زخم ناسور معیشت بازنشستگان

۱۳۹۹/۱۱/۱۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۵۶۵۰
زخم ناسور معیشت بازنشستگان

علی دهقان‌کیا

آقای نوبخت اخیرا اظهارنظرهایی درخصوص بحث متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان و ضرورت پاسخگویی به مطالبات این قشر مطرح کرده‌اند که به نظر می‌رسد ضروری است مورد توجه مسوولان تصمیم‌ساز در کمیسیون تلفیق و سایر نمایندگان نیز قرار بگیرد. در شرایط فعلی موضوع روز بازنشستگان، موضوع متناسب‌سازی و در واقع تبعیضی است که میان بازنشستگان کشوری و بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی به وجود آمده است. همان‌طور که حتما مستحضرید تا پایان سال98 دریافتی شاغلین کشوری حداقل 50درصد افزایش پیدا کرد. بعد از این مرحله اعلام شد که قرار است دریافتی بازنشستگان کشوری نیز متناسب‌سازی شود. در واقع بازنشستگان کشوری هم از 50درصد افزایش دریافتی‌ها استفاده کردند و هم اینکه در ادامه از 10هزار میلیارد تومانی اضافه تخصیص داده شده توسط سازمان برنامه و بودجه بهره بردند. این موارد و تخصیص‌ها باعث شد تا عقب‌ماندگی و گپ زیادی میان دریافتی بازنشستگان تامین اجتماعی و سایر بازنشستگان ایجاد شود. این تفاوت‌های عیان، باعث ناراحتی بازنشستگان شد و فشار زیادی را روی کانون‌های بازنشستگی و البته نهادهای تصمیم‌ساز ایجاد کرد تا این مطالبات را به گوش مسوولان برسانند. طی هفته‌های اخیر بارها مسوولان کانون عالی بازنشستگان جلساتی را با آقای نوبخت، رییس سازمان برنامه و بودجه برگزار کردند تا مشکلات این بخش حل و فصل شود. آقای نوبخت هم نظر مثبتی برای بهبود معیشت بازنشستگان دارند. در واقع ایده آقای نوبخت این است که کانون فرمولی را تدارک ببیند تا مبتنی بر آن بخشی از این عقب‌ماندگی بازنشستگان تامین اجتماعی جبران شود. این در حالی است که ایده افزایش 50درصدی دریافتی حقوق بازنشستگان کشوری بعد از افزایش حقوق 50درصدی شاغلین ایجاد شده، در حالی که افزایش حقوق شاغلین بخش تامین اجتماعی یک بار در سال و با اعداد و ارقام بسیار پایین‌تر توسط شورای عالی کار (حتی پایین‌تر از نرخ تورم جامعه) انجام می‌شود. بر این اساس کانون بازنشستگان جلساتی را با آقایان قالیباف و نادران برگزار کرده تا مطالبات را به گوش مجلسیان نیز برسانند. اما به نظر می‌رسد که توجهی به این خواسته‌ها نشده است. حرف کلی این است که این تبعیض باید از میان برود؛ اگر این تبعیض از میان نرود، هیچ فرد و گروهی نمی‌تواند جلوی بازنشستگان برای اعتراض را بگیرد. ممکن است کانون تا حدی بتواند مردم را قانع کند اما زمانی که ما هم نتوانیم استدلال منطقی برای بازنشستگان ارایه کنیم، تبعات خطرناکی متوجه کشور خواهد شد، چراکه این گروه از بازنشستگان احساس تبعیض می‌کنند و تلاش خواهند کرد تا نسبت به این تبعیض‌ها اعتراض کنند. حرف صریح من متوجه آقایان نادران و قالیباف در مجلس است که به نظر می‌رسد در برابر مطالبات قانونی بازنشستگان سنگ‌اندازی می‌کنند. این مسوولان باید بدانند که اعتراضات بازنشستگان را کانون‌های بازنشستگی برنامه‌ریزی نمی‌کنند، این بازنشستگان احساس می‌کنند که با وجود تلاش‌هایی که برای اقتصاد کشور کشیده‌اند، امروز به مطالبات آنها بی‌توجهی می‌شود. بنابراین نخستین بحث، در بحث بازنشستگان پایان دادن به تبعیض دامنه‌داری است که میان بخش‌های مختلف وجود دارد و باید هر چه سریع‌تر به این تبعیض‌ها پایان داده شود. اگر به این مطالبات توجه نشود، این موضوع عواقب خطرناکی برای کمیسیون تلفیق و مجلس و کل کشور خواهد داشت. موضوع مهم بعدی بدهی دامنه‌دار دولت به سازمان تامین اجتماعی است که براساس قانون تا پایان برنامه ششم باید به صفر می‌رسید. دولت همان‌طور که برای حل مشکلات اقتصادی خود شرکت‌های سودده دولتی را واگذار می‌کند، می‌تواند تعدادی از این شرکت‌های سودده را نیز برای پرداخت بدهی‌های خود به سازمان تامین اجتماعی تخصیص دهد. بین 300 تا 350 هزار میلیارد تومان بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی است، اگر دولت‌ها به‌موقع این بدهی را پرداخت می‌کردند این منابع با سرمایه‌گذاری مناسب تا به امروز به بیش از یک تریلیون و 400هزار میلیارد تومان رسیده بود و این رقم قادر بود بخشی از مشکلات تامین اجتماعی را جبران کند. این محاسبه ما نیست، این محاسبه نهادهای مسوول و کارشناسان متخصص است. این سرمایه‌ای بسیار بالاست که سازمان تامین اجتماعی با استفاده از آن می‌توانست هم حقوق بازنشستگان را متناسب با شرایط اقتصادی افزایش دهد و هم خدمات درمانی و بهداشتی مطلوب‌تری ارایه کند و هم سایر نیازهای مخاطبان خود را پاسخ دهد. سازمان تامین اجتماعی هرگز باری بر دوش نظام سیاسی نبوده است؛ اما این مسوولان بوده‌اند که همواره دست در جیب سازمان کرده‌اند و کارایی سازمان را کاهش داده‌اند. بنابراین نمایندگان کمیسیون تلفیق و سایر مسوولان باید بدانند زخم‌هایی که بر پیکره معیشت بازنشستگان وارد آمده، دیگر به شکل ناسور و عمیق درآمده است. بازنشستگان احساس می‌کنند تبعیض عمیقی میان آنها و سایر بازنشستگان کشوری و... ایجاد شده است. زمانی که حرف آنها به گوش مسوولان نرسد یا تلاشی برای پاسخگویی به مطالبات آنها انجام نشود، طبیعی است که طیف‌های مختلف بازنشسته خود به میدان خواهند آمد تا صدای اعتراض خود را به گوش مسوولان برسانند. این زخم ناسور باید مورد مراقبت و درمان قرار بگیرد و این تبعیض باید جای خود را به عدالت دهد.