گشایش واقعی در اقتصاد
مهدی تقوی
نگاهی به وضعیت اقتصاد ایران در سالها و حتی دهههای گذشته نشان میدهد که سیاستهای نادرست و فراهم نشدن زیرساختهای لازم، عاملی مهم برای به وجود آمدن مشکلات جدی بوده است. اقتصاد ایران در سالهای گذشته همواره با تورم دو رقمی مواجه بوده و رکود و تکانههای شدید نیز همواره تکرار شدهاند. در چنین شرایط کاهش قدرت خرید مردم به عنوان امری مداوم و دایمی تکرار شده است و امروز میبینیم که بخش قابل توجهی از جامعه، در بازارهایی مانند مسکن، قدرت خرید خود را از دست دادهاند. در چنین فضایی برطرف کردن مشکلات بینالمللی اهمیت زیادی دارد. ما شاهد آن بودیم که در دوره اجرایی شدن توافق هستهای، اتفاقات مثبتی در اقتصاد ایران رخ داد و تغییر در برخی حوزهها محسوس بود اما با روی کار آمدن رییسجمهور جدید امریکا که سیاستهایی عجیب به کار بسته و در کنار ایران با بسیاری از دیگر کشورها نیز وارد درگیری شده، شرایط بار دیگر بر هم ریخت. در چنین موقعیتی این توقع که با طرحی مثل گشایش اقتصادی و فروش اوراق به مردم مشکل حل شود قطعا به دور از واقعیت خواهد بود. از این رو اگر بناست گشایش واقعی در اقتصاد رخ دهد، باید تکلیف برخی مسائل بینالمللی حل شود تا شخص عجیبی مانند ترامپ نتواند برای ایران در عرصه جهانی مشکل ایجاد کند. در کنار آن، حل شدن مسائل و مشکلات ساختاری در اقتصاد ایران دیگر گشایش مهمی است که باید رخ بدهد. تا زمانی که برخی مشکلات به شکل زیرساختی و واقعی بررسی نشده و حل نشوند، نمیتوان انتظار داشت، طرحهای جدید کارگشا شوند. اقتصادی که به شکل همزمان با رکود و تورم مواجه است و این روند برای مدتی طولانی ادامه پیدا کرده است، قطعا برای گشایش نیاز به تجدید نظر در برخی سیاستهای زیرساختی و بهبود آنها دارد. ما چارهای جز این نداریم که به نظر کارشناسان رجوع کنیم و با استفاده از علم روز و تجربه بینالمللی در راه اصلاح اقتصاد، گامهای جدی برداریم. اگر چنین امر مهمی در ذهن مسوولان و سیاست مداران شکل بگیرد، میتوان انتظار داشت که گشایش واقعی در اقتصاد ایران دیده شود اما در غیر این صورت هر سر و صدایی که برپا شده و هر طرحی در دستور کار قرار بگیرد، در بهترین حالت نمیتواند به اهداف خود دست پیدا کند و در شرایط بدتر، حتی تاثیرات سوء نیز خواهد داشت.