افزایش نقدشوندگی با حضور بازارگردانها
فردین آقابزرگی
بازار سرمایه تا این لحظه حدود 190 درصد بازدهی داشته است و طی حدود 9 ماه گذشته یکی از بازدهیهای مناسب نسبت به سالهای گذشته همانند سالهای 1396 یا سال 1397 و سالهای رکود آنچنانی در بازار سرمایه حاکم بوده است. سال جاری به عنوان یک سال پربازده شناخته میشود هر چند صرفا در چهار ماهه ابتدای سال بالغ بر 310 درصد بازدهی داشتیم اما به دلیل ریسکهای سیاسی و اقتصادی و تنگتر شدن حلقه تحریمهای نامناسب این موارد دست به دست هم داده که در کنار بودجه بیرمق سال 1400 آثار تورمی را به وضوح نشان میدهد برای سالیان آینده و کسری بودجه سال 1399 که تا این لحظه این نوع از موضوعات باعث شده که از روشهای مختلف همانند انتشار اوراق و تا حدودی نوسانات بازار سکه، ارز و بورس قسمت کوچکی از این کسریها جبران شود و بودجههای عمرانی نیز به همین سبب کاهش داشته است. بورس تهران نیز بیتاثیر از متغیرهای اثرگذار بر وضعیت اقتصادی نیست و این بدان معناست که اگر در سه الی چهارماهه ابتدای سال اگر بورس خلاف جهت وضعیت اقتصادی کشور حرکت میکرد و همه متحیر بودند که این وضعیت به کدامین دلیل پیش آمده است.
بورس درمقایسه با اقتصاد کشور وضعیت مطلوبتر و بهتری دارد و این روند در حقیقت با گذشت زمان، فضایی برای اشخاصی که یک خلاهایی بر میگردد به ساختار و ترکیب سهامداری شرکتها و سهام شناور شرکتها همگن نیست و بازارگردانهای فعال و موثر حداقل در 6 ماهه نخست سال وجود نداشت. قیمت سهام به صورت دلخواه تا حد ممکن افزایش داشت و متوسط P/E بازار سرمایه به رقم بالاترین حد ممکن خود رسید. درحال حاضر با این نوع مکانیزم بازارگردانی به نظر میرسد یک مغایرتی میان بازارساز و بازارگردانی در حال حاضر داریم. بازارگردانها برخلاف ضوابطپذیریشی که در بورس و فرابورس وجود داشت، هر شرکتی برای ورود به بازارسهام الزام به معرفی یک بازارگردان داشت، به منظور افزایش نقدشوندگی و محدود کردن دامنه نوسان قیمت بطور طبیعی و بدون ساز و کار سازمانی. در حقیقیت این خلأ شش ماه نخست سال به مرور زمان الزام و اجبار به کارگیری فعال بازارگردانها را پررنگتر کرد. به ترتیبی که هر چند شکل حاضر نشان میدهد 55 هزار میلیارد تومان بنیه مالی نهادهای مالی بازارگردانها است اما بخشی از این وضعیت باز میگردد به تفاوتی که باید قائل شد میان رکن بازارساز و رکن بازارگردانی. بازارگردانی نه صرفا برای کسب سودآوری و انتفاع در بازار یا حرکت قیمت سهم به سمت و سوی ارزش ذاتی است که صرفا نقدشوندگی و گردش معاملات را مدیریت میکند اما بازارسازی باعث میشود که قیمت سهم به جایگاه واقعی خود برسد.
با این بازارگردانها در حال حاضر این نوع حاکمیت در بازار سرمایه از بین رفته است و به صورت سیستماتیک و الگوریتمی این مکانیزم شکلگیری میشود و نتیجه این موضوع به مرور زمان و با پررنگترین حضور بازارگردانها که به افزایش نقدشوندگی و کمتر شدن نوسان بازارسرمایه کمک میکنند ،مشخص میشود.