نبود چشمانداز در بورس
پیمان مولوی
مهمترین و اساسیترین مشکل حال حاضر بازار سرمایه را میتوان نبود چشمانداز در بازار سهام دانست و مدتی است که در این نقطه باقی مانده است. حال اغلب سهامداران در انتظار نتیجه انتخابات امریکا هستند اما موضوع اصلی بازار سهام این روزها روی کار آمدن دونالد ترامپ یا جو بایدن نیست. برای مثال با پیروزی جو بایدن و ایجاد چشمانداز مثبت برای تمامی اقتصاد جامعه و تحریمها بازار کمی رویه مثبت به خود میگیرد یا با انتخاب شدن دونالد ترامپ و روند ادامهدار تورم در جامعه رویکرد مثبت برخی از سهام را در بازار خواهیم داشت اما؛ مهمترین اتفاق حال حاضر که موجب شد میلیونها سرمایهگذار حقیقی، نقدینگی خود را وارد بازار سهام کنند جلب اعتماد این افراد مدت زمان بسیار زیادی لازم دارد و جلب اعتماد کمی متفاوت است چراکه ریسک بازار را تحمل کردهاند این اتفاق بسیار سخت و دیرینه رخ میدهد البته اگر به صورت 10 روز متوالی ورود نقدینگی از سوی حقیقیها داشته باشیم میتوان اعتماد از دست رفته بازار سرمایه را به دست آورد.
همچنین پایان سال 98 بازار سرمایه رشد قابل توجهی داشت که دلیل آن به چند عامل بر میگشت. نخست آنکه سرمایهگذاران در بازارهای موازی به خصوص در ارز افق روشنی نداشتند چرا که به صورت دستوری این بازار تحت کنترل بود. همچنین بازار ملک هم با وجود رشدی که داشت اما جذابیت بازار سرمایه را نداشت. بنابراین برخی از سرمایهگذاران در پاییز 98 با پیشبینی این جهش به سمت بازار سرمایه آمدند و دولتمردان در این شرایط فرصت را مناسب دیدند تا سهام برخی از شرکتهای دولتی را در بورس عرضه کنند تا هم درآمدی حاصل شود و هم عمقی به بازار داده شود. این فراخوان که در هر کدام از شبکهها یک نفر از مزایای بازار سرمایه سخن میگفت، باعث شد تا میلیونها ایرانی در اقتصاد، منابع مالی و سپردههای خود را وارد بازار سرمایه کنند. شاهد بودیم که حرکت صعودی بازار تا تیرماه ادامه داشت که هم دولت و هم مردم و هم ارکان بازار از این شرایط راضی بودند. این موضوع نیز باید در نظر داشت که وقتی در یک بازار گین، مارجینها و حاشیه سود بالا میرود، دستاندرکاران و ذینفعان سایر بازارها احساس خسران میکنند. در واقع بازاری که 600 درصد رشد میکنند برای فعالان سایر بازارها ناخوشایند است. بنابراین صحبتهایی مبنی بر حباب بودن بازار و سایر مطالب به مرور تاثیرات منفی در دل سرمایهگذاران اعم از حقیقی و حقوقی خواهد گذاشت. الگو در بازارها اقتصادی برای مدتی تغییر کرد. پیش از این زمانی که قیمت دلار بالا میرفت، بازار طلا، بازار خودرو، بازار مسکن و در نهایت بازار سرمایه رشد میکرد، اما در سال 99 به خاطر تعطیلیها و کرونا دلار هرچه قدر بالا میرفت در وهله اول روی بازار سرمایه تاثیر میگذاشت. در حال حاضر سیکل و الگو به حالت قبلی بازگشته است. در واقع با بالا رفتن قیمت دلار بازار خودرو بهشدت تحت تاثیر قرار میگیرد و در بازار ملک به اپتیموم خود میرسد. در واقع با هر افزایش قیمت دلار، قیمت ملک متوسط هزار دلار تغییر میکند و در نهایت به بازار سرمایه سرایت خواهد کرد. دلیل آن این است که ورود نقدینگی به این بازار مانند سه ماهه نخست سال نیست.
بازار سرمایه در در آخرین روز کاری خود یعنی چهارشنبه کاملا نوسانی و آشفته خواهد بود و بعد از انتخابات ریاستجمهوری امریکا شوک اصلی به بازار وارد میشود و یک مجموعه از حقوقیها تغییر استراتژی خواهند داد و برخی از حقیقیها نیز به همین گونه عمل خواهند کرد. همچنین این شوک اولیه در بازار سهام به صورت بلندمدت نخواهد بود و عقلانیت که بر اتفاقات موجود در بازار حاکم میشود و مباحث بنیادی اقتصاد اولویت مییابد و بازهم بورس را در همین شرایط خواهیم داشت امگر اینکه چشمانداز بسیار مثبتی برای اقتصاد ایران متصور باشیم.