جامعه پریشان حاصل اقتصاد پریشان است

۱۳۹۹/۱۱/۲۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۶۰۳۶
جامعه پریشان حاصل اقتصاد پریشان است

قشر متوسط جامعه در خطر نابودی 

گلی ماندگار| انگار کسی به فکر درمان اقتصاد بیمار ایران نیست، هر چه از سوی مسوولان اتفاق می‌افتد یا وعده و وعید‌هایی است که هیچگاه عملی نمی‌شود یا پاک کردن صورت مساله است که البته بسیاری از مسوولان در انجام این امر ید طولایی دارند. زمانی که کلیات بودجه دولت در سال 1400 از سوی مجلس رد شد. انتظار این می‌رفت که کاری برای اصلاح و بهبود آن صورت گیرد. اما در این میان آنچه بیش از همه به چشم آمد خط و نشان کشیدن‌های کلامی بین دولت و مجلس بود. 

    اقتصاد پریشان جامعه را پریشان می‌کند

خیلی از کارشناسان حوزه اقتصادی و البته 

جامعه شناسان بر این باورند که جامعه‌ای می‌تواند رشد و پویایی لازم را داشته باشد که از اقتصادی با ثبات برخوردار باشد، در واقع به گفته آنها اقتصاد پریشان می‌تواند جامعه را هم پریشان کند. وقتی مردم از رفاه نسبی و شرایط زندگی عادی برخوردار نباشند، امکان آسیب‌ها و بزه‌های اجتماعی بیشتر می‌شود، در واقع قشر متوسط هر جامعه برقرار کننده تعادل در جامعه هستند و اگر این قشر از بین برود تعادل جامعه نیز از بین خواهد رفت و پیامد آن می‌تواند بسیار آسیب زننده باشد. متاسفانه در حال حاضر در کشور ما در شرایط اقتصادی کنونی امکان از بین رفتن کامل قشر متوسط جامعه بسیار است و همین امر باعث شده تا طبق آمارهای اعلام شده از سوی نهادهای نظامی و انتظامی آمار بزه‌های اجتماعی افزایش چشمگیری داشته باشد. 

    رویای افزایش یارانه 

یا کابوس افزایش گرانی ها

حالا که مجلس و دولت در حال کشمکش برای تصویب لایحه بودجه 1400 هستند، در این بین صحبت از افزایش میزان یارانه به 250 هزار تومان هم به گوش می‌رسد و این سوال را مطرح می‌کند که آیا واقعا افزایش میزان یارانه می‌تواند گره کور اقتصاد بیمار ایران را باز کند؟ بسیاری از کارشناسان بر این باورند که افزایش میزان یارانه‌ها مساوی است با افزایش تورم و البته مشکلات اقتصادی بیشتر برای مردم. 

    مردم یارانه نمی‌خواهند

کار و اقتصاد پویا   می‌خواهند

محمود علوی، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه در این باره به «تعادل» می‌گوید: رویه پرداخت یارانه از ابتدا هم اشتباه بود، اصلا همین مساله یارانه بود که اقتصاد کشور را دچار مشکلات متعدد کرد، مردم آن زمان چون هیچ چشم‌اندازی از این موضوع نداشتند خوشحال بودند، اما حالا خیلی‌ها فهمیده‌اند که اصلا پرداخت یارانه به نفع هیچ کس نیست، آنها از دولت پول دستی نمی‌خواهند، شغل می‌خواهند و زندگی که در آن هر روز قیمت اجناس چند برابر نشود. اینکه ما مردم را به پرداخت یارانه‌های اینچنینی دلخوش کنیم در حالی که حداقل خرج یک خانواده 4 نفره در یک ماه به بیش از 8 میلیون تومان می‌رسد، در واقع یک میلیون یارانه‌ای که دریافت می‌کنند نمی‌تواند دردی از آنها دوا کند و زندگی شان را سامان بدهد.

