کدام آب را گل نکنیم
ایران کشوری خشک و نیمه خشک است و از لحاظ منابع آبی شرایط مطلوبی ندارد که ۱۳ اسفند روز ملی آب فرصتی است تا در سیاستهای کلی و مساله آب بازنگری شود تا بتوانیم این بحران را پشت سر بگذاریم.
این یک واقعیت است که ایران با کمبود آب مواجه است، ایران بین ۱۷ کشوری است که با بحران آب مواجه است و همه این کشورها در خاورمیانه یا شمال آفریقا واقع شدهاند، البته این معضل فقط مربوط به ما نیست بلکه آمار میگوید ۵۰ درصد مردم دنیا با بحران آب روبرو هستند، عامل اصلی بحران آب در کشور از سوءمدیریت و نبود انسجام در مدیریت آب نشات میگیرد تا جایی که حتی بر سر میزان استفاده آب بین نهادهای مرتبط با کشاورزی و صنعت اختلاف نظر اساسی دیده میشود.
از طرفی مقدار آبی که در کشاورزی و صنعت مصرف میشود بهینه نیست، در کشاورزی به جایگزین کردن آبیاری قطرهای و تحت فشار به جای سنتی نیاز ضروری داریم، بیش از ۹۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر ما در بخش کشاورزی مصرف میشود، همه مصرف آب در بخش خانگی و صنعت هشت درصد است، بخش کشاورزی بیش از همه فعالیتهای انسان به آب نیاز دارد، تولید همه محصولات کشاورزی و دامی به آب وابسته است، اگر در منطقهای باران کافی ببارد کشاورزان نیازی به آبیاری محصولات خود ندارند اما اگر بارندگی کافی نباشد آبیاری محصولات ضروری است پس باید روش کار کشاورزی متناسب با شرایط اقلیمی مناطق باشد، مثلا بهتر است در مناطق کم آب گیاهانی که در مقابل خشکی مقاومت بیشتری دارند کاشته شوند زیرا به دلیل نیاز نداشتن گیاه به آب فراوان هم مقرون به صرفه است و هم مانع شوری زمین در اثر آبیاری با آب کم میشود.
در کنار بخش کشاورزی، صنایع آب بر هم هستند که حجم زیادی از منابع آبی را به خود اختصاص میدهند، در واقع در صنایع بزرگ آب بر نیز ایراداتی مطرح است که از جمله به عنوان مثال جانماییهای اشتباه و فاصله زیاد از آب دریا در صنایع استان اصفهان میتوان اشاره کرد، نباید آب را به کنار صنعت ببریم بلکه باید صنعت را در کنار آب برپا کنیم تا بیشتر از این به شرایط شکننده منابع آبی کشور فشار وارد نشود.
با توجه به آمارهای اعلام شده از سوی صندوق جهانی طبیعت (WWF)، در طول ۱۰ سال آینده بحران کم آبی بیشتر نقاط جهان به ویژه کشورهای اروپایی و آسیایی را در بر میگیرد و با توجه به تعریف بانک جهانی چنانچه کشوری سالانه کمتر از هزار متر مکعب آب شرب برای شهروندانش داشته باشد با مشکل جدی کمبود آب مواجه میشود، از این رو برای تامین کردن امنیت آبی کشور با به کارگیری اصول مدیریت پیشرفته آب و با صرفه جویی در مصرف خانگی، صنعتی و کشاورزی به ذخیره منابع آبی کشور میتوان کمک کرد.
الگوی نادرست مصرف آب هم وضعیت بحرانی آب در کشور را تشدید میکند، به عنوان مثال سرانه مصرف آب در اتریش که ذخایر آبی آن چند برابر ایران است ۱۱۱ لیتر است اما در ایران ۲۵۰ تا ۳۰۰ لیتر مصرف سرانه آب است که واقعا جای تامل دارد، یکی دیگر از موارد قابل توجه برداشتهای بی رویه و غیرقانونی از آبهای زیر زمینی و خالی شدن سفرههای زیرزمینی است، تصور کنید که همه آب مصرفی شهر پرجمعیتی مانند یزد از آبهای زیر زمینی تامین میشود و با توجه به کاهش بارندگیها، اگر آب مصرف شده جایگزین نشود این منابع تا چند سال دیگر نمیتوانندجوابگوی نیاز آبی این شهر باشند، یکی از راه کارهای ارایه شده این است که دولت حتما باید آب شرب را از آب مصرفی جدا کند و کنترل شدیدی روی مصرف آب شرب صورت گیرد.
در دو سال گذشته شاهد بارندگیهای خوبی در بیشتر نقاط کشور بودیم که برخی مدعی شدند که زمان خشکسالی به پایان رسیده و وارد ترسالی شدیم در حالی که محققان میگویند بارندگی دو سال اخیر به معنای پایان خشکسالی نیست و ما همچنان با بحران آب درگیر هستیم.
سیل یک موهبت است اما متاسفانه آن را به مصیبت تبدیل میکنیم و نتایج این تبدیل را در بخشهایی از کشور مانند خوزستان، لرستان و سیستان و بلوچستان دیده ایم، این سیلها نباید باعث شود که فکر کنیم آب مازاد داریم و این آب مازاد را مجازیم از این حوضه به آن حوضه منتقل کنیم بلکه باید تلاش کنیم بر اساس قوانین حاکم بر طبیعت ایران چیدمان توسعه را طراحی کنیم.
ایران کشوری است که از دیرباز مردم آن نشان دادند که درک و فراست بالایی برای تطابق با واقعیتهای اقلیم کشور دارند و مصداق آن بادگیرها، کاریزها، قناتها و یخدانها است، باید تلاش کنیم همچنان به عنوان یک کشور پیشگام و الگو مطرح بمانیم.