بیتوجهی به استانداردمقابله با آتشسوزی در کارخانهها
بهمن آرمان
آتشسوزی واحدهای تولیدی بزرگ کشور، مانند لبنیات میهن، چه تصادفی یا از سر کوتاهی در رعایت استانداردها و مراقبتهای حفاظتی باشد و چه با دخالت انسانها و از سر انگیزههای رقابتی و سود باشد، دل هر شنوندهای را به درد میآورد که چرا در شرایط گرانیها و کمبود کالاها، چنین اتفاقاتی میافتد و دردها را افزایش میدهد. بسیاری از مردم، کارشناسان، فعالان تولیدی و صنعتی این پرسش را مطرح میکنند که چرا در دورهای که رشد اقتصادی کل دهه 1390 نزدیک به صفر بوده و سه سال است که رشد اقتصادی کشور منفی شده و بخش تولید وصنعت با مشکلات بسیاری مواجه است اینگونه اتفاقات رخ میدهد و حداقل مسوولیت بخشی از این اتفاقات و آتشسوزی سالهای اخیر که به خاطر کوتاهی یا از سر انگیزهها ونیات بدخواهانه بوده، مشخص نمیشود. در ماههای اخیر، هر روز خبر کمبودهای مختلفی در بازار کالا منتشر شده و گرانی قیمتها نیز مشکلات بیشتری را برای مردم ایجاد کرده است. قیمت اقلام مورد نیاز ومصرفی مردم از جمله لبنیات گران میشود و از جمله کمبود کره و برخی دیگراز اقلام خوراکی در هفتههای اخیر به گوش ما رسیده است. براین اساس، به جای اینکه سرمایههای کشور و امکانات تولیدی موجود حفظ و حراست شود و ظرفیت تولیدی آنها افزایش یابد یا حداقل حفظ شود و فازهای جدید تولیدی به آنها اضافه شود، شاهد چنین خبرهای تکاندهندهای هستیم و به نظر میرسد که مدیران و کارگران و مسوولان حفاظت از این سرمایهها، کمانگیزه شده یا با سهلانگاری، مانع این اتفاقات نمیشوند. در سالهای اخیر نیز آتش گرفتن بازارهای مختلف، ساختمان پلاسکو به عنوان یک مرکز عمده پوشاک، یا آتشسوزی مجتمعهای پتروشیمی و بسیاری از آتشسوزیهای دیگر را شنیدهایم که به دنبال آن نه تنها هزاران میلیارد تومان خسارت به کشور وارد شده است بلکه تعطیلی واحدها، کاهش تولید و فروش آنها، کاهش گردش مالی در صنایع مختلف، و از همه مهمتر بیکاری کارگران، مرگ و میر و زخمی شدن کارگران و از دست رفتن فرصت نان آور خانوادهها را موجب شده است. بخشی از این اتفاقات و آتشسوزی واحدهای اقتصادی کشور ممکن است به خاطر رقابتهای ناسالم باشد تا از این طریق تولید را از کار انداخته و عدهای به جای این کالاها، ازخارج کالا وارد کنند و سود هنگفت ببرند. بهیاد دارم زمانیکه پتروشیمی اراک که از نظر میزان تولیدات در خاورمیانه بینظیر است در آستانه بهرهبرداری بود یکی از واردکنندگان بزرگ و با نفوذ مواد پتروشیمی گفته بود، اگر این مجموعه به تولید برسد من چه کار کنم؟ حالا آتشسوزی لبنیات میهن نیز به نوعی مصداق همین داستان است که وقتی صنایع بزرگ به بهرهبرداری میرسند و ارزش افزوده برای کشور ایجاد میکنند و بیکاری کاهش مییابد، عدهای واردکننده یا کسانی که در بازار و توزیع و صادرات و واردات دخالت دارند، ممکن است رنجیده خاطر شوند و دست به اقداماتی بزنند تا مانع تولید و افزایش ظرفیتها شوند. وقتی شرکتهای صنایع غذایی در ایران رشد میکند، نهتنها مردم با طعم ومزه کالاهای بینظیر ایرانی آشنا میشوند و با قیمت مناسبتری خرید میکنند و زنجیرههای ارزش تولید را در بخشهای مختلف صنایع شیر، فروش، بازاریابی و صادرات رشد میدهد، بلکه حتی صادرات آن نیز به کشورهای منطقه، باعث ارزآوری میشود و البته از سوی دیگر، واردات برخی کالاها را محدود میکند. لذا از بین رفتن فرصتهای بزرگ تولیدی و سرمایهگذاری کشور، عملا به سود عدهای است که نمیخواهند چرخ تولید در کشور به گردش درآید. هنوز روشن نیست که آتشسوزی لبنیات میهن، یا آتشسوزیهای دیگر چقدر تصادفی یا از سر کوتاهی نیروی انسانی و نبود استانداردهای حفاظتی است و چقدر ممکن است به دلیل رقابت بر سر بازار و کسب سود، واردات و صادرات و... باشد؟ اما لازم است که بررسیهای دقیق صورت بگیرد ودلایل آن اعلام شود. حتی اگر به دلیل عدم رعایت استانداردهای مراقبت و حفاظت و آتشسوزی باشد، یا تصادفی باشد، باید مشخص شود تا سایر کارخانهها و شرکتها، در این شرایط سخت اقتصادی کشور بتوانند از سرمایههای خود حفاظت کنند. همچنین اگر به خاطر رقابتهای ناسالم و مداخله این انسان دوپا و سود پرست باشد بازهم لازم است که وضعیت بازارها، رانتها، فرصتها و سود و فساد، هدر رفتن ارز کشور برای واردات ارزیابی شود که این کارها چه زیانهایی به اقتصادکشور وارد میکند و ابعاد و دلایل و آثار آن چه خواهد بود؟ نباید از کنار یک خبر آتشسوزی کارخانهها بزرگ به سادگی گذشت و تنها ابراز تاسف کرد بلکه باید از آتشسوزیهای دیگر در این شرایط اقتصادی کشور جلوگیری شود. دولت، وزارتخانههای مختلف، باید استانداردهای بهتری در این شرایط اعلام کنند و سازمانهای مختلف از شهرداری و آتشنشانی گرفته تا متولیان بازرگانی و صنعت باید مدیران و کارکنان شرکتهای بزرگ کشور را مجاب کنند که به این نکات دقت کنند و اجازه از بین رفتن سرمایهها را ندهند. مردم نیز باید به موقع اطلاعرسانی کنند و این سرمایهها را مانند یک جنگل ومحیط زیست طبیعی، جزو سرمایههای کشور و خودشان ارزیابی کنند و اجازه ندهند که آتش در خرمن اقتصاد و تولید کشور بیفتد.