موج اجتماعی علیه شخص ترامپ
پوریا آسترکی
توییتر بهطور کلی، مواردی را تخلف و تخطی از قوانین خود میداند و درصورت مشاهده این تخلفها، اکانت کاربران را مسدود میکند. یکی از این تخلفها، تهدید است، تهدید خشونتآمیز. دونالد ترامپ، رییسجمهوری امریکا تاکنون بارها به تهدیدهایی از جمله بمباران اتمی کشوری مانند کره شمالی اقدام کرده، یا زمانی اعلام کرده بود 52 سایت فرهنگی ایران را بمباران میکند و در هیچیک از این موارد، توییتر اکانتش را نبسته بود، زیرا در زمینه نوع برخوردش با سران کشورها و رهبرهای سیاسی، توییتر یک استاندارد دیگری غیر از رویه عادی برای کاربران عادی دارد. این استاندارد میگوید چنین تهدیدهایی در فضای عمومی باعث گفتمان عمومی و ایجاد نقد و جنبش میشود که دیپلماسی را به جریان میاندازد؛ در حالی که اگر یک فرد عادی به تهدید فرد دیگری اقدام کند، چنین اتفاقاتی نمیافتد؛ به همین دلیل است که توییتر برای سران کشورها و رهبرانی سیاسی، استاندارد دیگری داشته. به همین نسبت، اگر فردی در توییتر اعلام کند که میخواهد در تظاهرات شرکت کند، توییتر اکانتش را نمیبندد، اما اگر رییسجمهوری امریکا چنین حرفی بزند و دیگران را به حضور در تظاهرات خشونتآمیز تشویق کند، توییتر اکانتش را مسدود میکند. تحریم ترامپ در توییتر و وضعیتی که برای او به وجود آمد، برخورد با نوع خاص ترامپ بود و پیش از این توییتر اکانت هیچ رییسجمهور دیگری را در دنیا مسدود نکرده بود. این موضوع نشان میدهد جریان اصلی در رسانههای امریکا که از ابتدای ریاستجمهوری ترامپ علیه او بوده، توانسته مدیریت شبکههای اجتماعی را هم با خود هماهنگ کند و در حال حاضر یک موج اجتماعی علیه شخص ترامپ راه افتاده است، نه علیه حزب جمهوریخواه و نه علیه همه طرفداران ترامپ، بلکه تنها علیه شخص ترامپ و تعدادی از طرفداران تندروی او که به آنها فاشیست میگویند. اتفاقی که رخ داده، قبل از هرچیز نشان از حاکمیت قانون است، اینکه یک پلتفرم در حال فعالیت است و یکسری قوانین داخلی برای خود تعیین کرده که بنا به صلاحدید خود به این قوانین عمل میکند که مورد حمایت قانون هم هست. این مساله یک مزیت است و باید توجه داشت نقطه مقابل این موضوع، مورد تایید نیست، اینکه اگر کاربری خلاف قوانین یک شبکه اجتماعی عمل کند، تمام نهادهای حاکمیتی بخواهند علیه او شکایت کنند. در رویداد پیشآمده، از طرف حاکمیت و کنگره امریکا و دادستانی، شبکه اجتماعی توییتر را بازخواست نکردهاند که چرا اکانت توییتری ترامپ را بسته یا نبسته، بلکه توییتر قانون خودش را اجرا کرده و این خیلی مهم است. اینکه پلتفرمی آنقدر قدرت دارد که میتواند برای خودش قانون بگذارد و این قانون را اجرایی کند، بسیار اهمیت دارد، این یعنی حکمرانی توسط پلتفرم اجرایی شده است. ما در ایران شاهدیم که همواره این انتقادات نسبت به عدم پیشرفت شبکههای اجتماعی و پیامرسانها و پلتفرمهای داخلی شنیده میشود که چرا دولت از آنها حمایت نمیکند؟ در حالی که پلتفرم با کمک و سرور مجانی، ساخته نمیشود. پلتفرم با هویت و هدفی که از آن پیروی میکند و خودش پایهریزی کرده، ساخته میشود. این شبکههای اجتماعی که در دنیا مورد استفاده قرار میگیرند، ایدههای ناب داشتند؛ توییتر این هدف را داشته که مردم از سراسر دنیا بتوانند بهصورت عمومی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، یک ایده جهانی داشته که محقق شده است، هدفش این نبوده که جای شبکه اجتماعی دیگری را بگیرد. زمانی که یک پلتفرم هدفش این باشد که با پلتفرم دیگری رقابت کند، با این هدف که بخواهد امکانات تازهای را در اختیار کاربران در سراسر دنیا قرار دهد، فرق زیادی وجود دارد. از سویی، در ایران همواره یکی از علتهای ضعف پلتفرمهای داخلی، برخوردهای قضایی بوده که هنوز هم این اتفاق میافتد اما به نظر میرسد در حال حاضر از جهاتی وضعیت برخوردها با پلتفرمهای داخلی بهتر شده است. قبلا ممکن بود به دلیل انتشار پست کاربری در یک سایت یا شبکه اجتماعی، کل آن سایت فیلتر شود، اما در شرایط فعلی برخوردها منطقیتر شده است. با وجود این، همچنان تا رسیدن به نقطه ایدهآل فاصله زیادی داریم. زیرا رسیدن به قدرتی که توییتر دارد، غیر از ایده ناب و حمایت قانونی، برخورداری از اکوسیستم مناسب است. حتی در یک مدل بسته و محدود و با وجود حمایتهای دولت، اگر کل اینترنت هم فیلتر شود، ما نمیتوانیم اپلیکیشنهای قدرتمندی مانند موارد مشابه در چین داشته باشیم، به این دلیل که اقتصاد و جمعیت ما کوچک است، اینطور نیست که اگر اینترنت هم نداشته باشیم، پیامرسانی به قدرت ویچت داشته باشیم، چون اقتصاد ما پاسخگوی آن حجم از توسعه نیست و همچنین برای تبدیل شدن به کشوری مانند چین، جمعیت کمی داریم.
چین و امریکا هر کدام نمونه خاصی هستند و ما هم باید سعی کنیم الگویی خاص برای خودمان پیاده کنیم. در نهایت اینکه توییتر حسابی را مطابق با قوانین خود مسدود کرده، دولت ترامپ با تیکتاک برخورد میکند چون یک اپلیکیشن چینی است، در ایران اپلیکیشن خارجی را فیلتر میکنند، در چین کل اینترنت را میبندند، اتحادیه اروپا هم محدودیتهای خودش را دارد و حتی هند هم اینترنت را برای مدتی تعطیل کرد، تمامی اینها نشان میدهد که دسترسی به اینترنت در مواردی محدودتر از سالهای پیش است. این موارد حاکی از آن است که در هیچ جای دنیا، در اینترنت به آن شکل و ایدهای که در فکر طراحان و سازندگان اولیه بوده، به عنوان یک شبکه کاملا آزاد که در اختیار تمام مردم دنیا بهصورت رایگان و آزاد قرار گیرد، نخواهد بود.