عوامل موثر بر رشد نرخ دلار
محمدحسین ادیب
زمانی که قصد داریم در خصوص عوامل موثر بر نرخ دلار صحبت کنیم، مهمترین فاکتور سیاستگذاریهای کلان کشور مورد بحث در حوزه پول و مالی است به این صورت که آیا رشد پول بیشتر از رشد کالا و خدمات است یا نه؟ کسانی که به دنبال یک پاسخ کلیدی برای آینده نرخ ارز هستند، اولین مولفهای که باید به آن توجه کنند، تناسب بین سیاستهای پولی یا رشد پول و رشد کالا و خدمات است. اگر رشد پول بیش از رشد کالا و خدمات باشد در آن کشور تورم ایجاد میشود. به میزانی که تورم در کشوری بیش از تورم در کشور دیگر باشد، ارزش پول ملی آن کشور کاهش پیدا میکند یا در اصطلاح ایرانیان دلار گران میشود. اما این یک برداشت، ناقص، مقدماتی و اولیه از پیش بینی نرخ دلار است. چرا میگوییم ناقص؟ به خاطر اینکه این پرسش که آیا رشد پول بیش از رشد کالا و خدمات است؟ به تنهایی نرخ دلار را در یک کشور تعیین نمیکند. پس چه عواملی تعیینکننده است؟ این مبحث پیچیده است و نیاز به توجه و تمرکز زیادی دارد.اگر رشد پول در ایران بیش از رشد کالا و خدمات باشد و در یک کشور دیگر رشد پول بیشتر از رشد کالا و خدمات باشد به اندازه این اختلاف، پول ملی آن کشور کاهش ارزش پیدا میکند. پس رشد پول و خدمات به تنهایی اثرگذار نیست بلکه در تناسب یک کشور با یک کشور دیگر، این وضعیت شکل میگیرد.در حال حاضر منهای کشورهای کانادا و استرالیا، هیچ کشوری به گرد پای سیاستهای پولی امریکا (یعنی تناسب رشد پول و کالا و خدمات) نمیرسد. امریکا بسیار بیش از رشد کالا و خدمات رشد پول دارد. این یکی از عوامل موثر بر نرخ دلار است. اما تنها عامل نیست. اما داستان دلار در ایران به این صورت است. در ایران رشد پول، بسیار بیشتر از رشد کالاست. این فرآیند باعث میشود که تورم در کشور در تناسب با سایر کشورها بالا باشد و در اثر این وضعیت دلار گران میشود. تا زمانی که ما یک چنین سیاستهایی داریم، همین وضعیت حاکم است. برخی مواقع ممکن است تغییرات جزئی ایجاد شود، اما ساختار کلی به همین صورت است. وقتی گفته میشود رشد پول ایران در مقایسه با سایر کشورها بالاست، این وضعیت تورم ایجاد میکند. در ایران به نسبت سال قبل، 32درصد رشد نقدینگی داشتیم. وقتی نقدینگی یک چنین رشدی دارد، خود به خود رشد پول بیش از کالا میشود و در نهایت این مقوم افزایش نرخ ارز است. این تنها یک عامل است و در نهایت نگاه ترکیبی مساله را تعیین میکند. نکته بعدی در پیش بینی نرخ ارز آن است که عرضه دلار در اقتصاد ایران چقدر است؟ عرضه دلار به صادرات نفت و قیمت نفت بستگی دارد. درست است که صادرات نفت ایران به 300هزار بشکه رسیده، اما عمده صادرات غیر نفتی کشور نیز مشتقات نفت است و تحولات بازار جهانی نفت در درآمدهای ارزی کشور اثر دارد. اما باید بدانیم که صادرات هر اندازه باشد باید در نهایت منجر به واردات شود تا در بازار دیده شود. صادرات موثر صادراتی است که منجر به واردات شود. بنابراین عامل مهم بعدی در پیشبینی نرخ ارز میزان واردات کشور است. در ایران در 5ماه نخست امسال 13میلیارد و 700میلیون دلار واردات داشتیم که اگر بطور سالانه محاسبه شود، حدود 33میلیارد دلار واردات داریم. مقایسه تطبیقی این سال با سال2005 نشان میدهد بطور مشخص در مقایسه با سال2005، 41میلیارد دلار واردات کشور به 33میلیارد دلار رسیده است. بنابراین عامل گرانی دلار در ایران آن است که 63میلیارد دلار در سال89 به 23میلیارد دلار کاهش یافته است. عرضه دلار کم شده و این کاهش عرضه باعث گرانی دلار شده است. اما آیا این بحث کامل است؟ آیا اصولی است که فقط واردات را محور کنیم. به نظر من عامل دیگری که باید مد نظر قرار بگیرد، میزان انرژی است که در کشور تولید و به فروش میرسد. انرژی که در نهایت منجر به صادرات و ثروت میشود. انرژیهایی که در داخل تولید میشود در حال حاضر معادل 3میلیون بشکه نفت است. یعنی ایران هر روز معادل 3میلیون بشکه نفت، ثروت تولید میکند. ایران معادل 462هزار بشکه نفت، گاز صادر میکند. معادل 1میلیون و 269هزار بشکه نفت، صنایع کشور گاز مصرف میکنند. این آمارها در خصوص میزان مصرف و فروش بنزین، برق، گازوییل و... هم مبتنی بر همین المانها محاسبه میشود. مجموع 10فقره اثرگذار، معادل 3میلیون بشکه مصرف انرژی است. بنابراین عامل مهم در تعیین نرخ دلار، مصرف انرژی بیش از 3میلیون بشکهای در کشور است. ممکن است برخی بگویند با این اعداد و ارقام که مبتنی بر تولید ثروت است، چرا وضع مردم خراب است؟ پاسخ این پرسش انحصار است. یعنی این فعل و انفعال مالی فقط در اختیار حدود 100شرکت قرار میگیرند. این شرکتها در زمینه توزیع درست عمل نمیکنند. در نتیجه یک تمرکز ثروت در کشور ایجاد شده است. معادل 3میلیون بشکه انرژی در کشور ثروت تولید میشود، اما این منابع به سمت مردم سراریز نمیشود.