در جستوجوی بازار عراق
علی دینی ترکمانی
اخیرا اتفاق مهمی در مناسبات ترکیه و عراق رخ داد که در سایه داستان شعر «آراز» در آذربایجان، مورد توجه قرار نگرفت در حالی که بسیار مهم و همسو با داستان آراز است. موضوع از این قرار است که الکاظمی نخستوزیر عراق در راس هیاتی به آنکارا رفت و اردوغان با تشریفاتی عالی، از وی، استقبالی در سطح رییس دولتی برجسته کرد. موافقتنامههای اقتصادی و امنیتی منعقد شد و آنچه باید به عنوان خطوط اشتراک راهبردی دو کشور بیان شود در مصاحبه مطبوعاتی مشترک ذکر شد. از یک طرف اردوغان در اظهاراتش گفت: «ترکیه اهمیت خاصی برای حفاظت از تمامیت ارضی عراق قائل است و آماده ارایه هرگونه کمک برای روند بازسازی این کشور است... ما تمامی اقشار ملت عراق را صرفنظر از طایفه و قومیت، برادر خود میدانیم و امکان افزایش حجم تجارت میان دو کشور به سالانه ۲۰ میلیارد دلار وجود دارد... با ترمیم خط لوله تخریب شده توسط داعش، ما میخواهیم نفت کرکوک را با مقادیر بیشتری به بازارهای جهانی تزریق کنیم... مساله آب باید زمینهای برای همکاری میان دو طرف باشد نه درگیری و منازعه.» از سوی دیگر الکاظمی اشاره کرد: «شرکتهای ترکیهای سهم مهمی در سرمایهگذاری در عراق دارند و ما اجازه انجام هیچ عملیاتی از خاک عراق علیه ترکیه را نمیدهیم... ما خواستار افزایش میزان شراکت با ترکیه هستیم و توافقنامههایی را با آنکارا امضا کردهایم.» (ایسنا، ۲ دی) واقع آن است که ترکیه به رهبری رهبران قبلی و فعلی، جدای از رفتارهای غیرقابل قبول در خصوص کردها از زاویه تامین منافع ملی این کشور و گسترش دامنه نفوذ منطقهای آن، بدون درگیر شدن در جنگی، در مجموع بسیار خوب عمل کرده است. اگر بتواند با عبور از ایدئولوژی آتاتورکیسم و ناسیونالیسم افراطی، مساله مطالبات کردها را به روشی دموکراتیک حل کند، بعید نیست که به الگویی بسیار موفق برای جهان اسلام و غیر اسلام تبدیل شود. ترکیه در مناقشه قرهباغ، با هماهنگی با روسیه، ارمنستان را وادار به تسلیم میکند و جمهوری آذربایجان را بیشتر از قبل تحت سیطره خود درمیآورد. حالا نوبت عراق است. امتیازی در مورد آب دجله و فرات میدهد و سه امتیاز مهم میگیرد: نخست، نفوذ اقتصادی و سیاسی در عراق؛ دو، هدایت عراق به کنترل نوار مرزی، کاهش نفوذ ایران در عراق. در واقع از این پس، بازار عراق که تا پیش از خروج ترامپ از برجام تا حد زیادی در اختیار ایران بود و حتی امکان دور زدن بخشی از تحریمها را ممکن میکرد، با سرعت بیشتری از ایران فاصله گرفته، در اختیار دو رقیب منطقهای، عربستان و ترکیه، قرار خواهد گرفت. فروردین ۹۸ در مطلبی با عنوان «حرکت آرام عراق به سوی جبهه عربستان و چشمانداز مناسبات قطر و سوریه با عربستان» ذکر کردم که عراق آرامآرام در حال جدا کردن مسیر راهبردی خود از مسیر ایران است. ترکیه با توجه به ساختار متنوع تولیدات کارخانهای با مزیت رقابتی بالا همان کاری را با صادرات ایران خواهد کرد که در آسیای میانه کرد. اگر عربستان توانایی حمایت مالی بالا و زیرساختسازیها و تامین ورزشگاهها و بیمارستانهای اهدایی را دارد و بر افکار عمومی عراق تاثیر میگذارد، ترکیه توانایی تامین نیازهای کالایی و خدمات فنی- مهندسی عراق و مشارکت در پروژههای سرمایهگذاری آن، با رعایت استانداردهای اروپایی را دارد. امری که رویای تبدیل عراق به ترکیه را در افکار عمومی این کشور احتمالا خلق میکند و موجب ایجاد شکاف بیشتر میان آنان و ایران میشود. این کشور، صرفنظر از نقدهای وارد بر آن، تا حدی درک درستی از قدرت و امنیت ملی دارد. تا جایی که امکان دارد در تله برخوردهای نظامی رودررو نمیافتد. وقتی جنگنده روسیه را زد با عذرخواهی رسمی مانع از تبدیل آن به جنگی رودررو شد. تلنگری به اسراییل میزند ولی آنقدر پیش نمیرود که روابط دیپلماتیک خود را قطع کند. با امریکا در مورد مسائل مختلف چالش پیدا میکند و خط و نشان میکشد ولی در زمان مناسب نرمش نشان میدهد. در همه جبهههای همسایگی مناقشه دارد ولی درگیری مستقیم ایجاد نمیکند. سعی میکند با اتکا به برآیندی از مولفههای قدرت ملی (اقتصادی، دیپلماسی و نظامی) منافع ملی خود را تامین کند. حزب عدالت و توسعه نمونهای از احزابی است که اسلام سیاسی را نمایندگی میکنند. تنها مشکل این حزب و اردوغان که میراث سیطره آتاتورکیسم هست، ناتوانی در تعامل صحیح با گروه اجتماعی کردهاست که ناشی از پیوند زدن امنیت ملی با قومیتگرایی ضد کرد است و نه مرزبندی دینی. با توجه به آنچه ذکر شد بعید نیست ترکیه با سرعت بیشتری در عراق، نفوذ و با تامین بهتر نیازهای رفاهی مردم آن، عراق را نیز با خود همراه کند.