شعارهایی که عملی نمیشود
حمد شریفی مقدم
جای تاسف دارد که بعد از یک سال پرستارانی که جانشان را کف دست گرفته و از بیماران کرونایی نگهداری کردهاند حالا چون وزارت بهداشت و درمان اینگونه تشخیص داده که پیک کرونا پایین آمده دیگر نیازی به این افراد ندارد. در تمام این مدت یعنی از اسفند ماه سال گذشته تا امروز قرارداد این پرستاران به صورت 89 روزه تمدید شده و حالا عذر آنها را خواستهاند. چرا باید چنین اتفاقی رخ بدهد در حالی که وزارت بهداشت و درمان برای بحران کرونا بیش از 700 میلیون یورو از دولت دریافت کرده است و هیچ کس نیست تا حساب این پول را از وزارت بهداشت و درمان بپرسد. اینکه این مبلغ هزینه چه کارهایی شده است؟ چرا باید در این شرایط وزارت بهداشت و درمان به فکر تامین تجهیزات پزشکی که هیچ ربطی هم به درمان کرونا ندارند باشد، آیا واقعا تامین نیروی انسانی برای نگهداری از بیماران کرونایی در اولویت است تا خرید دستگاه هایام آرای و سی تی اسکن و داروهایی که هیچ ارتباطی با کرونا ندارد.
هزینه استخدام 10 هزار پرستار تنها 50 هزار یورو است و در مقابل پولی که وزارت بهداشت و درمان از دولت دریافت کرده این مبلغ ناچیزی است اما باز هم این وزارتخانه از استخدام پرستاران سر باز میزند و همچنان همان سیاست تحقیر پرستاران را پیش گرفته است. کرونا بیماریای است که درمانی ندارد، هنوز معلوم نیست که واکسنهای کشف شده چقدر میتوانند در درمان این بیماری موثر باشند، در واقع نمیتوان کرونا را با عمل جراحی از بین برد، در این میان بیماران کرونایی تنها نیازمند مراقبت 24 ساعته هستند و سنگینی بار این کار تنها بردوش پرستاران است. حالا وزارت بهداشت و درمان چطور به خود اجازه میدهد با جامعه پرستاری که بیش از 60 هزار مبتلا و بیش از 100 فوتی بر اثر کرونا داشته چنین برخورد کند این خود جای سوال دارد و کسی باید پیدا شود و وزیر بهداشت و درمان را وادار به پاسخگویی کند. چطور میتوانند پرستارانی را که در روزهای سخت جانشان را کف دست گرفتند و در بیمارستانها ساعتهای متمادی بر بالین بیماران کرونایی ماندند و از آنها مراقبت کردند و هر کاری برای بهبود این افراد انجام دادند، حرمتشان را چنین لگد مال
کنند. خانه پرستار از ابتدا هم با طرح پرستاران شرکتی مخالف بود، چرا که این شرکتها هر چند اسم خصوصی دارند اما در نهایت زیرنظر دولت اداره میشوند و در واقع خصولتی هستند و مدیران این شرکتها هم هر کدام در وزارت بهداشت و درمان پست و مقامی دارند، به همین خاطر هر وقت که تحت فشار قرار میگیرند پرستاران را با قراردادهای 89 روزه به سر کار میفرستند و بعد هم به راحتی عذر آنها را میخواهند، در حالی که سیستم بهداشت و درمان ما سالهاست که با کمبود پرستار مواجه است و ایران با استانداردهای جهانی در این زمینه فاصله زیادی دارد اما باز هم وزارت بهداشت و درمان از استخدام پرستارها سر باز میزند و در اولین فرصت به فکر تعدیل و فسخ قرارداد این افراد میافتد. این در حالی است که حقوق و کارانهای که پرستاران دریافت میکنند در برابر زحمتی که در بیمارستانها میکشند بسیار ناچیز است و در تمام این سالها فریاد
حق خواهی شان به جایی نرسیده است. در واقع این فسخ قراردادها با پرستاران ضربه دیگری است که وزارت بهداشت و درمان بر پیکره پرستاری کشور وارد آورده و یک بار دیگر میدهد که منافع این وزارتخانه را بر منافع پرستاران و البته بیماران ترجیح میدهد. چرا که کمبود نیروی پرستار یعنی پایین آمدن کیفیت خدمات درمانی ارایه شده به بیماران و این مساله هیچوقت مد نظر وزارت بهداشت و درمان قرار نگرفته است.