اخبار
عدم شناخت منتقدان از ماموریت بازارگردانها
وحید حسنپور، مدیرعامل کارگزاری صباتامین، گفت: اتهاماتی که برخی رسانهها در قالب «نقد» به بازارگردانها مطرح میکنند، اغلب، ناشی از شناخت نادقیق و حتی نادرست منتقدان، از ماهیت و ماموریت بازارگردانها است. وی خاطرنشان کرد: دلیل اصلی که باعث ایجاد بازارگردانی شده، تأمین نقدشوندگی برای نماد و سهامی است که بازارگردان روی آن فعالیت انجام میدهد. نقدشوندگی هم به این معنی است که اگر به هر دلیلی در بازار برای سهمی صف فروش تشکیل شد باید وارد عمل شود و خریداری انجام دهد تا فروشندگان بتوانند سهام خود را نقد کنند. برای خریداری هم که در صف خرید مینشینند تأمین مناسب صورت گیرد یا تعهدات دیگری که برای نهادها لازم است انجام شود. حسنپور توضیح داد: وقتی سهمی امروز صف فروش داشته باشد و شما به عنوان یک بازارگردان، ناگزیر باشید بخرید و فردا طبق پارامترهایی اعلامی از سوی سازمان بورس، شرکت بورس و فرابورس، تعهد به فروش داشته باشید؛ بهطور طبیعی، فاصله و گپی را در روندهای صعودی ایجاد میکند که خروجی آن، میتواند نوسان مثبت باشد. اما اگر فرض کنید این بازار منفی باشد و مجبور شوید امروز سهمی را بخرید و فردا هم که پنج درصد منفیتر میشود، بازهم بخرید؛ عملاً روند منفی در فعالیت بازارگردانها ایجاد میشود. این کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: هدف و ذات این صندوقها، بهگونهای تعریفشده که نقدشوندگی را تأمین کنند که در مواردی، ممکن است به گرفتن نوسان بین امروز و فردا، منجر شود. وی با بیان اینکه از اواخر فصل تابستان، سازمان بورس، همه ناشران را به داشتن بازارگردان، ملزم کرده، ادامه داد: شرایط هر شرکت متفاوت است و نقدینگی و ساختار سهامداری آنها نیز با یکدیگر تفاوت دارد که این مساله، گاهی میتواند زمینهساز بروز عدم انجام تعهدات شود. این مشکل، عمدتاً، به دلیل عدم تأمین نقد شوندگی به وجود میآید. بنابراین، لازم است که از طریق بازارگردان، نقدشوندگی سهام تأمین شود. حسنپور عنوان کرد: بررسی آماری خریدوفروشهای منتشرشده، گویای این واقعیت است که عملکرد بازارگردانها مبتنی بر نوسانگیری نیست. درمجموع، اگر بازه کوتاهمدت مثلاً دو روز را بررسی کنیم اسم عملیات بازارگردانها میشود نوسان. اما اگر بازه زمانی را بلندمدتتر کنیم و سه ماه عملکرد را بررسی کنیم یا 6 ماه را بررسی کنیم، از نوسانگیری فاصله میگیریم. با فعالیت بازارگردانها، افراد به خصوص تازهواردان از اینکه سهمشان در صف فروش گیر نیفتد، آسودهخاطر خواهند شد و از جنس هیجاناتی که در ماههای شهریور و مهر در صفهای فروش شاهد بودیم، کمتر شاهد خواهیم بود. این کارشناس بازار سرمایه توضیح داد: در بازه کوتاهمدت، ممکن است، شائبه نوسانگیری به وجود بیاید. البته این به ذات فعالیت بازارگردانی نیز بازمیگردد چون بازارگردانها باید در یک روز، منفی خریداری کنند و یک روز دیگر، مثبت بفروشند. این موضوع در اساسنامه بازارگردانی هم آمده است و مجمع آنها این موضوع را تصویب کرده و نهادهای ناظر نیز مشخص شدهاند، بنابراین، چنین اقداماتی، با ذات و ماموریت بازارگردانی، تضادی ندارند.
افزایش نقدشوندگی، تنها وظیفه بازارگردانی
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با اقتصادآنلاین گفت: بازارگردانی جزو جداناپذیر فضای معاملات در بازارهای مالی است. اولین قدم شرکتهای در حال پذیرش در بورس (بورس تهران و فرابورس) کشور ما نیز برای تنظیم قرارداد به منظور شرایط پذیرش خود، قرارداد با یک صندوق بازارگردانی یا نهاد مالی است. وی افزود: بنابراین این موضوع، امری ابتدایی محسوب میشود. اما یکی از ابعاد کم رنگ نحوه فعالیت، تغییر فضا و سیر نزولی یا صعودی بازار سرمایه و... به نحوه فعالیت بازارگردانان باز میگردد. بخش عمده و منشأ اثر کاملتر بر بهبود وضعیت معاملات در دو یا سه ماه اخیر که منجر به افزایش حجم معاملات شده، روند اصلاح قیمت ذاتی بازار سهام بوده است. به این معنا که به صورت درونزا، مکانیزم اصلاح قیمت موجب شده است که حجم معاملات به ترتیبی افزایش یابد که اغلب فعالان بازار احساس رضایت کنند. این کارشناس بازار سرمایه اضافه کرد: بنابراین اینکه گفته میشود فعالیت بازارگردانی موجب ایجاد تعادل در بازار سرمایه شده است، اثرگذاری کمی دارد، اما بیاثر نیست. آقابزرگی تصریح کرد: دو تفاوت عمده باید میان بازارساز و بازارگردان درنظر گرفت. بازارگردان، مطابق با چارچوب تعریفشده از سوی نهاد ناظر با انعقاد قرارداد به فعالیت میپردازد و اگر ضریب نقدشوندگی قیمت سهم کاهش یابد، سعی بر افزایش نقدشوندگی دارند. اما بازارساز، شخص یا اشخاصی هستند که قیمت سهم را به سمت ارزش ذاتی آن حرکت میدهند و رکن بازارگردان، چنین وظیفهای را برعهده ندارد. در هر حال فرآیند بازارگردانی بیاثر نبوده است، اما مهمترین اثر ایجاد تعادل در بازار سهام به موضوعیت اصلاح قیمتها بازمیگردد. وی اظهار داشت: مقدم بر ایفای نقش بازارگردانان، تنظیم قواعد و آیین نامههایی است که سهام شناور آزاد شرکتها به ترتیبی همگن شود و افزایش یابد تا خلأ سهام شناور احساس نشود. در برخی از مواقع در سهامی که سهام شناور آزاد کم یا بسیار زیادی دارد، ممکن است برآیند عملکرد صندوقهای بازارگردانی، نتیجه لازم را برای این دو گروه فراهم نکند. بنابراین پیش از اینکه قانون داشتن بازارگردان برای هر نهاد مالی یا ناشری الزامآور شود، باید سهامداران عمده شرکت را وادار کرد که سهام شناور آزاد خود را به حد و نصابی برسانند که مورد نظر ضوابط پذیرش شرکتها است.