چشم امید مردم به قوه قضاییه برای نجات بورس
روحالله مهرجو
سال 1399 برای بازار بورس یک سال استثنایی است، بازار هم بالای بالا را دید و هم پایین پایین. شاخص به 2 میلیون و100 هزار واحد رسید و تا یک میلیون 300 هزار پایین آمد، نوشتن این اعداد ممکن است ساده باشد و تنها زحمت فشردن چند دکمه کیبورد را برای نویسنده داشته باشد، اما در عمل سرمایه بسیاری از مردم را به باد داد، خیلیها در اوج بازار بورس یعنی در مرداد ماه از آن خروج نکردند یا به امید ادامه روند صعودی به آن وارد شدند، اما به یکباره ورق بازگشت، ورقی که دست مردم نبود و حقوقیها با همتی بینظیر شروع به عرضه آبشاری سهام کردند تا روند صعودی را به روند نزولی بدل کنند، چرا؟ ما هم دلیل علمی آن را نمیدانیم، وقتی همه به افزایش قیمتها امید بسته بودند و سرمایههای حقیقی وارد بازار میشد، چرا به یکباره روند تغییر کرد، نمیدانیم. خیلیها به این امید که بازار برمیگردد سرمایه خود را خارج نکردند، اما بسیاری از افراد نیز این صبوری را نداشتند و امید خود را از بورس قطع کردند تا در بازارهای دیگر به دنبال جبران ضرر و زیان خود باشند. بازار آنقدر بالا و پایین شد تا این روزها به کانال یک میلیون و 400 تا یک میلیون و 500 رسید، بارها از مجلس شورای اسلامی خواسته شد که در این مساله ورود کنند، صحبتهایی نیز شد، اما در عمل اتفاقی رخ نداد و نمایندگان محترم مجلس هم به گفتن کلیاتی بسنده کردند. گویی دولت و مجلس میدانند که واقعیت چیست و اینجا تنها سهامداران حقیقی که سرمایه خود را به بورس سپردند، غریبه هستند. آنچه در بازار بورس رخ داد بنا به اظهار فعالان بازار بورس و کارشناسان مساله طبیعی نبود و بالاخره باید پاسخی برای آن یافت و توضیحی از مسوولان شنید، اما انگار مهم نیست که چه اتفاقی رخ داده و مردم با چه شرایطی مواجه هستند، همین مساله باعث شده که بازار شایعه نیز داغ شود و مهمترین مساله هم این است که دولت کسری بودجه را تأمین کرد یا دولت از مردم نوسان گرفت. این مسائل درست هست یا نه، بحث مورد نظر ما نیست اما قطعا پاسخ به آنها میتواند اعتماد را در جامعه ایجاد کند. بنابراین انتظار میرود که قوه قضاییه به عنوان مدعیالعموم در این مساله ورود کند، حال که مجلس کاری از پیش نمیبرد، قوه قضاییه که این روزها امید را در مردم برای برخورد با متخلفان و اخلالگران اقتصادی ایجاد کرده است، میتواند در این مورد هم منشأ خیر شود. در هر حال اتفاقی در بازار بورس رخ داده که باید روشن شود و متولیان پاسخگو، این مساله در شرایط فعلی بسیار حائز اهمیت است، نمیدانیم که اهمیت این موضوع برای متولیان به چه میزان است و ما تنها میتوانیم بگوییم که باید به آن پرداخته شود. بورس میتوانست برای اقتصاد کشوری که از روز اول بنای آن به درستی گذاشته نشده است و منابع طبیعی بلای جان آن شد، مجرای تنفسی باشد، برای آنکه توجهات را از سفتهبازی و دلالی دور و به تولید معطوف کند، اتفاقی که زیربنای توسعه کشور است. حال که بحث محور مقاومت و اقتصاد مقاومتی برای امروز و آینده بسیار مهم است، باید در حوزه تولید دغدغهمند بود، اتفاقی که حداقل در دولتیها کمتر میتوان دید، در حالی که رشد اقتصادی و تولید ثروت به فرآیند مقاومت گره خورده است و در عمل به تحقق آن کمک خواهد کرد. چرا که اقتصاد چشم اسفندیاری است که پرداختن به آن رویینتنی در مقابل استکبار را تکمیل میکند. اگر اقتصاد پویا باشد و موجب تولید شغل و ثروت شود؛ امضاهای رییسجمهور امریکا برای تحریمها بیاثر میشود و دیگر فرقی نمیکند یک دیوانه در اتاق بیضی کاخ سفید بنشیند یا فردی به ظاهر عاقلتر. بورس میتواند پایهای باشد که از سرمایههای خُرد مردمی برای توسعه اقتصادی استفاده کرد، به شرطی که مردم از محل سرمایهگذاری خود مطمئن باشند، و چه کسی میتواند این اطمینان را تضمین کند؟ قطعاً قوه قضاییه مستقل میتواند این اطمینان را بدهد که مردم در جایی امن سرمایهگذاری کردند. بنابراین میتوانیم در انتظار یک اقدام شایسته از سوی قوه قضاییه باشیم. اگرچه تاکنون اگر ورود مناسب انجام میشد، بهتر بود، اما هنوز هم دیر نیست.