تلاش برای بورسی شدن استارتآپها برای حل مشکل سرمایهگذاری
با شدت گرفتن تحریمهای بینالمللی، بسیاری از شرکتهای خارجی همکار با شرکتهای داخلی از بازار کشور خارج شدند و در ادامه آن میزان سرمایهگذاری خارجی در این اکوسیستم هم کاهش پیدا کرد. از سمت دیگر بسیاری از سرمایهگذاران داخلی نیز به خاطر شرایط ناپایدار اقتصادی تمایل به سرمایهگذاری در بخشهای مختلفی به جز اکوسیستم استارتآپی را داشتند. در این وضعیت بسیاری از صاحبنظران اقتصادی ورود شرکتهای استارتآپی به بورس را بهترین گزینه برای جذب سرمایه آنها اعلام کردند. این در حالی است که به نظر میرسد مقاومتهایی برای ورود شرکتهای اینترنتی به بورس وجود دارد و از سوی دیگر، یک نگرانی از سمت برخی دستگاهها در برابر بزرگ شدن اقتصاد شرکتهایی که وابستگی به نهادهای حکومتی ندارند وجود دارد. این در حالی است که استارتآپها معتقدند با ورود شرکتها به بورس، نظارت و کنترل حاکمیت بیشتر میشود و به همین خاطر نباید مشکل و مانعی برای ورود استارتآپها به بورس وجود داشته باشد. زیرا مجموعهای که وارد بورس میشود، میتواند ابهامات و ریسکها را حل کند و در درجه اول شفافیت رخ میدهد، به همین خاطر حتی حاکمیت باید شرکتها را ملزم به حضور در بورس کند.بیش از یک سال از گمانهزنی ورود شرکتهای بزرگ استارتآپی کشور به بورس میگذرد و هنوز هیچکدام از این شرکتها وارد این بازار سرمایه نشدهاند. آنطور که از گفتههای مسوولان بورسی هم برمیآید، به نظر میرسد مقاومتهایی برای ورود شرکتهای اینترنتی به بورس وجود دارد و حضور این شرکتها در بازار سرمایه باید در ذهن مخاطب و سرمایهگذار جا بیفتد. از همین رو نمیتوان گفت شرکتهای استارتآپی چه زمانی وارد بورس میشوند. اما استارتآپها چرا میخواهند وارد بورس شوند؟ آنها معتقدند دلایلی برای IPO (عرضه اولیه سهام) وجود دارد. اول تامین مالی است، ورود به بورس این امکان را فراهم میکند تا در ابعاد بزرگتری تامین مالی صورت گیرد، چون یک پلتفرم با ۴۰ میلیون کاربر نمیتواند بدون سرمایهگذاری به ارایه خدمات بپردازد و هماکنون این پلتفرمها زیرساخت کشور هستند. دومین دلیل شفافیت است. پلتفرمهای آنلاین در سطح ملی به زیرساختهای کشور تبدیل شدند. بخش بزرگی از مردم از این پلتفرمها استفاده میکنند. شرکتهای اینترنتی باید عمومی شوند و در مورد فعالیت خود گزارش دهند و حتی کاربرانشان سهامدارشان شوند. چون جزیی از ماهیت کشور محسوب میشوند.
مشکلات ورود استارتآپها به بورس
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات برخی نگرانیهای حاکمیتی برای ورود این شرکتها به بورس را عامل کند پیش رفتن این طرح میداند. او در این زمینه اظهار کرد: برخی شرکتهای استارتآپی وارد بورس شدند و این نشان میدهد میتوانند این شرکتها وارد بورس شوند. با اینحال در این زمینه دو بحث وجود دارد. یکی بحث داراییهای نامشهود این شرکتهاست و بورس روی ارزش شرکتها حساس است. این یک بحث منطقی است برای رفع آن راهحل هم وجود دارد. او با اشاره به بحث دیگر در این زمینه ادامه داد: یک نگرانی از سمت برخی دستگاهها در برابر بزرگ شدن اقتصاد شرکتهایی که وابستگی به نهادهای حکومتی ندارند وجود دارد. از برخی سرمایهدار بزرگ در کشور میترسند. این یک بحث سنتی است که در نظام حکومتی ایران بوده است. کسی که میخواهد بزرگ باشد طبیعتا باید به جایی وصل باشد. براساس اظهارات او کسی که متصل باشد کارش پیش میرود و آنکه متصل نباشد هم کارش پیش نمیرود. او مشکل دیگر در این زمینه را هم بحثهای امنیتی در مورد سرمایهگذاری خارجی در این شرکتها اعلام کرد و گفت: برخی نگرانیها هم این است که این سرمایهگذار خارجی که آمده و سرمایهگذاری کرده بحثهای امنیتی برای آن مطرح است. من نمیتوانم بگویم این مسائل که مطرح شده درست است یا غلط؛ اما هرچه هست مانع رشد بازار ما شده است. همه تلاش حکومتها تلاش برای بزرگ کردن اقتصادشان است که در نهایت رفاه برای مردم را به دنبال دارد. سازمان فناوری اطلاعات برای حل مشکلات ورود شرکتهای استارتآپی به بورس جلسههای متعددی برگزار و پیگیریهای لازم را انجام داده که خیلی هم رسانهای نشده است. به باور او در نهایت این مشکل هم حل خواهد شد؛ زیرا باید پذیرفت که این اکوسیستم در حال ایجاد تغییر در رویکردهای سابق است. وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نوسانات نرخ ارز در چند سال اخیر را چالش اصلی اکوسیستم استارتآپی کشور عنوان و اعلام کرد که نوسانات نرخ ارز باعث از بین رفتن ارزش شرکتهای استارتآپی شد. به گفته محمدجواد آذری جهرمی، اگر نرخ ارز ثابت بود حالا کشور پنج یونیکورن داشت. محمد جواد جهرمی یکی از دلایل کند پیش رفتن ورود شرکتهای بزرگ استارتآپی به بورس را، نگرانی برخی دستگاهها در برابر بزرگ شدن اقتصاد شرکتهایی دانست که وابستگی به نهادهای حکومتی ندارند. براساس اظهارات او ترس از داشتن سرمایهدار بزرگ در کشور که یک بحث سنتی در نظام حکومتی ایرانی بوده، در نهایت سبب شده تا چرخه ورود شرکتهای استارتآپی به بازار سرمایه کند شود، زیرا به گفته او، کسی که میخواهد بزرگ باشد طبیعتا باید به جایی وصل باشد.
