معضل وابستگی صنایع به یارانههای انرژی
جعفر قادری
یکی از موضوعاتی که در زمان بررسی لایحه بودجه در کمیسیون تلفیق در فضای اقتصادی و صنعتی کشور مطرح شد و بازتابهای فراوانی در بخشهای مختلف رسانهای و محیطهای اقتصادی پیدا کرد، مساله قطع یارانه انرژی برخی گروههای صنعتی از جمله فولاد در کشورمان بود. مطابق این ایده برخی از کارشناسان اقتصادی و نمایندگان مجلس اعلام میکردند، با توجه به این واقعیت که شرکتهای بزرگ فولادی، محصولات خود را به قیمتهای بینالمللی به فروش میرسانند و اتفاقا سودهای کلانی نیز کسب میکنند، ضرورتی وجود ندارد که دولت هر سال هزاران میلیارد تومان یارانه انرژی به این بخشهای اقتصادی بپردازد. یعنی وقتی فقط سود سالانه یکی از شرکتهای فولادی در کشورمان، بیش از 20هزار میلیارد تومان اعلام میشود، ضرورتی وجود ندارد که به این نوع شرکتها با این میزان سود و توانایی، یارانههای هنگفت در بخش انرژی پرداخت شود. ضرورت اصلاح این وضعیت، زمانی جدیتر شد که در زمستان 99 شهرها و کلانشهرهای کشورمان با قطعی گسترده برق مواجه شدند و خاموشیهای وسیعی در نقاط مختلف کشور احساس شد. پیگیری دلایل اصلی این خاموشیها نشان از این واقعیت داشت که به دلیل عدم بسترسازی مناسب و سرمایهگذاری بر روی زیرساختهای نیروگاهی در ایران از یک طرف و افزایش میزان استفاده از برق از طرف دیگر، ظرفیت فعلی تولید برق کشورمان جوابگوی حجم تقاضاها نیست. این در حالی است که در سالهای گذشته اگر هم خاموشی در کشور رخ میداد در فصل تابستان و راهاندازی دستگاههای سرمایشی و کولرها بود. اما اینبار در فصل تابستان این روند رخ داده بود. در یک چنین شرایطی تحلیلگران پیشنهاد دادند که از یک طرف برنامهریزی با پایان دادن به یارانههای غیرضروری به صنایع بزرگ از جمله فولاد، فشار به شبکه نیروگاهی کشور کاهش پیدا کند و از سوی دیگر منابع برآمده از این طرح صرف سرمایهگذاری در توسعه نیروگاهی کشور شود تا بتواند پاسخگوی نیازهای کلی کشورمان شود. این روند برای صنایع بزرگ کشور هم محاسن فراوانی دارد.
وابستگی صنایع به یارانههای انرژی، توان رقابتی صنایع را کاهش میدهد و باعث کاهش تاثیرگذاری آنها در بازارهای بینالمللی میشود. صنایع بزرگ با سودهای قابل توجهی که دارند میتوانند نیروگاههای خودتبدیلی ایجاد کرده و از این ظرفیتهای انرزی برق مورد نیاز خود را تامین کنند. این سرمایهگذاری در بلندمدت منافع فراوانی برای این صنایع میتواند داشته باشد.
از یک طرف توان رقابتی آنها را در بازارهای بینالمللی بالا میبرد، از سوی دیگر باعث ایجاد ظرفیتهای نیروگاهی بلندمدت برای آنها میشود ضمن اینکه فشار مضاعف بر شبکه برق کشور را کاهش میدهد و فرصت سرمایهگذاری در این بخش را ایجاد میکند. یکی از ضرورتهایی که معتقدم اقتصاد ایران در چشمانداز پیش رو باید مورد توجه قرار دهد، استفاده از یک چنین رویکردهای اصلاحی برای رشد صنایع و کاهش وابستگی به یارانههای انرژی است. همانطور که افزایش وابستگی بودجه به نفت، خطرناک است و اقتصاد ایران را با مشکل بیماری هلندی و... روبهرو میکند، افزایش وابستگی صنایع به یارانههای انرژی نیز باعث بروز مشکلات فراوانی برای صنایع خواهد شد. به نظرم در چشمانداز سالهای آینده این مساله یکی از ضرورتهایی است که باید برای برونرفت از آن راهکارهای عملیاتی درستی اندیشیده شود تا صنایع ایران امکان رشد پایدار و بلندمدت در فضای بینالمللی داشته باشند.