست و یک جریان سیاسی خاص، کلیت مجلس یازدهم را در نبود رقیب در اختیار گرفته است. حالا به فرض که در انتخابات میان دورهای، این کرسیهای باقی مانده، که کمتر از انگشتان یک دست هم هستند در اختیار جریان خاصی هم قرار بگیرد، در آرایش و ترکیب کلی مجلس اثری نخواهد داشت. موضوع مهم و پرسش کلیدی در یک چنین انمسفری میتواند این باشد که آیا یک دست شدن ترکیب مجلس به نفع کشور و منافع ملی است یانه؟قطعا وجود یک تفکر در پارلمان و اینکه یک جریان سیاسی خاص کلیت مجلس را به دست بگیرد به نفع نظام و کشور نیست، ضمن اینکه اعداد و ارقام انتخابات مجلس یازدهم در سال گذشته هم گویای این واقعیت روشن است که مردم از انتخاباتی که رقابتی سالم و برابر در آن شکل نگرفته باشد، استقبال نخواهند کرد. اگر این موضوع به صورت تحلیل بررسی شود مشخص میشود که در تاریخ انقلاب اسلامی هرگز مشارکتی چنین پایین را که در انتخابات سال گذشته شاهدش بودیم؛ تجربه نکردهایم. در مجموع تمام انتخابات سالهای پس از پیروزی انقلاب، انتخاباتی که با رکوردهای زیر 50درصد مشارکت کنندگان، ثبت شده، انتخابات مجلس یازدهم در سال 98 است.وقتی یک جریان سیاسی در صحنه حاضر باشد و سایر رقبا با تیغ تیز ردصلاحیتها از صحنه خارج شوند، طبیعی است مردم احساس میکنند که دیگر رای دادنشان شاید چندان معنا و مفهومی نداشته باشد. به همین خاطر حداقلیترین انتخابات در طول تاریخ جمهوری اسلامی ثبت شد. در شرایط حساس فعلی که کشور به مشارکتهای افزونتری برای مقابله با فشارهای خارجی نیاز دارد، چیدن آرایش سیاسی پارلمان به شکلی که فقط یک جریان با زیرمجموعه هایش فرصت حضور در انتخابات را داشته باشد نه به مصلحت نظام است و نه منفعت کشور را تامین خواهد کرد. به همین دلیل معتقدیم که این شرایط باید تغییر پیدا کند، کشور ما دارای سلایق و علایق گوناگونی است و باید به این تکثر در دیدگاهها و سلایق احترام گذاشته شود. از سوی دیگر، تعریفی که از اکثریت در قانون انتخابات مجلس میشوند باید تغییر کند، اینکه اعلام شود اگر کسی 20درصد آرا را کسب کند، حایز اکثریت است، به نظرم منطقی نیست. به هیچوجه معنای اکثریت 20درصد آرا نیست و این مفهومی که از اکثریت ارایه میشود بیشتر به یک جوک شبیه است و نیازمند بازنگری است.
اساسا اکثریت در همه جای دنیا به معنای بیشتر از نصف آراست. به همین دلیل در همه جای دنیا، نصف به علاوه یک را معیار اکثریت قرار میدهند. حتی در برخی کشورها استقرار نظام انتخاباتی به شکل تناسبی است تا اقلیت هم فرصت انتخاب و حضور در پارلمان را داشته باشد. حسن نظام تناسبی این است که هیچ جریانی در مجلس، بدون کرسی نیست و هر تفکری جایگاه خود را در مجلس خواهد داشت. به همین دلیل است که تحلیلگران اعلام میکنند، نظام تناسبی به مفهوم بنیادین دموکراسی و مردمسالاری نزدیکتر است. اما انتخابات اکثریتی هم باید معیارهای درستی داشته باشند. اگر در قانون اساسی و سایر قوانین موضوعی ما معیار اکثریت مورد توجه قرار گرفته، این اکثریت باید به گونهای تفسیر شود که به چهارچوبهای دموکراسی نزدیکتر باشد. اکثریت از نامش مشخص است که باید حداقل نیمی از آرا را در بر بگیرد.اینکه یک برش 20درصدی را به عنوان اکثریت معرفی میکنند و این معیار را به عنوان معیار اصلی در نظر بگیرند به نظرم ایرادی است که برای آینده باید در خصوص آن تجدیدنظر شود تا زمینه مشارکت بیشتر مردم در انتخابات فراهم شود.