تبدیل دولت به سرمایهگذار
آغاز شکست است
همچنین امیر ناظمی، رییس سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات اظهار کرد: هر چند به نظر میرسد ما علاقهمند به جامعه شمشادی هستیم و دوست داریم کل فضا شبیه هم باشند و نمیگذاریم که بخشی بزرگتر یا جلوتر از سایر بخشها حرکت کند و اگر این اتفاق بیفتد سریع آن را قیچی میکنیم اما به نظر من مشکل پول سرمایهگذار بخش عمومی نیست مشکل نگاه مدیریتی است که بر آن حاکم است. به عقیده امیرناظمی، اگر بتوان نگاه مدیریتی را کنترل و به گونهای عمل کرد که سرمایهگذار نهاد عمومی یا دولتی با وجود سرمایهگذاری که انجام میدهد کمترین سهم را در کنترل و مدیریت اکوسیستم یا استارتآپ داشته باشد در نهایت استفاده از سرمایهای که در اختیار دارد میتواند برای اکوسیستم استارتآپی کشور مفید باشد. هر چند که برقرار کردن این تعادل کار چندان سادهای نیست. او با اشاره به روندی که اکوسیستم استارتآپی کشور از ابتدا تا کنون طی کرده است، گفت: در دوره اول استارتآپها دنبال هویت بودند و در حال شناساندن خود به دیگران؛ در دوره دوم استارتآپها داستانهای موفقیت خود را بازگو کردند و در شرف تبدیل شدن به یونیکورن قرار گرفتند پس از آن وارد دوره نهادسازی شدیم و شرکتهای سرمایهگذاری مراکز رشد و VCها شکل گرفتند و فضای کار اشتراکی مفهوم پیدا کرد؛ از آن زمان جذب سرمایه مفهوم پیدا کرد و ورود به بورس برای شرکتهای استارتآپی از اهمیت برخوردار شد. او تاکید کرد که اگر دولت تصمیم بگیرد تبدیل به یک سرمایهگذار شود یا خودش شتابدهنده شود، این آغاز یک شکست است. به عقیده او دولت باید بتواند پول ارزانقیمت برای شرکتهای سرمایهگذاری و اکسلریتورها فراهم کند و در بهترین حالت میتواند نقش یک رگولاتور تنظیمگر را بهخوبی ایفا کند. از نظر ناظمی استارتآپها باید به تدریج وارد بازارهای بینالمللی شوند از همین رو تحریمها را یک تهدید جدی برای استارتآپها به عنوان مانع اصلی برای ورود به بازار جهانی عنوان کرد.
استارتآپها نباید
سرمایه حاکمیتی را بپذیرند
همچنین پدرام سلطانی، فعال اقتصادی و نایب رییس سابق اتاق بازرگانی ایران استارتآپهای کشور را از پذیرش سرمایه بخش حاکمیتی منع کرد و گفت: اگر سال گذشته تاکید کردم که استارتآپها از پذیرش سرمایه بخش دولتی اجتناب کنند امسال تاکید میکنم که اکوسیستم استارتآپی کشور از پذیرش سرمایه بخش حاکمیتی که در قالب بخش عمومی فعالیت میکند نیز اجتناب کند. او با بیان اینکه این بخش بیشتر نگاه نظارتی و کنترلی به بازار دارد گفت: یکی از آسیبهای این بخش آن است که نه گزارش شفافی ارایه میدهد و نه مشخص است پولش از کجا آمده یا در کجا خرج میشود. این بخش روزی سهام شرکتهای پتروشیمی و فولاد را در دست گرفت اما امروز متوجه شده که داده نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است حال در قالب VCها و شرکتهای سرمایهگذاری سعی میکند این بخش را کنترل کند. او با بیان اینکه اکوسیستم استارتآپی کشور در اوایل دهه ۹۰ در یک دوره غفلت رشد کرد گفت: حال آن دوره غفلت برطرف شده است بخشهای مختلف در تلاش هستند تا در آن سهم داشته باشند، از همین روست که آنها در غالب شرکتهای سرمایهگذاری و VCها وارد فضای اکوسیستمی استارتآپها میشوند. به عقیده او اگر بخش دولتی میخواهد در این فضا نقش داشته باشد باید در کنار دانشگاهها بایستد و در تقویت نقش نوآوری در فضای دانشگاهها کمک کند. او با اشاره به اینکه بهتر است دولت در بخش شرکتهای دانشبنیان سرمایهگذاری کند گفت: این در حالی است که به دلیل عدم انتفاعی که از آن بخش میبرد به نظر میرسد علاقهای به سرمایهگذاری در آن بخش ندارد.