چرا خودرو قاچاق نمیشود؟
مجید اعزازی
۱- ریچارد تیلر، اقتصاددان امریکایی که به دلیل تلاشهایش در زمینه اقتصاد رفتاری، جایزه نوبل اقتصاد را در سال ۲۰۱۷ دریافت کرد، کتاب مشهور خود به نام «NUDGE» را - در فارسی به معنی «تلنگر» یا «سُقُلمِه»- با توضیح و تشریح مفهوم «معمار انتخاب» آغاز میکند و میگوید: معمار انتخاب مسوولیت دارد زمینه و بستر تصمیمگیری را برای افراد سازماندهی کند. بسیاری از افراد بیآنکه اطلاع داشته باشند، معمار انتخاب هستند... معماران انتخاب به دنبال اثرگذاشتن بر رفتار افراد هستند و تلاش آنها با رعایت و حفظ اصول موجه است. به عبارت دیگر، درباره تلاشهای آگاهانهای سخن میگوییم که نهادهای بخش خصوصی و دولتها آنها را انجام میدهند تا انتخابهای مردم را در جهاتی هدایت کند که زندگیشان را بهبود بخشد.» تاکید تیلر بر «بهبود زندگی شهروندان» از طریق انتخاب خود آنها است. او این تلاش آگاهانه و هدفمند برای کمک به انتخاب بهینه مردم را تلنگر مینامد.
بیگمان، توجه به این مساله باید رکن و اساس هرگونه سیاستگذاری در هر سطحی باشد، اما متاسفانه در بسیاری از موارد اینگونه نیست و به نظر میرسد، توجه به بهبود زندگی شهروندان، آگاهانه یا ناآگاهانه به فراموشی سپرده میشود و مسائلی دیگر همچون حفظ وضع موجود فلان صنعت بر رفاه و زندگی شهروندان اولویت داده میشود. ۲- یکی از مصوبههای ستاد ملی کرونا که با هدف جلوگیری از شیوع این بیماری صورت گرفته، منع سفر با خودروی شخصی از شهری به شهر دیگر است و این در حالی است که سفر با هواپیما، قطار و اتوبوسهای بین شهری برای شهروندان آزاد است. بر این اساس، صرفا افرادی میتوانند از خودروی شخصی در سفر برونشهری بهره ببرند که از فرمانداری شهر خود مجوز تردد دریافت کنند. همچنین هواپیماها موظفند سقف ۶۰ درصدی پذیرش مسافر در هر پرواز داخلی را رعایت کنند. قطارها نیز محدودیتهایی برای پذیرش مسافر در یک کوپه را دارند. اتوبوسها نیز ملزم به پذیرش یک نفر در هر دو صندلی چسبیده به هم هستند. همزمان با اجرای این مصوبه، شاهدیم که در سفرهای درونشهری، برای احتراز از شیوع کرونا، مردم به انحای مختلف به استفاده از خودروی شخصی آن هم در نیمه دوم سال که مستعد وارونگی هوا و آلودگی آن است، تشویق میشوند؛ در این حال، کارشناسان درمانی احتمال انتقال ویروس کووید۱۹ در وسایل حمل و نقل عمومی همچون مترو، اتوبوس و تاکسی را به دلیل عدم امکان رعایت فاصله اجتماعی بسیار بالا میدانند. حال، سوال این است که چرا سیاستگذاران، برای سفرهای درونشهری و برونشهری، دستورالعملهای متفاوتی ابلاغ و پیگیری میکنند و برای «رفاه و سلامت» شهروندان نسخههای متناقضی میپیچند؟ واضح است که استفاده از خودروی شخصی در سفرهای برونشهری از منظر کاهش احتمال انتقال ویروس کرونا، به هواپیما، قطار و اتوبوس رجحان دارد. ضمن اینکه نیازی هم به تشکیل صفهای واقعی و مجازی در مقابل درگاه فرمانداریهای کشور برای دریافت مجوز تردد وجود نخواهد داشت. میدانیم که با شیوع کرونا اولین ضربه مالی و اقتصادی به صنعت حمل و نقل وارد شد و مسافران شقوق ۴گانه این صنعت دستخوش کاهش شدید مسافر و افت درآمد شدند. در چنین شرایطی، استنباط افکار عمومی از منع تردد با خودروی شخصی این است که با اجبار مردم به سفر با وسایل عمومی، بیشتر منافع حمل و نقل عمومی- که اغلب دولتی هستند- مورد توجه بوده تا اینکه «رفاه و بهبود» زندگی شهروندان مدنظر باشد. ۳- این روزها که بحث صرفهجویی در گاز خانگی مطرح است و گاه اظهارات مضحکی از سوی برخی مسوولان درباره نحوه پوشش لباس در اتاقهای مختلف منزل میشنویم، بیش از پیش به «تلنگر» احساس نیاز میکنیم. بیگمان، به جای شنیدن این اظهارات، شنیدن خبر اعمال برخی مشوقها برای خانوارهای کممصرف یک «تلنگر» واقعی به شمار میرود. ۴- در رسانهها میخوانیم که روزانه تا ۱۵ میلیون لیتر گازوییل فقط از استان سیستان و بلوچستان به خارج قاچاق میشود. بر این اساس، میتوان حدس زد که میزان قاچاق گازوییل و البته بنزین به دلیل ارزان بودن سوخت از سایر مرزهای کشور نیز انجام میشود که خود داستانی است پر اشک و آه و البته پر از دلار برای قاچاقچیان. بیگمان، کنترل مرزهای کشور پهناوری همچون ایران، کاری دشوار و حتی ناممکن است. وانگهی، تجربههای جهانی و حتی برخی تجربههای داخلی نشان میدهد که تنها راه جلوگیری از قاچاق هر کالایی از جمله سوخت، واقعی کردن قیمت آن (حذف یارانه پنهان) در داخل کشور است. در این صورت است که از خروج اموال ایران (بخوانید از رفتار زیانبار قاچاقچیان) جلوگیری میشود و با اختصاص بخش کوچکی از این اموال میتوان زندگی مرزنشینان را از طریق ایجاد اشتغال بهبود بخشید تا آنها در ازای به دست آوردن لقمه نانی اسیر وسوسه قاچاقچیان نشوند. ۵- چرا خودروی تولید داخل، به خارج قاچاق نمیشود؟ شاید برخی بگویند اساسا این سئوال اشتباه است، چون خودرو به دلیل ویژگیهای فیزیکی و غیرفیزیکی آن قابلیت قاچاق شدن را ندارد. البته این استدلال درست است اما اگر فرض کنیم که خودرو از این منظر، قابلیت قاچاق شدن را داشت، (کما اینکه قطعا قاچاق روزانه ۱۵ میلیون لیتر گازوییل هم با گالنهای ۲۰ لیتری صورت نمیگیرد و همچون بنزین قابلیت صادرات از مرزهای قانونی را نیز دارد) آنگاه پاسخ به اینکه چرا خودرو قاچاق نمیشود، راحتتر بود. پاسخ اما واضح است. چون هم قیمت خودروهای داخلی از خودروهای خارجی همکلاس خود بیشتر است و هم کیفیت آن از همتایان خارجی خود کمتر است و به همین دلیل، هیچگونه جذابیتی برای بازارهای زیرزمینی خارجی ندارد. از این رو، عدم صدور مجوز به بخش خصوصی برای ورود به عرصه خودروسازی، منع واردات خودرو، یا بستن تعرفههای سنگین و غیرمعمول (در عرصه جهانی) بهترین راهکار برای تشویق شهروندان به خرید خودروی داخلی نیست. چون بستن تمام این مسیرها و انتخابها، اسمش معماری انتخاب و تلنگر و تشویق نیست، بلکه تحمیل و اجبار است. بیگمان، تولید و عرضه خودروی ارزان و باکیفیت و در تراز شهروند ایرانی، معماری صحیح انتخاب شهروندان است.