تلاشهایی برای تکثیر گوزن زرد ایرانی
تعادل| حیات وحش در ایران هیچگاه از اولویتهای رسیدگی و تخصیص بودجه نبوده و نیست. همانطور که محیط زیست. اما هر چه باشد هستند کسانی که با دلسوزی در این زمینه فعالیت میکنند، سعی در حفظ گونههایی دارند که مختص ایران هستند و نسلشان رو به انقراض است. مانند ببر ایرانی که تلاشها برای احیای دوباره آن به جایی نرسید. با نگاهی به وضعیت زیستگاهها در ایران میتوان فهمید که دیگر جایی برای زندگی ببرها باقی نمانده است اما با این وجود تا چند سال پیش امید برای احیای ببر در کشور از بین نرفته بود؛ با وجود اینکه حدود نیم قرن از انقراض اینگونه در ایران میگذرد اما در سال ۱۳۸۹ صحبتهایی برای احیای ببر در ایران آغاز و در این راستا دو قلاده ببر سیبری وارد ایران شد و در مقابل دو قلاده پلنگ به روسیه داده شد؛ به گفته کارشناسان این ببرها از نظر ژنتیکی تفاوت چندانی با ببر مازندران نداشتند بنابراین، این کار با هدف احیای نسل ببر مازندران در کشور صورت گرفت اما بعد از چندی ببر نر به بیماری «مشمشه» مبتلا و تلف شد و ببر ماده نیز به اتهام آلوده بودن به ویروس این بیماری مدت پنج سال در قرنطینه بود اما با کمک دوستداران حیات وحش و همکاری سازمان حفاظت محیط زیست و دامپزشکی بعد از انجام آزمایشهای متعدد رای به سالم بودن حیوان داده شد و بعد از آن به مکان مناسبی انتقال یافت.
نبود آمار دقیق از گوزنهای زرد ایرانی
آمار دقیقی از تعداد گوزنهای زرد ایرانی وجود ندارد، تخمین میزده میشود حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ راس در ایران زندگی میکنند، برای حفاظت از آنها تلاشهایی برای تکثیر اینگونه ارزشمند در معرض انقراض صورت گرفته است. تا سالها گمان میرفت گوزن زرد ایرانی، با آن خالهای سفید روی پشت و پهلوهایش برای همیشه از جغرافیای ایران حذف شده و دیگر امیدی به دیدن آنها نیست. دهه ۴۰ بود که وجود گوزن زرد ایرانی در مناطق دز و کرخه خوزستان مسلم شد و کانون وقت شکار در سال ۱۳۴۲ امکان زندهگیری و انتقال تعدادی از گوزنهای زرد ایرانی را به مناطق جدید مورد توجه جدی قرار داد. به دنبال آن گروه مجهزی از کانون شکار ایران با همکاری باغ وحش تهران به منطقه کرخه اعزام شدند. این گروه با نصب تور زندهگیری حیوانات به ارتفاع سه متر و طول هزار تا هزار و ۵۰۰ متر و با استفاده از نیروی انسانی ۴۰۰ کارگر پس از ۶ هفته تلاش موفق شدند چهار راس گوزن زرد (۲ ماده و ۲ نر) را در جنگل اکیپه روبه روی جزیره حلوه در ۱۵ کیلومتری شوش زندهگیری کنند. در اسفند ماه همان سال نیز همین گروه در مدت ۲۴ روز ۲ گوزن زرد دیگر (۱ نر و ۱ ماده) را زندهگیری کرده که به باغوحش تهران منتقل سپس از آنجا به منطقهای ۵۵ هکتاری در مازندران منتقل شدند.
از دشت ناز تا جزیره اشک
پارک کوچکی در دشت ناز مازندران خانه دیگر گوزن زرد شد و بعد از آن هم جزیره اشک در دریاچه ارومیه میزبان گوزنهای زرد دیگری شد تا در محیطی مشخص و مراقبت شده تکثیر داده شوند. هوشنگ ضیایی، استاد پیشکسوت حیات وحش و نویسنده کتاب پستانداران ایران درباره این انتقال در کتابش مینویسد: «ما چند زیستگاه در ایران داریم که گوزنهای زرد باقیمانده از بیشههای دز و کرخه که در سالهای ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳ زندهگیری شدهاند، به این مناطق انتقال پیدا کردهاند. ابتدا ۶ گوزن زندهگیری شده به دشت ناز ساری و پس از تکثیر ۱۶۷ راس از آنها بین سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۶۷ به مناطق مختلفی از کشور از جمله جزیره اشک انتقال پیدا کردند.»
