شورش ترامپ و چشمانداز اقتصادی
محسن جلیلوند
پیگیریهای میدانی وضعیت بازارهای اقتصادی بعد از تحولات اخیر ایالات متحده و پس از حضور طرفداران ترامپ در کنگره گویای این واقعیت روشن است که اکثر بازارها بدون اینکه واکنشهای تندی به این تحولات نشان دهند در حال رصد موضوع و ارزیابی دقیق تحولات هستند و تغییر خاصی در نظام اقتصادی ایالات متحده و متعاقب آن سایر اقتصاد جهانی رخ نداده است. روند قیمت طلا، نفت، بازارهای مالی جهانی و... نشان میدهد که تکانه خاصی که برآمده از این تحولات باشد در وضعیت اقتصادی بینالمللی رخ نداده است. امری که نشاندهنده قوام قابل توجه اقتصاد این کشور است که طی دهههای متمادی در یک وضعیت تثبیت شده قرار گرفته است. واقع آن است که اقتصاد امریکا از یک ساز و کار منطقی و اصولی در شؤون مختلف مالی، صنعتی، انرژیک و... پیروی میکند و تحولات سیاسی و اجتماعی هرچند در بخشهایی ممکن است اثرات کوتاهمدتی به جای بگذارد، اما این تحولات از جنس تحولات کشورهای در حال توسعه، جهان سوم یا عقبمانده نیست که یک گزاره سیاسی و اجتماعی ناگهان نظم کل ساختار اقتصادی و نظام بازارها را به هم بریزد. موضوعی که در ایالات متحده به وقع پیوسته، نوع خاصی از حرکات پوپولیستی است. در گامهای نخست ماجرا ترامپ تلاش کرد تا با فرستادن برخی طرفدارانش به کف خیابان به عنوان اهرم فشار فضایی را برای حضور دوباره خود در آینده ایجاد کند، اما بعد از بروز نخستین نشانههای حاد بحران، همین ترامپ اعلام میکند که شخصا دستور مقابله با شورشگران را داده است. به هر حال در یک کشور 330 میلیون نفری چند میلیون نفر هم پیدا میشوند که مستعد تحرکات تند و افراطی باشند و یک چنین تصاویری را خلق کنند، اما در روند تحلیلهایی که در خصوص این تحولات ارایه میشود، باید مراقب باشیم که از اظهارنظرهای شتابزده و ارزیابیهای احساسی خودداری کنیم. متاسفانه بعد از وقوع این حادثه برخی افراد و جریانات در کشورمان، ارزیابیهایی غیرواقعی و شتابزده ذیل عنوان سقوط اقتصادی ایالات متحده ارایه میکنند و به گونهای اطلاعرسانی میکنند که انگار کل ساختار این کشور دچار فروپاشی شده است، اما واقعیات میدانی شاخصهای اقتصادی نشان میدهد که بازارهای داخلی امریکا و بازارهای بینالمللی با درک درست وضعیت منتظر تحولات آینده هستند. با مشخص شدن شمایل رییسجمهوری آینده امریکا و به دست آوردن اکثریت نمایندگان سنا، فعالان اقتصادی اتفاقا در انتظار چشمانداز روشنتری از تحولات آینده اقتصادی این کشور هستند. باتید بدانیم کسانی که والاستریت و ریشههای بنیادین اقتصاد این کشور را بنیانگذاری کردهاند به گونهای این ساختار را پایهریزی کردهاند که در برابر تکانههای اینچنینی قوام و ثبات لازم را داشته باشد. یک چنین تحولاتی پیش از این در دهه 60 میلادی هم سابقه داشته است اما اقتصاد امریکا با به روزآوری توانست روند روبه رشد خود را تداوم بخشد. بنابراین معتقدم اقتصاد ایران بدون ارزیابیهای عجولانه باید تلاش کند در راستای منافع ملی خود برنامهریزیهای لازم برای پایان تحریمها و رشد اقتصادی را پیگیری کند.