بی مبالاتی مسوولان و بیتوجهی مردم
مریم شاهسمندی
از همان روزی که قرار شد جادهها را نبندند و مسافرت آزاد باشد و مسوولان تصمیمگیری در این باره را به عهده مردم گذاشتند معلوم بود که آنچه در نهایت اتفاق خواهد افتاد فشار مضاعفی است که به کادر درمان وارد میشود و مردمی که بیملاحظه بار سفر میبندند و بعد هم با علایم کرونا راهی بیمارستانها شده و نیازمند خدمات درمانی خواهند بود. اینکه 15 هزار نفر مبتلا به کرونا بدون توجه به پروتکلهای بهداشتی به مسافرت رفتهاند خود درد دیگری است که هیچ درمانی برای آن پیدا نخواهد شد. مردم بیمبالاتتر از آن هستند که مسوولان در تصورشان میگنجد و حالا این کادر درمان است که باید تاوان این بیمبالاتی و بیمسوولیتی را بدهد. بیمارستانها باز هم هر روز شلوغتر از دیروز میشود و آمار مرگ و میر یک بار دیگر سه رقمی شده و این در حالی است که رییس دولت از کاهش میزان ابتلا به کرونا خبر میدهد و معلوم نیست این آمار و ارقام از کجا به دست رییسجمهور میرسد ...
در حالی که تمامی پزشکان و پرستاران و مسوولان وزارت بهداشت و درمان کشور از آغاز پیک چهارم در کشور خبر میدهند و قرار است روزهای خیلی سختی را پیش رو داشته باشیم. اینکه هیچ کس حاضر نشد تا در روزهای پایانی اسفند جادهها را مسدود کند و مردم را وادار به ماندن در شهرهای خود میکردند شاید الان نه پیک چهارمی در کار بود و نه آمار مرگ و میر سه رقمی میشد و نه آمار مبتلایان از مرز 10 هزار نفر در روز میگذشت. کار به جایی رسیده که اعضای شورای شهر تهران به فکر ساختن قبرستانی جدید برای تهرانیها هستند. این روزها میتوانست روزهای خیلی بهتر و شادتری برای مردم باشد، اما به مدد بیتوجهی آنها به هشدارها و البته بیمسوولیتی مسوولانی که عادت کردهاند همهچیز را به دست تقدیر و سرنوشت بسپارند قرار است روزهایی بدتر و سختتر را پیش رو داشته باشیم. اینکه هر روز خبر درگذشت یک فردی که میشناسیم را میخوانیم و میشنویم. دردی است که قرار است تا مدتهای مدیدی با ما باشد. سرعت واکسن زدن در کشور آنقدر کند است که
هیچ کس نمیداند چه زمانی ممکن است بتواند حداقل دوز اول واکسن را دریافت کند. تجربه ثابت کرده وقتی قرار است مردم و مسوولان دست به دست هم بدهند و شرایط را کنترل کنند، بدترین نتیجه ممکن به دست میآید، نه مردم به هشدارها توجهی نشان میدهند و نه حتی جریمههای قانونی میتواند آنها را از اعمال خطرآفرین باز دارد و مسوولان هم که بیشتر ترجیح میدهند مسوولیت را از روی دوش خود بردارند.
راستی اقتصاد گردشگری چقدر مهمتر از سلامت و جان مردم بود که باید در این شرایط کرونا توسط مردم چرخ آن میچرخید و مسوولان نمیتوانستند به صورت دیگری به این صنعت کمک کنند؟ چرا تمام مسوولان سعی میکنند با دادن شعارهایی که خودشان هم میدانند تا رسیدن به عمل فاصله بسیارزیادی دارند مردم را گمراه کنند. اینکه وزیر بهداشت هر روز هشدار میداد و میگفت مردم به سفر نروند و از سوی دیگر رییس دولت با شادی اعلام میکرد که کرونا را شکست دادهایم و دیگر پیک جدیدی نخواهیم داشت، جز گمراه شدن مردم چه عاقبت دیگری داشت. حالا هر روز بر تعداد مبتلایان اضافه میشود. حالا دوباره این بیمارستانها هستند که باید بیش از ظرفیت خود بیمار پذیرش کنند و این کادر درمان هستند که باید بیش از ظرفیت خود تلاش کنند و جان بیماران را نجات دهند.