او در بخش دیگری از سخنانش می‌گوید: ضمن اینکه افزایش میزان یارانه خود دلیل دیگری می‌شود برای افزاش قیمت اجناس و به این ترتیب تورم چندین و چند برابر می‌شود و مردم دیگر توان پرداخت هزینه‌های عادی زندگی خود را هم نخواهند داشت. به زبان ساده‌تر رونق اقتصادی برای مردم در میزان توان آنها برای تهیه مایحتاج زندگی شان خلاصه می‌شود، در اینکه شغل داشته باشند، درآمد متناسب با هزینه داشته باشند و هر روز نگران گران‌تر شدن اجناس و پایین آمدن قدرت خرید خود نباشند. این یعنی رونق اقتصادی از نگاه مردم.

    مخالفت مجلس با وزارت کار

در این میان، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی طی اطلاعیه‌ای درباره حمایت معیشتی از اقشار 

کم درآمد و فاقد درآمد ثابت اعلام کرد که بنا به مصوبه ستاد ملی کرونا، تفاهم صورت گرفته بین مجلس شورای اسلامی و سازمان برنامه و بودجه مبنی بر حمایت از معیشت اقشار کم‌درآمد و فاقد درآمد ثابت، سازمان برنامه و بودجه مصوبه‌ای را به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ابلاغ و شناسایی مشمولان را در دستور کار قرار داد؛ اما مجلس مخالفت خود را با توضیحات وزارتخانه مذکور اعلام و اظهار کرد که زیرساختی برای شناسایی سه دهک پایین درآمدی جامعه وجود ندارد. 

   تبعات افزایش نرخ ارز بر کارگران

آلبرت بغازیان، اقتصاددان، در این باره می‌گوید: این طرح در مرحله بررسی است تا دولت تغییری در آن بدهد یا خیر؟! و هنوز اتفاقی نیفتاده است. تنها امری که امروز می‌توان به آن اشاره کرد این است که در مورد لایحه بودجه، یا مجلس یا دولت کنار می‌آیند و باید دید ایرادات چیست و کدام یک حق دارند و بودجه‌ای که طراحی شده چه تبعاتی خواهد داشت. مجلس در بودجه نرخ ارز 11 هزار تومانی دولت را 17 هزار و 500 تومان کرده است. این افزایش هم برای دولت درآمد ایجاد می‌کند و هم می‌تواند کسری را برطرف کند و هم می‌توان این مابه‌التفاوت را به صورت یارانه به مردم پرداخت کرد و به بعضی را دو یا سه برابر داد ولی هیچ منطقی پشت این طرح نیست. 

    یارانه، حقوق کارگر نیست که تاخیر داشته باشد

او می‌افزاید: اگر مجلس می‌خواهد برای سال بعد تورم ایجاد کند و برای سال بعد دولت را نسبت به جمع آوری مالیات کم کار کند و دولت به دنبال منابع درآمدی سالم و پایدار نباشد، پس بر این قضیه اصرار داشته باشد. دولت بررسی کرده است و می‌داند 17 هزار و 500 تومان عددی نیست که بتواند بازار ارز را از تلاطم دربیاورد یا جلوی افزایش قیمت‌ها را بگیرد. مسلما این کار افزایش نرخ ارز در بازار آزاد و افزایش قیمت‌ها را به دنبال دارد. معمولا این درآمد‌های نفتی محقق نمی‌شود و پول آن به مقداری که پیش‌بینی شده برنمی‌گردد ولی هزینه باید انجام شود. از این رو دولت با پرداخت افزایشی یارانه‌های ماهانه روبرو است که نمی‌تواند آن را به تاخیر بیندازد. زیرا حقوق کارگر و پیمانکار نیست که تاخیر داشته باشد از این رو تبعات ناخوشایندی خواهد داشت.  این اقتصاد دان در مورد اینکه این طرح برای قشر کارگر تبعات اقتصادی دارد، بیان کرد: مسلم است که یارانه، 250 هزار تومان نمی‌شود و به همه نیز نمی‌رسد. پس غربالگری اینکه به چه کسی تعلق بگیرد، خود مساله‌ای است که زیر سوال خواهد بود. اینکه به همه پرداخت شود یا با پایگاه داده‌ای قدرتمندی به برخی پرداخت شود ولی دولت نشان داده نمی‌تواند چنین کاری را ظرف یک سال عملی کند. زیرا سرگرم تغییر دولت و جا افتادن دولت بعدی خواهیم بود و تبعات این کار خوب نیست و تاثیر ارز 17 هزار و 500 تومان، بر کالاهای اساسی یعنی دوبرابر شدن برخی از اقلام و این یعنی مجددا باید آن یارانه را به مغازه‌دار برگردانند تا مایحتاج بخرند. 

