کادر درمان و خطر فروپاشی روحی و روانی
علی اصغرکیهاننیا
متاسفانه در این دوران مسالهای که مهجور مانده رسیدگی به وضعیت روحی و روانی کادر درمان در بیمارستانها است. بسیاری از پرستاران و دکترهایی که با بیماران کرونایی سر و کار دارند و اغلب شاهد مرگ و میر این بیماران هستند، از نظر روحی بسیار شکننده و آسیب پذیر میشوند، اینکه آنها با شهامت و از خود گذشتگی به کارشان ادامه میدهند و از این بابت گله و شکایتی هم نمیکنند، دلیل بر این نمیشود که مسوولان حوزه بهداشت و درمان هم این مساله مهم را نادیده گرفته و در این زمینه کاری نکنند. حداقل کاری که باید در این دوران در بیمارستانها انجام میشود، مستقر کردن چند روانکاو و روانشناس بود تا پرستاران بتوانند در شرایط بحرانی با مراجعه به این افراد تا حدودی از استرسهای به وجود آمده به واسطه کارشان را بیرون ریخته و سلامت روحی و روانی خود را تامین کنند. متاسفانه در تمام این مدت نه تنها به وضعیت کادر درمان که حتی به وضعیت روحی و روانی مردم هم توجه آنچنانی نشده است. در واقع ما دوران پسا کرونای سختی خواهیم داشت.
دورانی که در آن با انواع و اقسام بیماریهای روحی و روانی مواجه خواهیم بود و مردم دچار نوعی آشفتگی و به هم ریختی روانی خواهند بود. کرونا فقط سلامت جسمی انسان را به خطر نمیاندازد. استرسهای به وجود آمده بر اثر ترس از ابتلا به بیماری یا از دست دادن عزیزان همه و همه مشکلاتی است که ما در دوران پسا کرونا بیشتر با آن مواجه خواهیم شد. در حال حاضر تمرکز همه بر سلامت جسمی افراد است و از سلامت روحی آنها غافل شدهایم. مثلا پرستاری که در یک بیمارستان مربوط به بیماران کرونایی فعالیت میکند و هر روز شاهد مرگ و میر تعداد قابل توجهی از افراد بر اثر ابتلا به این بیماری است، یا با مریضهای بدحال مواجه است و در کنار تمام این مشکلات ترس و وحشت این را هم دارد که اگر خودش مبتلا شود میتواند به عزیزانش هم این بیماری را انتقال دهد، قطعا نیاز به روانکاوی داشته و خواهد داشت. به این خاطر است که دوران پسا کرونا ممکن است برای ما بسیار سختتر از دوران کرونا باشد، چرا که حالا مساله جسم افراد است و سلامتی جسمی آنها اما بعد از این ماجرا مساله سلامت روح و روان افراد جامعه مطرح میشود و البته زمانی ما به فکر رسیدگی به این وضعیت میافتیم که بسیار از افراد آسیبهای جبرانناپذیری در این زمینه دیدهاند. در این شرایط وضعیت به مراتب بغرنجتر خواهد شد. در حال حاضر متاسفانه هزینه جلسات روانکاوی به حدی زیاد است که خیلی از مردم حتی اگر به این موضوع آگاه باشند که نیاز به یک روان درمانگر دارند، از پس هزینههای آن بر نمیآیند. شرایط اقتصادی جایی برای رسیدگی به روح و روان و پرداخت هزینههای این گونه درمان را برای مردم باقی نگذاشته از سوی دیگر کادر درمان هم به نوع دیگری محروم از این خدمات هستند، کمبود نیروی انسانی در بیمارستانها زمان چندانی برای پرستاران و دکترهای درگیر با بیماران کرونایی باقی نمیگذارد تا بخواهند از این خدمات بهره ببرند، ضمن اینکه در اکثر بیمارستانها چه خصوصی و چه دولتی چنین امکاناتی برای آنها در نظر گرفته نشده است. پرستارهایی که همکاران خود را به دلیل ابتلا به کرونا از دست میدهند، این افراد همیشه با این هراس که خودشان هم ممکن است به این بیماری مبتلا شوند و سرنوشتی مشابه داشته باشند، زندگی میکنند و این مساله در درازمدت میتواند باعث فروپاشی روانی در فرد شود. از سوی دیگر بسیاری از پرستاران با اینکه از جان خود مایه میگذارند به دلیل عدم پرداخت به موقع و کافی حق الزحمه شان علاوه بر همه مشکلات باید با مساله معیشت خود هم دست به گریبان باشند که این امر هم میتواند تا حد زیادی به آنها آسیبهای روحی و روانی وارد کند.