تزریق یکپارچه بیاعتمادی در بورس
رقیه ندایی
یکسالی میشود که هر روز میگوییم وضعیت بورس عجیب شده و با کمک و اظهارنظرهای مسوولان این وضعیت عجیبتر میشود. زمستان سال 98 بود که مسوولان دولتی مردم را به بورس دعوت کردند و پس از آن شاهد بازدهی در حدود 310 درصدی در بازار بودیم اما پس از آن بورس تهران وضعیت اصلاحی و نزولی چندماهه را پیش گرفت و در نهایت باعث شد بسیاری از سهامداران سرمایه خود را از بازارسرمایه خارج کنند و وارد بازارهای موازی کنند. در ابتدا باید گفت که آنگونه دعوت مردم به بورس توسط دولت یک خطا بود و موجب شد افرادی با سواد مالی کم و یا متوسط وارد بورس شوند و ادعای حرفهای بودن کنند. خرید و فروش سهام و یا سیگنال دادن توسط افراد بیتجربه موجب شد که بورس وضعیت ناگواری به خود بگیرد و از ماه مرداد، ما هر روز شاهد صفهای فروش بسیار طویل در بازار باشیم. صفهای طویل بورسی برای فروش سهام تنها تقصیر سهامداران خرد بازار نبود بلکه در میان دولت و مسوولان نیز مقصر هستند و با عملکرد خود باعث شدند تمامی سهامداران نسبت به بورس بیاعتماد و یا کم اعتماد شوند و در نتیجه بیاعتمادی و چند عامل دیگر دست در دست هم داد و موجبات نزول بازار را فراهم ساخت. بعد از عملکرد مسوولان به سازمان بورسیها میرسیم که این سازمان طی یک سال کاری سه رییس به خود دید. مصوبات شبانه و اجازه اظهارنظر تمامی ارگانهای جامعه درخصوص بازار سرمایه و امثال این موارد وضعیت فعلی بازار را پدیدار ساخت. حال مهمترین نکته برای بازگشت بازار را میتوان جلب اعتماد سهامداران و پس از تزریق نقدینگی در این بازار دانست که اگر این موارد اجرایی شود در نهایت شاهد یک وضعیت معقول در بازار خواهیم بود