۸ منطقه در کشور
میزبان گوزن زرد ایرانی
در طول سالهای متمادی مناطقی هم در استانهای مختلف برای تکثیر اینگونه در نظر گرفته شد و شهرهای مختلف شاهد حضور گوزن زرد ایرانی شدند. جزیره اشک، دشت ناز، آزادی، باغ شادی، میانکتل، ارسنجان، دز و کرخه؛ ۸ منطقهای هستند که گوزن زرد در آنها نگهداری شد و در کنار آنها ۴ مرکز خصوصی نگهداری و باغ وحشها از جمله مرکز نگهداری حیات وحش البرز، دهکده طبیعت باراجین، باغ وحش اراک و مرکز قرنطینه و بازپروری حیات وحش پردیسان هم محلی برای نگهداری گوزنهای زرد شد. انتخاب سایتهای مختلف و انتقال جمعیت گونهها هم آنطور که شهابالدین منتظمی، مدیر کل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش میگوید به دلیل جلوگیری از آسیبهای ژنتیکی است و جابهجایی یا ایجاد ایستگاههای مرکزی و انتقال از چندین سایت به همانجا هم به دلیل بهرهبرداری حداکثری از تنوع ژنتیکی است تا با این اقدامات دستکم بتوان گونه را حفظ کرد و عوامل آسیبزای ناشی از خروج ژنتیکی هم به حداقل برسد. آنطور که منتظمی میگوید دهه ۸۰ زمانی بود که تصمیم به ایجاد مراکز جدید گرفته شد تا از این طریق بتوانند هم جمعیت را افزایش دهند و هم آنها را احیا کنند و به ترتیب در مازندران، آذربایجان غربی، یزد، فارس، خوزستان و ایلام زیستگاههایی ایجاد شد. در این سالها همچنین مراکزی به دلیل ناکارآمدی جمع شدند که از جمله آنها میشود به مراکزی در کرمانشاه، خراسان شمالی، کردستان کهگیلویه و بویر احمد به علاوه مرکز سمسکنده در مازندران اشاره کرد، از سوی دیگر جمعیت اینگونه به واسطه خشک شدن دریاچه ارومیه در جزیره اشک و ورود شغال و یک قلاده پلنگ به جزیره، دچار آسیب شد. اما در عین حال وضع جمعیت در منطقه ایلام و فارس به قدری خوب بود که ۱۷ راس هم به دز معرفی شد. در این میان با توجه به بالا آمدن سطح آب و کم شدن تهدیدات، باز هم بحث احیای جمعیت در خارج از جزیره اشک وجود دارد تا دوباره اینگونه را احیا کنیم.
گوزن زرد تکثیر میشود نه احیا
دیدهبان محیط زیست و حیات وحش ایران در سال ۱۳۹۹ اعلام کرد که از تعداد ۳۲۰ راس گوزن زرد سرشماری شده در سال ۱۳۸۶ امروزه تنها ۳۰ رأس گوزن زرد ایرانی در جزیره اشک باقی مانده و این زیرگونه در یک قدمی انقراض قرار دارد. اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت هم گوزن زرد ایرانی را برای مدتها در وضعیت «در معرض خطر» (۱۹۹۶)، «آسیبپذیر» (۲۰۰۶)، و «در معرض خطر» (۲۰۱۰) طبقهبندی کرد. وضعیتی که در طول سالیان گذشته تغییر چندانی نداشته است. فرشاد اسکندری، کارشناس ارشد محیط زیست تنوع زیستی که مدتها روی اینگونه کار کرده معتقد است دلایل مختلفی برای این وضعیت وجود دارد اما آنچه باید بدانیم این است که تاکنون برنامههای اجرا شده در زمینه گوزن زرد برنامههای احیا نبوده، بلکه صرفا تکثیر اینگونه مدنظر قرار داشته است. «احیا زمانی است که بعد از تکثیر گونه را به زیستگاه اصل برگردانیم و در حقیقت بازگشت به طبیعت مدنظر است. به این ترتیب در ایران احیا تاکنون چندان مدنظر نبوده است.» او معتقد است تمام گوزنهای امروز ایران به صورت نیمه طبیعی در اسارت هستند و این درحالی است که اینگونه از انعطاف و سختی بالایی برخوردار است و در محیطهای فراوانی امکان ادامه زندگی دارد و در گذشته هم در منطقه گستردهای حضور داشته است. «برای بردن یک گونه به مناطق مختلف باید سه مورد را بررسی کنیم؛ آب، غذا و نیروهای معارضی که ممکن است زندگی گونه را در معرض خطر قرار دهند. برای مثال در جزیره اشک علاوه بر خشک شدن دریاچه ارومیه با حضور گسترده حیوانات گوشتخوار هم مواجه شدیم و همین هم زندگی اینگونه را تحت تاثیر قرار داد. به این ترتیب ابتدا باید عوامل انقراض حذف شوند و بعد گونه را معرفی کنیم.»
