سودی که با رانت و فساد می‌آید

۱۳۹۹/۰۸/۲۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۲۸۵۱
سودی که با رانت و فساد می‌آید

رقیه ندایی|

دیگر این روزها روند نزولی بازار سرمایه یک فرآیند کاملا عادی و طبیعی محسوب می‌شود و این نزول برای مردم تکراری شده است. این روند تکراری باعث شده که بسیاری از مردم زیان عمده متحمل شوند و درنتیجه نقدینگی خود را از بورس خارج و وارد بازارهای موازی مانند بانک کنند. سرمایه‌گذاری در بانک‌ها، سرمایه‌گذاری بسیار کم ریسک محسوب می‌شود و دیگر فرد نگران کاهش سرمایه خود نیست. 

اما؛ این بدون ریسک بود و سود 18 درصدی باعث شده که بسیاری از افراد نقدینگی خود را از بورس خارج و وارد بازاری مانند بانک‌ها کنند. حال اگر بازدهی یک ساله بانک‌ها با سود سالانه و نرخ سپرده و امثال این موارد را در نظر بگیرم با توجه به بودجه خود در پایان سال سود عمده‌ای نخواهیم داشت. البته در این میان یک تبصره نیز وجود دارد براساس اطلاعات موجود اگر سرمایه‌گذاری شما در بانک‌ها میلیارد تومانی باشد می‌توانید با رانت در برخی از بانک‌ها سود چند صد درصدی بگیرید و حساب خود را پربارتر کنید. 

داستان بورس کمی متفاوت است و بازدهی این بازار به سهامداران و وضعیت روز اخبار بستگی دارد چراکه؛ این بازار نسبت به اتفاقات حساس است. اگر یک بازدهی معقول و بسیار معمول را در نظر بگیریم بازار سرمایه می‌تواند طی یک‌سال بیش از 180 درصد بازدهی بدهد اما؛ این نکته فراموش نشود که بورس سال جاری با حمایت‌های بی‌حد و اندازه دولتی‌ها و مسوولان و ورود سیل عظیمی از مردم روند صعودی خوبی گرفت و طی سه الی چهار ماه بازدهی حدود 310 درصد را مردم اعطا کرد. پس از این بازدهی یک نزول میان مدت برای بازار لازم بود ولی با تزریق جو بی‌اعتمادی توسط دولتی‌ها و مسوولان همچنین اخبار اقتصادی و سیاسی ناگوار، بورس برای چندماه متوالی ریزشی شد و این ریزش تنها به جان مردم افتاد و اغلب در این موارد مردم و سهامداران بورسی روی سرمایه زیان داده‌اند و این موضوع بسیار ناگوار است.

نکته اساسی اینجاست که به قطعیت می‌توان گفت دلیل اصلی ریزش بازار دولتی‌ها و مسوولان هستند چراکه؛ با وعده‌ها و حمایت‌های خود جو بی‌حد و اندازه بی‌اعتمادی را در بازار تزریق کردند و پس از آن سهامداران و سرمایه‌گذاران بورسی صف‌های طولانی برای خروج از بازار را تشکیل دادند بدون شک بزرگ‌ترین و مهم‌ترین دلیل نزول بازار دولتی‌ها و مسوولان هستند.

در شرایط فعلی که بورس ریزشی است و مسوولان، دولتی‌ها عملکرد خاصی برای تغییر این مسیر انجام نمی‌دهد بهتر است به کاهش سود بانکی فکر کنند. این کاهش به نفع بورس خواهد بود و نقدینگی‌ها از بورس به سمت و سوی بانک‌ها روانه نمی‌شود بلکه بالعکس اغلب سرمایه‌گذاری‌های بانکی به سمت بورس می‌آیند و باعث می‌شوند که با تزریق نقدینگی جدید بورس رشد کند. این سود بانکی که اعلام شده است هیچ تغییری نمی‌کند باید کمی کمتر شود تا سرمایه‌های از بین رفته در بورس بازگردد و از میزان زیان عمده سهامداران کاسته شود. تا به امروز سرمایه‌های مردمی فدای بورس شده و درحال حاضر لازم است کاهش سود بانکی فدای بورس شود. به طور کلی یک عده افرادی که سرمایه‌های بسیار عمده‌ای دارند راضی به کاهش نرخ سود سپرده بانکی نمی‌شوند و بورس را یک بازار کم سود می‌نامند اما؛ در اصل این‌طور بورس بازاری شفاف و بدون فساد است درصورتی که ممکن است در بسیاری از بانک‌ها فساد صورت گیرد.  با این تفاسیر درست است که بانک بدون دغدغه و ریسک سود برای سرمایه‌گذاران بر جای می‌گذارند و اگر سرمایه شما به صورت میلیارد تومانی باشد ممکن است سود دلخواه خود را دریافت کنید اما؛ در حقیقت رانت و فساد به راحتی درسیستم‌های بانکی ما صورت می‌گیرد و ممکن است یکی از مدیران از بنگاه‌های اقتصادی با سرمایه شما بار سفر ببندد در نتیجه بورس فضای بهتری برای سرمایه‌گذاری است و شما می‌توانید بازدهی چند صد درصدی از بازار دریافت کنید. به غیر از بانک و بورس بازارهای دیگری نیز وجود دارد که شما سرمایه‌گذاری کنید اما؛ این میزان سرمایه بیشتری نیاز دارید و ممکن است در عرض یک 

