تاثیربودجه 1400 برروی نقدینگی
پیمان مولوی
نکته جالبی که درخصوص بودجه وجود دارد نخست کسری بودجه و امثال این موارد است و اگر به لایحه بودجه 1400 نگاه کنیم سیال بودن درآمدها و هزینههاست البته هزینهها تقربیا ثابت است اما؛ درآمدها طی سالهای گذشته در بودجهها متغیربوده است. به نظر میرسد دولت از تمامی مسیرهای موجود درآمد تعریف کرده است و این تعریف در برخی از موارد موجبات تضاد را پدید میآورد. برای مثال زمانی که شما درآمد ناشی از مالیات سهام را تعیین میکنید برای اینکه رقم دریافت شود نیاز است سطح معاملات بورسی به رقم مشخصی شدهای برسد. حال سوال اینجاست زمانی که سیاستگذار این موارد را تعریف میکند اوراق را نیز بهطور جداگانهای در این میان جای میدهد. به نظر میرسد چیزی که وجود دارد این است که دولت چه نوع درآمد را تعیین میکند و به آن میرسد. این مورد در کوتاهمدت و در میان مدت میتواند تشتت را در بازارهای سرمایهگذاری پدید آورد چراکه؛ اولین چیزی که در بودجه 1400 دیده نمیشود تاثیر این بودجه بر روی نقدینگی است.
در مردادماه سال 1400 زمانی که دولت تغییر میکند نقدینگی در اقتصاد ایران رکورد سه هزار و 100 میلیاردتومان را به احتمال زیاد رد کرده که اگربا همین رشد هفتگی یک درصد ادامه یابد به این رقم دست مییابیم و اگر رشدهای هفتگی و ماهانه بیش از گذشته شود این رقم به سه هزار و 300 میلیارد تومان میرسد. این بدان معناست که تمامی بازار ورود این نقدینگی تغییر خواهند یافت و اگر تا آن مذاکره برجام رخ دهد و تحریمها و موانع برداشته شوند و با این روند پیش رویم شاهد تورم بیشتر خواهیم بود. شرکتهای بورسی ایران ممکن است براساس ریکرود تورمی اقدام به خرید و فروش سهام کنند و این رویکرد باعث رشد شاخص بورس شود اما؛ از سوی دیگر اقتصاد ایران میتواند بدون رشد میتواند بازار سرمایه متناسب و بنیادی داشته باشد؟ این یعنی دید کوتاهمدت و بیشترین نگرانی در سال1400 عدم رشد اقتصادی در کلیت و اگر رشد اقتصادی نداشته باشیم موجبات کوچک شدن بازار و نقدینگی رشد پیدا میکند در نهایت با یک اقتصاد تورمی روبه خواهیم بود.
همچنین زمانی که فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران هر روز با دامنه وسیعی از بخشنامههای متفاوت و قوانین متضاد مواجه شوند به این نتیجه میرسند که اقتصاد ایران هنوز آماده فعالیتهای نوین اقتصادی نیست و مبتنی بر الگوهای از رده خارج اقتصادی عمل میکند. مثال عینی یک چنین روندهای غیرمعقولی را در بازارهای خودرو، سرمایه، ارز و... نیز به عینه مشاهده میکنیم. در شرایطی که طی دهههای گذشته میلیاردها دلار برای توسعه صنعت خودروسازی سرمایهگذاری شده اما هنوز این صنعت نتوانسته جایگاه مورد نظر مردم و مسوولان را به دست بیاورد.