دستور به قیمت نابودی بورس
رقیه ندایی
با شروع سال 99 شاهد حمایتهای دولت از بازارسهام بودیم و بعد از دیده شدن این حمایت یک عده از مسوولان رده بالای کشوری شروع به دخالتهای بیحد و اندازه در بازارسهام کردند که در نهایت موجبات سقوط بورس را فراهم ساختند. این دخالتها تنها اظهارنظر درخصوص وضعیت بورس نبود و بعد از مدتی به دستور تبدیل شد و وضعیت ناگواری برای بازار پدید ساختند. برای مثال طی چندهفته اخیر یکی از اعضای مجلس شورای اسلامی وعده فولاد پایینتر از 10 هزارتومان را داد که این قیمت کمی عجیب و خندهدار است چراکه درحال حاضر فولاد زیرقیمت جهانی در بورس کالا معامله میشود و فولاد با نرخی پایینتر از این یعنی افزایش رانت برای یک عده خاص در بازار. پس از وعده فولاد 10 هزارتومانی، دستورهای وزارت صنعت، معدن و تجارت شروع شد. این وزارتخانه به تنهایی وضعیت بورس را به هم زد و باعث سقوط شاخصها و افزایش صفهای فروش شد. این دستور باعث شد که تمامی مسوولان بازارسرمایه واکنش نشان دهند و این دستور را قبول نکنند. ماهیت بازار سرمایه هیچ نوع دستوری را نمیپذیرد اما مسوولان تازه کشوری بر این باور نیستند و سعی دارند عقیده خود را بر بورس تحمیل کنند که در اصل غیرممکن است و این مسوولان آب در هاون میکوبند و هیچ سودی برای بازار سرمایه ندارد. درست است این دستورها سودی برای بازارسرمایه ندارد ولی باعث میشود که جو منفی در بازار تزریق شود و در نهایت شاهد نزول این بازار باشیم. بی اعتمادی اغلب و حساسیت جزء ویژگیهای اصلی و اساسی بورس محسوب میشود و این اظهارنظرها وضعیت معاملات را برهم میزند و درنتیجه افت شاخص را در بازار شاهد هستیم. بهطور کلی اظهارنظر هر نوع مقام و مسوولی برای بازار سم است و مسوولان بورسی همچون رییس سازمان بورس باید پیگیر این اظهارنظرها باشند و در صورت لزوم تذکر به عدم تکرار این دستورها و اظهارنظرها بدهند چراکه زیان این اظهارنظرها تنها برای سهامداران بازار است و برای فرد اظهارکننده هیچ تفاوتی ندارد که چه بلایی بر سرسهامداران و سرمایه آنان بیایید.