شبانه و روز بازار سرمایه‌گذاری به صورت چند میلیونی سقوط کند و پس از مدت‌های طولانی جبران نشود اما؛ بورس اینچنین نیست و سهامداران می‌توانند با خرید و فروش متعدد زیان خود را به سود تبدیل کنند.

      بنگاه داری پوششی برای فساد

عباسعلی حقانی نسب کارشناس ارشد بازار سرمایه دررابطه با وضعیت بورس و بانک‌ها اظهار داشت: یکی از مهم‌ترین عوامل خلق نقدینگی بدون پشتوانه و تلاش مخرب برای افزایش نرخ ارز و تورم، فعالیت بنگاهداری و سرمایه‌گذاری بانک‌ها است و بانک‌های تجاری که به کریدور و شاهراه برداشت از منابع بانک مرکزی وصلند، وقتی منابع مردم را در مسیری غیر از مسیر اعتبار دهی سرمایه‌گذاری کنند 6 ضربه اساسی مهلک به اقتصاد می‌زنند و به همین دلیل است که بنگاهداری بانک‌ها خیانت است به اقتصاد و مردم کشور!

برهمین اساس، بانک‌ها با سرمایه‌گذاری منابع خود در بنگاه‌های متعلق به خود، حجم تسهیلات دهی خود را با نرخ پایین به‌شدت کاهش داده و باعث افزایش تقاضا برای دریافت وام و افزایش نرخ سود تسهیلات و هزینه‌های تولید می‌شوند.

به دلیل قفل شدن منابع در سرمایه‌گذاری و 

بنگاه داری، امکان پرداخت پول سپرده گذار را ندارند لذا برای جلوگیری از خروج منابع سپرده گذار از بانک، به آنها نرخ‌های سود بالاتر پیشنهاد می‌دهند که این مساله سبب افزایش نرخ سود بانکی شده و به دلیل عدم امکان تامین، به خلق نقدینگی دفتری می‌انجامد.

با ایجاد کمبود منابع بانکی و تنگنای مالی، به شاهراه منابع بانک مرکزی دست درازی کرده و با اضافه برداشت‌های خود از منابع بانک مرکزی، عملا منجر به افزایش پایه پولی و افزایش نقدینگی و در نهایت تورم و زدن جیب مردم می‌شود 

این بانک‌ها برای رفع تنگنای مالی خود به یکی از اشخاصی بدل می‌شوند که راه خروج خود از تنگنا مالی و ورشکستگی را در ایجاد تورم و افزایش قیمت دارایی‌های خود می‌بیند و از هیچ کوششی برای ایجاد تورم و ضربه زدن به اقتصاد مردم فروگذار نمی‌کند و با توجه به قدرت و سهم خود در اقتصاد به عنوان عامل مهم تاثیرگذار عمل کرده و لذا شما می‌بینید که این چرخه پرغصه به توالی در طول دوران گذشته تکرار شده است.

به خاطر اینکه بین فعالیت غیرقانونی بنگاهداری و سرمایه‌گذاری بانک‌ها با فعالیت اعتباری بانک‌ها تضاد منافع شدید وجود دارد و بخش سرمایه‌گذاری و بنگاهداری بانک‌ها که غیرقانونی است به لحاظ منافع بزرگ‌تر از بخش قانون دیگر شده است به گونه‌ای که بخش عمده انرژی بانک‌ها صرف فعالیت غیرقانونی شده و از کار بانکی جامانده‌اند و به همین خاطر کیفیت خدمات بانکی در کشور در مقایسه با دنیا پایین است، و این تضاد منافع منجر به فساد و ناکارآمدی در حوزه بانکی شده است

بنگاه داری پوششی برای ناکارآمدی و فساد است که با انجام فعالیت‌های غیر شفاف ومدیریت ناکارآمد و کمک به بده بستان‌های جناحی و سیاسی باعث کاهش بهره وری در کل اقتصاد می‌شود.