ترامپ درگرداب سقوط؟
مهدی بیک|
در فاصله 16روز مانده به موعد رسمی انتخابات 2020 امریکا، کشتی انتخابات این کشور در پهنه پُرتلاطم تحولات اجتماعی و سیاسی ایالات متحده، همچنان پیش میراند تا با نزدیک شدن به موعد نهایی انتخابات، بازارهای مالی و اقتصادی جهانی هم تکلیف خود را برای آینده بدانند و برنامهریزیهای لازم برای مواجهه با شرایط تازه را در دستور کار قرار دهند. هرچند شاید هنوز برای اعلام رای نهایی کمی زود باشد اما به نظر میرسد، اتمسفر غبارآلودی که در هفتههای قبل در خصوص آینده این انتخابات وجود داشت، آرام آرام جای خود را به دادههای اطلاعاتی روشنتری میدهد که مبتنی بر آنها میتوان تصویری احتمالی از چشمانداز آینده این انتخابات ارایه کرد.در این میان، نتایج برآمده از مجموعه نظرسنجیها حاکی از آن است که فاصله بایدن با ترامپ در ایالتهای تعیینکنندهای مثل میشیگان و پنسیلوانیا همچنان در حال افزایش است و در سایر ایالتهای کلیدی هم وضع به همین منوال است.تحلیلهایی که نشان میدهند در 60سال اخیر هیچ نامزدی در این فاصه زمانی کوتاه تا انتخابات، یک چنین برتری معناداری که بایدن با ترامپ ایجاد کرده را با رقیبش نداشته است.
رخدادی که هرچند ممکن است شنیدنش خبر خوشحالکنندهای برای بازارهای اقتصادی و مناسبات روابط بینالملل محسوب شود، اما در عین حال نگرانیها از ارتکاب اعمال غیرمنطقی و ناگهانی توسط ترامپ برای انحراف افکار عمومی و کشاندن پروسه انتخابات به یک باتلاق اجتماعی و عمومی را افزایش داده است.رفتارهایی که نشانههای آن با گسترش دیدگاههای نژادپرستانه مثل جنبش «کیو آنون» که طرفدارانش معتقد به نوع خاصی از توهم توطئه هستند، این روزها کاملا نمایان شده است.تحرکاتی که برخی تحلیلگران معتقدند امریکا را در برابر یکی از بزرگترین چالشهای اجتماعی و سیاسی خود بعد از جنگ ویتنام قرار میدهد.
واکنش احتمالی ترامپ به پیروزی بایدن
«اگر به جو بایدن ببازم شاید کشور را ترک کنم.»، «در صورت شکست در ایالت کلیدی فلوریدا فرماندار این ایالت را اخرج میکنم.» این عبارات مربوط به دو جمله ترامپ در یکی از کمپینهای انتخاباتیاش در جورجیاست که بازتابهای وسیعی در رسانههای مختلف پیدا کرده و مورد توجه تحلیلگران نیز قرار گرفته است. نمونههایی که به کار گرفته شدن آنها توسط ترامپ هرچند نشاندهنده این واقعیت است که ترامپ به نوعی شکست را پذیرفته، اما در عین حال واکنشهایی که ترامپ در خصوص شکست احتمالیاش ارایه میکند، تصویر مبهمی از روز بعد انتخابات را نیز ارایه میکند. به عبارت روشنتر، نکتهای که امروز برای تحلیلگران و فعالان سیاسی به عنوان یک معادله باقی مانده، نه شکست یا پیروزی ترامپ، بلکه واکنشهایی است که ترامپ در مواجهه با شکست احتمالیاش ممکن است از خود بروز دهد. بر اساس اعلام چین نگار آخرین تحولات کارزار انتخاباتی امریکا تا تاریخ 12 اکتبر نشان میدهد در طول یک هفته منتهی به نظرسنجی، پیشتازی بایدن 2 تا 3درصد رشد داشته به نحوی که پیشتازی آماری او از متوسط 8درصد به حدود 11درصد رسیده است.حتی بنگاههای نظرسنجی متمایل به ترامپ نیز ناچار شدهاند بر پیشتازی بایدن صحه بگذارند و شکست ترامپ را پیشبینی کنند. آخرین نظرسنجی فاکسنیوز به عنوان سایت افراطی طرفدار ترامپ از پیشتازی 53 به 43درصد بایدن نسبت به ترامپ خبر میدهد. اعداد و ارقامی که نشان میدهد ترامپ حتی در ایالتهایی که جمهوریخواهان در آن همواره جایگاه خاصی داشتهاند، شانسی برای پیروزی ندارد.
