ضرورت طرح پرسش‌های درست

۱۳۹۹/۱۱/۱۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۵۸۲۲
ضرورت
 طرح پرسش‌های درست

مجید رضا حریری

قبل از ورود به بحث اصلی ذکر یک نکته ضروری است و آن اینکه بر خلاف برخی اخبار و گفت‌وگوهایی که در خصوص تاثیر تغییر نرخ ارز پایه در محاسبه حقوق گمرکی مطرح می‌شود، این تغییرات به‌طور کلی تاثیر چندانی در قیمت اقلام اساسی وارد شده در کشور نخواهد داشت، ممکن است برخی از این افزایش نرخ حمایت و برخی مخالفت کنند، اما در نهایت به‌طور واقعی تاثیر چندانی در قیمت اقلام مصرفی نخواهد داشت. چرا که محاسبه تغییر نرخ پایه حقوق گمرکی به اندازه 5درصد است و این 5درصد به‌طور بنیادین اثرگذار نیست. مثلا قبلا قیمتی کالای اگر هزار تومان بوده است؛ امروز 1100 تومان خواهد شد و رقم، رقم بزرگی نیست. موضوع دیگر اظهاراتی است که معمولا درباره خطر رویکردهای وارداتی بعد از تحولات در حوزه سیاست خارجی، گشایش‌های احتمالی و احیای برجام صورت می‌گیرد. یعنی هر زمان که درآمدهای ارزی کشور برقرار می‌شود، یک بحث بیهوده از سوی برخی افراد، جریانات و رسانه‌ها مطرح می‌شود که آیا رویکردهای وارداتی درست است یا غلط است؟ واقع آن است که من هیچگاه متوجه خطر این رویکردهای وارداتی نشدم. اینکه ما امروز واردات را محدود کرده‌ایم به خاطر نداشتن پول و منابع کافی است. هیچ فضیلتی هم محسوب نمی‌شود که ما اعلام کنیم، تحریم واردات را باید تا آخر دنیا ادامه د هیم. هر زمان که ایران منابع کافی در اختیار داشت باید واردات از سر گرفته شود. از منظر تولید و صنعت، تولید‌کننده داخلی باید یاد بگیرد که بتواند با محصولات خارجی در بازار داخلی رقابت کند تا بعد بتواند در بازار‌های بین‌المللی امکان حضور و بعد رقابت را داشته باشد. این در حالی است که نظام تعرفه‌گذاری در کشورمان همواره به نفع تولید‌کننده داخلی است. متوسط تعرفه‌های ایران بالای 40درصد است. حتی در خودرو این رقم به 100درصد هم می‌رسد، اگر یک تولیدکننده داخلی نتواند با حمایت 40درصدی نظام تعرفه‌گذاری، نتواند در بازار با محصول مشابه خارجی رقابت کند، باید عیب خود را در جای دیگری جست‌وجو کند. موضوع بعدی ضرورت تبدیل دلار به ریال است. مثلا وقتی که دولت نفت می‌فروشد و دلار دریافت می‌کند، این دلار به تنهایی به درد دولت نمی‌خورد، چرا که هزینه‌های دولت ریالی است. باید چگونه از این منابع استفاده کند؟ باید به متقاضی بفروشد که می‌خواهد کالا وارد کند. در چه صورتی بهترین تصمیمات را در این خصوص می‌توان اخذ کرد، اینکه این دلارهای نفتی صرف پروژه‌های عمرانی و واردات اقلام و تجهیزاتی شود که برای کشور ارزش افزوده ایجاد می‌کند. 

از دهه 50خورشیدی که قیمت نفت ناگهان افزایش پیدا کرد تا به امروز یک چنین رویکردی در میان دولت‌های ایرانی وجود نداشته است. دولت‌ها همواره بدترین استفاده را از درآمدهای نفتی می‌کردند. بنابراین بهترین محل تبدیل دلارهای نفتی به رال  واردات اقلامی است که ارزش افزوده ایجاد می‌کند. چون چنین سیاست‌گذاری نداشته ایم؛ دلار چاره‌ای نداشته تا این دلارها را صرف واردات کند. سوال اصلی این است بهترین اقلام وارداتی چه می‌تواند باشد؟ هواپیما، کشتی و تجهیزات‌های تک و...بهترین موارد استفاده از دلارهای نفتی است که تا به حال این رویکرد در پیش گرفته نشده است. اگر دولت نتواند دلارهای نفتی را تبدیل به رال‌ کند، دلارها تبدیل به خروج سرمایه یا صرف قاچاق و...می شود. دلار چند مورد مصرف دارد. یک محل مصرف دلار در هر اقتصادی واردات رسمی است؛ یک مصرف آن واردات غیر رسمی و قاچاق است، مصرف دیگرش خروج سرمایه از کشور است، یک مصرف هم مسافر و توریست، بیمار و دانشجو و...است. حالا من از شما می‌پرسم در این میان این رویکردها کدام رویکرد عاقلانه است؟ طبیعی است که واردات رسمی بهترین محل است. منتها مساله این است که چه وارد شود؟ این محل اصلی بحث است. به نظر من باید کالاهایی وارد شود که زیرساختهای مملکت را رشد دهد. یعنی کالاهای تکنولوژیکی که هنوز امکان تولید آنها را نداریم. یعنی هواپیما وارد کنیم، لوکوموتیو وارد کنیم؛ قطارهای سریع السیر استفاده کنیم، تجهیرات تکنولوژیکی وارد کنیم و...و در نهایت باید بدانیم که اگر تولید داخلی در کشوذر ما رقیب خارجی نداشته باشد، امکان رشد، ترقی و رقابت در بازارهای بین‌المللی را نخواهد داشت. بنابراین مساله اصلی این نیست که آیا باید وارد کنیم یا نه؟ مساله اصلی این است که اقلام و تجهیزاتی را باید وارد کنیم که بیشترین ارزش افزوده را برای کشور ایجاد کنند.