چشمان منتظر بازنشستگان تامین اجتماعی
علی دهقانکیا
بعد از مشکلاتی که در خصوص تخصیص مبلغ مورد نظر بند و تبصره 2 لایحه بودجه دولت ایجاد شد و در آنجا مبلغ 90 هزار میلیارد تومان برای استمرار متناسبسازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی و در قالب بخشی از بدهیهای دولت به سازمان تامین اجتماعی در نظر گرفته شد، در ادامه با افزایش دامنه پرداختها به معلمان، ایثارگران، هیاتهای علمی، بازنشستگان کشوری و لشکری و... موضوع از روند منطقی خود خارج شد. از همان ابتدا کانون عالی بازنشستگان تامین اجتماعی به این موضوع اعتراض کرد و جلسات متعددی با آقای نوبخت و در ادامه با معاونان ایشان برگزار شد. در همان جلسات اعلام شد که بازنشستگان تامین اجتماعی از تصمیمسازان و مسوولان صدقه و اعانه نمیخواهند و خواستار پرداخت بخشهایی از طلب دولت به سازمان تامین اجتماعی هستند. در حال حاضر دولت بیش از 360هزار میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بدهی دارد. چنانچه این بدهیها در زمان مناسب و در وقت مقتضی پرداخت شده بود، بسیاری از مشکلات صندوقهای بازنشستگی اساسا ایجاد نمیشدند. اما مسوولان تصمیم ساز چه در دولت و چه در مجلس گوششان به این در خواستها بدهکار نیست. دولت هر زمان که مطالبات بازنشستگان تامین اجتماعی مطرح میشود و فشارها بیشتر میشود، اعلام میکند؛ شما چقدر پول نیاز دارید برای متناسبسازی؟ و بعد با پرداختهای ناچیز تلاش میکنند مدتی مشکلات را به تعویق بیندازند. در حالی که حل مشکلات این بخش نیازمند طراحی یک نقشه راه درست و برنامهریزی معقول است که هرگز به آن توجه نمیشود. هر سازمانی به هرحال منابعی و مصارفی دارد. باید کاملا روشن و شفاف مشخص باشد که چه منابعی در اختیار است و بعد متناسب با منابع اقدام به برنامهریزی برای مصارف شود. در سال99، 17هزار میلیارد تومان برای متناسبسازی هزینه شد که 3هزار میلیارد آن برای مسکن و بُن و 14هزار و 500 میلیارد تومان آن هم برای متناسبسازی هزینه شد. اما برای امسال با افزایش 30درصدی به رقمی حدودا 25هزار میلیارد تومانی نیاز است تا برای نیازهای روتین بازنشستگان تامین اجتماعی هزینه شود. برای مرحله دوم متناسبسازی هم نیازمند 30هزار میلیارد تومان است که رقم را به بیش از 50هزار میلیارد تومان میرساند. باید پرسید که چه مبلغی از این نیازها در قالب بودجه 1400 تدارک دیده شده است؟ به هر حال بخشی از این پول باید برای منابع جاری در نظر گرفته شود. بخشی از این پول باید صرف سرمایهگذاری در سهام و... شود تا دست سازمان برای پاسخگویی به نیازهای به حق بازنشستگان در سالهای آینده نیز فراهم شود. در نهایت و بعد از کش و قوسهای فراوان 90 هزار میلیارد تومان در بودجه 1400 با فشار مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی و کانون عالی بازنشستگان و بخشهای استانی، تلاش کردند تا این 90هزار میلیارد تومان به 150هزار میلیارد تومان افزایش داده شود تا در نهایت دولت بتواند بخشی از بدهیهای قدیمی خود به سازمان تامین اجتماعی بپردازد. اما بلافاصله پس از طرح مساله در مجلس