آرای الکترال چه میگوید؟
اما آیا این روند آماری از آرای ملی مردم امریکا به معنای پیروزی بایدن در انتخابات است؟ در تاریخ ایالات متحده نمونههایی وجود دارند که در آنها فردی که بیشترین رای ملی را داشته در انتخابات شکست خوده و فردی که ظاهرا رای ملی کمتری داشته به دلیل آرای الکترال بیشتر مستاجر جدید کاخ سفید شده است.انتخابات سالهای 2000 و 2016 که اولی بین الگور و جرج بوش پسر و مورد بعدی در انتخابات قبلی بین هیلاری کلینتون و ترامپ رخ داد، از جمله یک چنین نمونههایی است که در آنها فردی با رای ملی کمتر و آرای الکترال بیشتر انتخاب شده است.بنابراین بعد از بررسی آرای ملی مردم ایالاتهای مختلف باید آرای الکترال نیز، زیر ذره بین ارزیابیها قرار بگیرد تا مبتنی بر آن تحلیلها با استناد بیشتری ارایه شوند. بر اساس میانگین نظرسنجیها از 538رای الکترال، بایدن با حدود 330رای در مقابل ترامپ با با 180 رای الکترال قرار دارد. بر این اساس بایدن از200رای الکترال با اختلاف 10درصد از ترامپ جلوتر است در حالی که ترامپ از 87رای الکترال با اختلاف 10درصد برخوردار است.در کل آرای الکترال بایدن 356 رای و ترامپ 164 رای دارد. میانگین نظرسنجیهای مراکز آماری متفاوت حاکی از آن است که در فاصله حدود سه هفته به انتخابلات هیچ نامزدی در طول 60 سال گذشته، از موقعیتی مانند بایدن برای پیروزی برخوردار نبوده است. مسالهای که سایه ترس و هراس را به ستاد انتخاباتی ترامپ انداخته و باعث احتیاط و اماده باش بایدن از رفتارهای غیر متعارف ترامپ شده است.
خروجی تحولات سیاسی امریکا در اقتصاد
اما معنای این تحولات در صحنه اقتصادی و فرآیندهای مرتبط با بازارها چیست؟ اگر فرض بگیریم که بایدن با عبور از ترامپ سکان هدایت بزرگترین اقتصاد جهانی و ابرقدرت شماره یک جهان را به دست میگیرد، برونداد این تحولات در صحنه داخلی اقتصاد کشورمان و فضای اقتصاد بینالمللی چگونه ظهور و بروز پیدا میکند؟ بسیاری از تحلیلگران اقتصادی و سیاسی معتقدند که اولین نتیجه انتخاب بایدن برای اقتصاد ایران در تعدیل دامنهدار قیمت دلار ظهور و بروز پیدا میکند. رخدادی که نشانههای وقوع آن به نظر میرسد که در فضای داد و ستد بازارها به خوبی قابل مشاهده است.و بر اساس آمارهای مستند مراکز آماری میزان خرید و فروش اقلام مختلف در طول هفته گذشته دچار کاهش معناداری شده است . امری که برخی از کارشناسان آن را دورخیز بلند اقتصاد ایران برای یک پرش بلند ارزیابی میکنند. مبتنی بر این نوع تحلیلهاست که میزان تقاضا برای فروش محصولات سوداگرانه مثل دلار و سکه، خودرو و... رشد زیادی پیدا کرده اما خریداری برای آنها وجود ندارد. چرا که به نظر میرسد، افکار عمومی ایرانیان در انتظار یک تعدیل گسترده در نرخ ارز و متعاقب آن در قیمتها بعد از انتخابات امریکا و عادی شدن جریان فروش نفت ایران است. نکتهای که محسن زنگنه رییس کمیته اصلاح ساختار بودجه کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نیز در جریان گفتوگو با «تعادل» به ابعاد و زوایای گوناگون آن اشاره میکند. زنگنه اما معتقد است اقتصاد ایران و مدیران تصمیمساز، بعد از عادی شدن جریان فروش نفت باید از تجربیاتی که در ایام تحریمها داشتهایم به خوبی استفاده کنند و به گونهای نشود که دوباره بعد از عادی شدن جریان فروش نفت و برقرار شدن درآمدهای ارزی دوباره رویکردهای وارداتی، انحصاری و رانتخیز در بخشهای مختلف اقتصادی جریان پیدا کنند.مشکلات اقتصاد ایران در سال99 به دلیل ارایه یک بودجه غیر واقعی با هزینههای واقعی است.تا زمانی که مشکلات داخلی را مهیای رشد مورد نظر نکنیم تحولات بیرونی اثری در اقتصاد نخواهند داشت.