مطالعات حیات وحش پرهزینه است
اسکندری معتقد است همچنان بخشهایی از دز و کرخه و زاگرس این قابلیت را دارند که بتوان با سرمایهگذاری و پایین آوردن میزان تعارضات اینگونه را افزایش داد: «تحقیقات نه درباره گوزن زرد بلکه درباره بسیاری از حیوانات در کشور به خاطر منابع مالی وسیع نیست. میدانیم مطالعات حیات وحش پرهزینه است و همین هم دلیلی میشود که تحقیقات کم شود اما ما صرفا به کارهای کوچک هم دلخوشیم.» نکته مهم دیگر اما درحال حاضر بحث پایش است. اینکه بدانیم در هر سایت چه تعداد گوزن داریم. مشکلاتشان چیست؟ چرا این تعداد با وجود آنکه در اسارت و فضای تعین شده هستند افزایش نمییابند و البته نکته مهم دیگر داشتن برنامه برای آزادسازی آنها و رها کردنشان در زیستگاه است. «هر برنامه تکثیر در نهایت باید به آزادسازی در محیط اصلی برسد. در صورتی که این اتفاق نیفتد صرفا یک کار باغوحشی انجام دادهایم یا ذخایر ژنتیکی را حفظ کردهایم که کاری ناکامل است.»
خشکی دریاچه ارومیه
یکی از دلایل از بین رفتن گوزن ها
به گفته او از بین رفتن گوزنهای زرد در طول سالهای گذشته دلایل مختلف داشته. برای مثال در جزیره اشک که در نزدیکی دریاچه ارومیه است؛ خشکی دریاچه، خشکی پوشش گیاهی سایت و حضور گوشتخواران عامل از بین رفتن است. در کرخه در سال ۹۲ وجود مگس میاز عاملی شد تا شماره گوزنها از ۱۲۰ راس به ۱۲ راس برسد و در بسیاری از سایتها کمبود علوفه و رسیدگی نکردن عامل از بین رفتنشان است و در برخی نقاط مانند میانکتل فارس هم اطلاعی از دلیل از بین رفتنشان نیست. حتی پایش درستی وجود ندارد که بدانیم دلیل رشد نداشتن جمعیت چیست و همه اینها مشکلاتی است که اینگونه را بیش از پیش در معرض خطر قرار داده است و در حقیقت پایش نقطه ضعف ماست. ما در سایتهای مختلف اینگونه را بردهایم و میدانیم گونه مقاومی است اما برای نمونه تا حدی برایمان مشخص شده که دمای زیاد در بیجار عامل از بین رفتن تعدادی از آنها شده و در نتیجه کمبود اطلاعات دقیق و پایشهای مستمر از جمله دلایلی است که اینگونه را در معرض خطر گستردهتری قرار داده است.
گوزن زرد ایرانی هنوز زنده است
حالا با وجود عمر گسترده گوزنهای زرد در ایران؛ آمار دقیقی از تعداد گوزنها نیست و به گفته این کارشناس تخمینها میگوید چیزی حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ راس گوزن زرد در ایران زندگی میکنند. تعدادی که نیاز است تا پایش درست و دقیق وضعیتشان شاهد افزایش باشیم و در نهایت برنامه احیای آنها دنبال شود و به زیستبوم اصلیشان برگردانده شوند. مواردی که لازمه هرکدامشان صرف زمان و هزینه است تا گوزنهای زرد را از فهرست در معرض انقراض IUCN خارج کند.