همه مشتری این اعتبارات شدند. از کمیته امداد و ایثارگران گرفته تا هیاتهای علمی و معلمان و... تلاش میکنند تا نیازهای خود را از طریق این اعتبارات تامین کنند. مساله اساسی تامین اجتماعی آن است که دولت بدهی بزرگی به تامین اجتماعی دارد و قرار نیست، کسی به این قشر اعانه بدهد یا صدقه پرداخت کند. خیلی فرق دارد، سازمان به دنبال بدهیهای به حق خود باشد یا اینکه به خاطر امور عادی بخواهند از دولت اعتباراتی جذب کنند. اگر دولت بر اساس اسناد بالادستی بدهی خود را در موعد مقرر پرداخت کرده بود؛ با سرمایهگذاریهای روتینی که سازمان تامین اجتماعی انجام میدهد، امروز یک تریلیون و400هزار میلیارد تومان منبع مالی در اختیار داشت. طبیعی است، زمانی که دولت مدیریت سازمان تامین اجتماعی را در اختیار بگیرد و از 9نفر هیات امنا 6نفر دولتی باشند، معلوم است، چه بلایی قرار است، سر سازمان بیاید و چطور منافع بازنشستگان و بیمهشدگان تامین اجتماعی پایمال خواهد شد. این روند بعد از رورود لایحه به مجلس با بحرانهای دامنهدارتری مواجه شد. علیرغم اینکه آقای قالیباف مدام اعلام میکند که جدولی برای متناسبسازی طراحی شود، اما وقتی به مرحله تصمیمگیری و رایگیری میرسد، موضوعات فراموش میشود و حقوق به حق تامین اجتماعی استیفا نمیشود. این در حالی است که هر کدام از نمایندگان مجلس در مصاحبههایی که میکنند از ضرورت پرداخت بدهیهای سازمان تامین اجتماعی و اجرای طرح متناسبسازی حقوق بازنشستگان صحبت میکنند اما در هنگام عمل هیچ کمکی به این قشر نمیشود. جالب اینجاست که هر نهادی که نیاز داشت از منابع صندوق توسعه ملی استفاده کرده، اما نوبت به سازمان تامین اجتماعی که میرسد، همه فراموش میکنند چه وظایفی در خصوص این سازمان دارند.
سال 99 دولت، 50هزار میلیارد تومان به تامین اجتماعی پرداخت کرد تا 30درصد ان صرف متناسبسازی حقوق بازنشستگان شود. دولت در ادامه یکبار 6هزار میلیارد تومان برای بازنشستگان لشکری برداشت کرد و در ادامه هم 12هزار میلیارد تومان برای بازنشستگان کشوری برداشت کرد. اما امروز مدام مصاحبه میکنند که ما 32 هزار میلیارد تومان به تامین اجتماعی تخصیص دادیم و میبایست کل این مبلغ را برای متناسبسازی صرف میکردند. اما در قانون هرگز به یک چنین ضرورتی اشاره نشده بود. امروز بازنشستگان و بیمهشدگان تامین اجتماعی واقعا نگران هستند و به هیچکدام از وعدههایی که برای پرداخت بدهیهای سازمان تامین اجتماعی داده بودند، عمل نکردند. در بطن این فراز و فرود اما نکتهای که نه از سوی نمایندگان مجلس و نه از جانب مسوولان دولتی مورد توجه قرار نمیگیرد، چشمان منتظر مردان و زنانی است که سالها عمر و جوانی خود را صرف خدمترسانی به کشور و اقتصاد کردهاند، اما امروز که زمان پاسخگویی به نیازها و حمایت از بازنشستگان و بیمهشدگان رسیده است، همه فراموش کردهاند که چه وظایفی در این زمینه دارند. معتقدم تا قبل از اینکه دیر شود و صدای اعتراضات بهحق بازنشستگان در مقابل نهادهای تصمیمساز مثل مجلس و سازمان برنامه و بودجه طنینانداز شود، باید به صورت اصولی و منطقی به این نیازها پاسخ داده شود.