روی دیگر سکه حضور بایدن
در برابر این دسته از افراد اما عده دیگری از کارشناسان قرار دارند که معتقدند پیروزی بایدن در انتخابات امریکا هرچند ممکن است به صورت موردی امتیازاتی برای اقتصاد ایران به دنبال داشته باشد اما در بلندمدت بدون انجام اصلاحات ضروری در داخل و عادی شدن روابط کلی ایران با جهان پیرامونی، این فراز و فرودها در جریان انتخابات امریکا نمیتواند، ارزش افزوده پایداری را متوجه کشور کند. این دسته از تحلیلگران با اشاره به موضوعی مثل FATF به این نکته اشاره میکنند که حتی در صورت پایان گرفتن تحریمهای اقتصادی، بدون حل و فصل ابهاماتی چون FATF و موضوعاتی از این دست، اقتصاد ایران نمیتواند مناسباتی عادی و طبیعی را با اقتصاد بینالملل داشته باشد. مبتنی بر این نوع تحلیلها، این دسته از کارشناسان معتقدند که مسیر پیشرفت کشورمان نه از جاده انتخابات امریکا بلکه از مسسیر گزینشهای مهم داخلی میگذرد. احمد زیدآبادی یکی از این تحلیلگران است که انتظارات کلی جامعه از انتخابات امریکا را نه به عنوان یک فرصت بلکه به عنوان خطری ارزیابی میکند که ممکن است این تصور عمومی را در افکار عمومی ایجاد کند که بعد از انتخاب بایدن همه مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور باید بهطور طبیعی حل و فصل شوند.
آینده در درون کشور تعیین میشود
در شرایطی که دوگانه ترامپ یا بایدن این روزها در سطح شبکههای اجتماعی هم بازتابهای زیادی پیدا کرده، عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی، در پاسخ به این پرسش یورونیوز که در کل ترامپ برای ایران بهتر است یا بایدن، میگوید: «شخصا تغییراتی را در کشورهای دیگر مثبت میدانم که اثر تخریبی بر روند تحولات داخلی ایران نداشته باشد. آینده ایران یا هر کشور دیگری در درجه اول از درون باید تعیین شود. نیروهای خارجی نباید به نحوی عمل کنند که فرایند داخلی را تغییر جهت دهند یا بلاموضوع کنند. در بهترین شکل باید فرایند داخلی را تقویت کنند. فرقی هم نمیکند که نیروی خارجی، کدام کشور باشد. اما اینکه انتخاب ترامپ یا بایدن به سود جمهوری اسلامی (یا به سود ایران) است یا نه؟ سوالی است که به راحتی نمیتوان به آن جواب داد. ولی در مجموع از یک حیث معتقدم که ترامپ تاکنون سیاستی را در منطقه در پیش گرفته که از جهاتی بهتر از سیاست منطقهای دموکراتهاست. از جمله اینکه، به هر دلیلی، دخالت مستقیم خارجی نداشته است. البته ممکن است این سیاست در آینده تغییر کند. اما از این جهت تشدید تحریمها و زیر برجام زدن، سیاستش به سود ایران نیست. این فشارهای نامتعارف و یکجانبه اختلالاتی در روند داخلی کشورهای تحت تحریم به وجود آورده است. در مجموع فکر میکنم ریاستجمهوری بایدن به سود مردم ایران باشد ولی معتقد نیستم حضور بایدن در قدرت، لزوما به نفع «جمهوری اسلامی» خواهد بود. شاید به همین دلیل است که نیروهای تندرو داخل کشور، ترامپ را بیش از بایدن میپسندند.» اشاره عبدی به سرمقالهای است که روزنامه کیهان منتشر و در آن ترامپ را در مجموعه گزینه مطلوبتری برای ایران ارزیابی میکند. با عبور از این اظهارنظرهای متفاوت و در برخی موراد متضاد به نظر میرسد که اقتصاد ایران برای رسیدن به افقهای تعیین شده جدای از تحولات بیرونی، نیازمند نوعی اصلاح، بازسازی و بهروزآوری در صحنه داخلی اقتصاد است تا با استفاده از این رویکردهای تازه اقتصادی بتواند سهم خود رااز اقتصاد جهانی برداشت کند. بدون حل و فصل مشکلاتی مثل FATF، انحصارات گسترده اقتصادی، نظام چند نرخی، بودجه غیرواقعی، روابط رانتخیز و... هر شخص و جناحی که سکان هدایت امریکا یا هر کشور دیگری را به دست بگیرد یا هر تحول بیرونی دیگری نیز که به وقوع بپیوندد باز هم تغییری در شاخصهای اقتصادی کشورمان ایجاد نخواهد شد، چرا که واقعیت آن است که راه توسعه از درون کشور میگذرد.