ضرورت ارتقای توسعه صنایع بهشهر به سازمان هوشمند
مجید محسنی مجد|
مدیرعامل گروه توسعه صنایع بهشهر|
هوش سازمانی دارای ابعاد گوناگونی است که از مهمترین آنها میتوان به میل به تغییر در همه اجزای مجموعه، اتحاد و همدلی پرسنل و کارمندان آن سازمان، روحیه کاری بالا، کارآمدی، کارآفرینی، تمایل به کارگیری دانش مورد نیاز و نوآوری در امور مختلف اشاره نمود. در این میان نوآوری را میتوان یکی از ابعاد مهم هوش سازمانی تلقی کرد. سازمانها برای پیشرفت و ماندن در مسیر رقابت، بیش از گذشته محتاج نوآوری هستند. به معنی دیگر نوآوری موتور محرک سازمان در مسیر توسعه قلمداد میشود. به گزارش بیدنا، در وضعیت کنونی جهان، مدیران و تصمیمگیران سازمان برای دستیابی به اهداف و برنامههای تدوین شده سازمانی خود و نیز پیشرفت مجموعه به ویژگیهای خاصی نیاز دارند که هوش سازمانی از مهمترین آنهاست. مدیران در عرصههای امروز باید با کسب دانش عمیق از تمام مولفهها و عوامل محیطی، هوشمندی سازمان خود را بالا ببرند تا همیشه در عرصه رقابت پیشتاز باشند. زمانی که مدیران و زیرمجموعه سازمانی آنها از هوش سازمانی بهینه برخوردار هستند، قادرند در هر لحظه درک صحیحی از شرایط موجود داشته و متناسب با شرایط، عملکرد موثرتری بروز دهند. هوش سازمانی سبب خواهد شد تا مجموعه با تفسیر درست از وضعیت سازمان در هر لحظه، توانایی به کارگیری دانش فنی مناسب در فعالیتهای اجرایی و همچنین توانایی استفاده از تجارب گذشته را در روند مدیریت جاری داشته باشد. البته هوش سازمانی ممکن است همیشه مطلوب و بهینه نباشد. هوش سازمانی کاذب که از آن به عنوان هوش سازمانی نامطلوب یاد میشود، سبب عدم آگاهی از تغییرات محیطی، عملکرد کند در پاسخگویی به مسائل، اصرار بر سیاستها و تصمیمگیریهای ناکارآمد، عدم توجه به تجربه ناکامیهای گذشته و عدم تمرکز کافی بر ارتباطات و عملکرد آن بر سازمان خواهد شد. هوش سازمانی از آن رو از اهمیت بالایی برخوردار است و در جهان نوین امروز به عنوان مقوله حیاتی در امر مدیریت به آن نگریسته میشود یعنی هوش فردی به خودی خود و به تنهایی توانایی ارایه راهحل مناسب و دقیقی در مورد مسائل مختلف پیش رو ندارد. ارتقا و باروری هوش سازمانی یکی از ضرورتهایی است که حتما باید به آن توجه نمود. با این کار، سازمانها قادر خواهند بود تا با کسب اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن، قابلیتهای خود را با افزایش دانش و آگاهی مجموعه به صورت مداوم بالا ببرند. هوش سازمانی سبب خواهد شد تا اجزای مختلف یک سازمان اطلاعات محیط اطراف خود را خیلی سریعتر و با دقت بیشتری تجزیه و تحلیل نموده و نتایج حاصل از این تجزیه و تحلیل را ذخیره و در مواقع مورد نیاز در دسترس تصمیمگیرندگان قرار دهند. این کار جریان تبادل اطلاعات و دانش را در بستر سازمان تسریع کرده و باعث بهبود چشمگیر در اثربخشی فرایند تفکر و تصمیمگیری جمعی خواهد شد. هوش سازمانی دارای ابعاد گوناگونی است که از مهمترین آنها میتوان به میل به تغییر در همه اجزای مجموعه، اتحاد و همدلی پرسنل و کارمندان آن سازمان، روحیه کاری بالا، کارآمدی، کارآفرینی، تمایل به کارگیری دانش مورد نیاز و نوآوری در امور مختلف اشاره نمود. در این میان نوآوری را میتوان یکی از ابعاد مهم هوش سازمانی تلقی کرد. سازمانها برای پیشرفت و ماندن در مسیر رقابت، بیش از گذشته محتاج نوآوری هستند. به معنی دیگر نوآوری موتور محرک سازمان در مسیر توسعه قلمداد میشود. با توجه به تلاطمات عرصههای تولیدی و اقتصادی، هوش سازمانی با امکان بینش استراتژیک، ایجاد تغییر و ارتقاء روحیه جمعی، زمینه ایجاد نوآوری میان افراد یک سازمان را فراهم نموده و سبب خواهد شد مجموعه مسیر پیشرفت را با سرعت بیشتری بپیماید. چندی است که توجه به هوش سازمانی و تلاش در جهت ارتقاء و نهادینه نمودن آن در مجموعه معظم صنایع بهشهر، یکی از موضوعات مهمی است که در دستور کار مجموعه مدیریت قرار گرفته است. توجه به این موضوع و ایجاد ساز و کارهای لازم برای ارتقای این مقوله و جدیت در به ثمر رسیدن آن، سبب خواهد شد تا در آیندهای نه چندان دور شاهد تبدیل مجموعه صنایع بهشهر به سازمان هوشمندی باشیم که در تولید، کسب و تفسیر دانش مورد نیاز مهارت ویژهای یافته و با اصلاح رفتارها و اقدامات گذشته قادر خواهد بود با نوآوریهای پیوسته در حوزههای مختلف تحقیق و تولید، همچنان جایگاه خود را در سطح داخلی و همچنین بینالمللی ارتقا بخشیده و در عرصه رقابت با سازمانها و شرکتهای دیگر، هم چنان مسیر پیشرفت و توسعه را با قوت ادامه دهد.