   تحمیل اقدام غیرکارشناسی شده 

از سوی مجلس

بغازیان می‌گوید: چرا باید تورم ایجاد کرد؟ قیمت‌ها را کنترل کنند و لازم نیست یارانه اضافه شود زیرا قدرت خرید این یارانه کم می‌شود. از طرفی انگیزه کار از بین می‌رود. فردی با خانواده‌ای چهار نفره وقتی ماهی یک میلیون تومان می‌گیرد تلاش او به کار کم می‌شود و حالتی از گداپروری ایجاد می‌شود. مسلما 60 میلیون نفر مستحق گرفتن یارانه نیستند وگرنه وای به سیاست‌های حمایتی که تا اینجا هیچ کدام نتیجه‌ای نداده است و ما امروز 60 میلیون نفر را محتاج یارانه کرده‌ایم. مجلس کاری غیر کارشناسی شده را به دولت تحمیل می‌کند. اما از سوی دیگر امان‌الله قرایی 

جامعه شناس نیز در این باره به تعادل می‌گوید: ادامه روند کنونی می‌تواند بسیار آسیب زننده باشد و مسوولان باید هر چه زودتر فکری به حال این اقتصاد بیمار بکنند. در حال حاضر تعداد افرادی که حتی توان خرید مایحتاج روزانه خود را ندارند رو به افزایش است این اتفاق می‌تواند پیامدهای بسیار خطرناکی در زمینه امنیت اجتماعی به همراه داشته باشد. او در بخش دیگری از سخنانش در مورد افزایش میزان یارانه‌ها می‌گوید: این کار کاملا اشتباه است و خود باعث تورم خواهد شد، من اقتصاد دان نیستم اما به عنوان یک جامعه شناس و کسی که در این کشور زندگی می‌کند، می‌بینم که پرداخت یارانه‌ها چه بلایی بر سر اقتصاد کشور آورد و حالا با افزایش آن می‌توان پیش بینی کرد که چه اتفاقات ناخوشایند دیگری خواهد افتاد. تا زمانی که اقتصاد کشور را درمان نکنیم نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که آسیب‌های اجتماعی خود به خود حل شوند، در حال حاضر سرقت، فساد، فحشا و... مشکلاتی است که به دلیل اقتصاد نا بسامان کشور هر روز در حال افزایش است. به هر حال بیشترین سهم در کاهش آسیب‌های اجتماعی و سیاسی و ... کاهش فشارهای اقتصادی وارد شده بر مردم است، اما گویا برخی از مسوولان هنوز این واقعیت را باور ندارند و می‌خواهند از میانبرهایی که البته نتیجه‌ای هم در بر ندارد، وضعیت اقتصادی کشور را یک شبه دگرگون کنند. با طرح‌ها و برنامه‌هایی که تا به امروز ثابت شده نتیجه آن تنها فشار بیشتر بر افراد جامعه بوده و حتی تا پای از بین رفتن قشر متوسط جامعه هم پیش رفته و حالا تعداد بیشتری از افراد هر روز به زیر خط فقر هدایت می‌شوند.