ناامیدترین سهامداران در دولت
حامد علی محمد
روزهای ناآرام بورس همچنان ادامه دارد. در چند ماه اخیر بازار سرمایه بیشترین ریزش را در دوره تاریخی خود داشته است به نحوی که در چند روز اخیر کلمه بورس در شبکههای اجتماعی (توییتر) ترند شده و جزو چندین واژه پر تکرار کاربران فضای سایبری شده است. برخی که از استفاده از کلمه ریزش خودداری میکردند و به جای آن از اصلاح بازار نام میبردند دیگر کمتر مصاحبه میکنند و این وضعیت بطور قطع ریزشی غیرقابل باور است که برای آیندگان ثبت شده که چه بر سر سهامداران خرد آمد و در طول یک سال از چه نقطهای به کجا خواهند رسید. زیانهای بیش از ۷۰ درصد در برخی سهامها مشهود هست. بازار سرمایه در حال حاضر کوره پولسوزی بسیاری از افراد جامعه شده که اندوختههای سالیان خود را در چند ماه به کمترین مبلغ رسانده و حال نیز خریداری برای این سهام اندک به کف رسیده نیست. مشکلات را به کجا باید بازگو کنند، هیچ مسوولی پاسخگو نیست. ریاستجمهوری در اواخر رشد بازار نیز به مردم عام توصیه کرد به بازار سرمایه وارد شوند و با اطمینان سخن از رشد میزد. طولی نکشید که بازار شروع به ریزش کرد مدتی بعد بر حقوقیها مصوب شد که در طول ده روز کاری حمایت سنگین از بازار انجام دهند حتی در روند مثبت که آن ده روز گفته شده تا به حال هیچ سهامداری به وضوح ندیده است. مشکلات پشت مشکلات، بازار ایران بیشترین تاثیر را از خارج از بازارهای خود و حواشی میبیند.این حواشی که در کشورهایی نظیر ایالات متحده رخ میدهد تاثیر مستقیم بر بازار ارز و به تبع به بازار سرمایه دارد. در روزهای اخیر تحلیف ریاستجمهوری جدید است و بسیاری از قانونهایی که علیه برخی کشورهای اسلامی بودند احتمال دارد برداشته شود که این موضع باعث کاهش نرخ ارز در ایران و در پی آن دوباره نزول کردن شاخص بورس میشود. آنگاه که نگاهی عمیق به برخی معاملات در شرکتها میشود میتوان دید که عملکرد تابلو برخی سهام نشان از رشد دارد ولی در کمترین قیمت معامله شده و رشدی ندارد. این عملکرد برخی سهامداران کلان باعث نابسامانی و هرج ومرج در معاملات شده. این نکته نیز برای برخی مفسران قابل توجیه است که شرکتهای دولتی با ادامه روند نزولی بازار تمایل دارند قیمت هر سهم را به کف خود برسانند و بیشتر سهام شناور در دست سهامداران را از چنگ آنها بیرون آورند و با کمترین قیمت بیشترین سهام را خریداری کرده و دوباره طی عملکردی مهندسی شده رشد بازار را شاهد باشیم و به صورت قطرهچکانی سهام به سهامداران عرضه کنند. حتی اعتراضات خیابانی نیز در مورد این عملکرد ریزشی هیچ واکنشی نداشته و قیمتگذاری دستوری برخی کالاها نیز بر بازار تاثیر گذاشته است. وضعیت این هفتههای بورس مانند بیمار سرطانی است که دیگر پولی برای درمان ندارد و توانی برای مقابله با آن و با شنیدن قدمهای مرگ به سمت خود انتظار مرگ تدریجی را دارد. ناامیدترین سهامداران بازار سرمایه در دولت تدبیر و امید شکل گرفت. مقصر اصلی که مردم عام را دعوت به بازار سرمایه بدون آموزش کرد چه کسی است؟ آیا فردی پاسخگو خواهد بود یا باز هم در دورهای تاریخی مشکلات عدیده مردم، مقصر باز هم شهروندان خواهند شد.