رتبه ۱۸ اقتصاد ایران در جهان
به گفته رییس سازمان برنامه بودجه کشور بر اساس گزارش سال ۲۰۲۰ بانک جهانی اقتصاد ایران در رتبه ۱۸ جهان قرار داشته است. اما کارشناسان اقتصادی براساس شاخصهای مختلف، معتقدند که اگرچه از نظر تولید ناخالص داخلی ایران رتبه 18 را در جهان دارد اما از نظر تولید سرانه، توزیع درآمد، تولید ناخالص ملی، سرمایهگذاری، رشد اقتصادی، سرمایه انسانی و سایر شاخصهای توسعه رتبههای مختلف بین 18 تا 30 را کسب کرده است و لذا نمیتوان تنها براساس تولید ناخالص داخلی برای یک جمعیت 80 میلیونی و با مزیتهای بزرگ نسبی انرژی و طبیعت در ایران، شرایط اقتصاد ایران را ارزیابی کرد بلکه باید به شاخصهای فضای کسب وکار، تورم، بیکاری، سرمایهگذاری، و سایر شاخصهای کلان اقتصاد نیز توجه شود و از نظر شاخصهای فضای کسب و کار و تولید ایران از رتبههای خوبی برخوردار نیست و لذا باید شاخصهای دیگر مانند رتبه حاکمیت خوب دولتها و از جمله جایگاه سازمان برنامه و بودجه در بین سازمانهای اقتصادی و برنامهریز جهان نیز بررسی شود. در این رابطه، محمدباقر نوبخت در توئیتی نوشت: «اینکه در چند سال اخیر در سخنرانیهای دهه فجر از رتبه هجدهم اقتصاد ایران که در گزارش سال ۲۰۲۰ بانک جهانی نیز منعکس شده است، خبر میدادم، موضوع درستی است. اما ارایه گزارش در این مورد به مقام معظم رهبری خبر نادرستی است. لطفاً اخلاق رعایت شود.» محمد باقر نوبخت در ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ در برنامه نگاه یک سیما گفته بود: در ۴۲ سال گذشته اتفاقات زیادی به ما گذشت که روی اقتصاد ما اثر گذاشت. با همه مشکلاتی که داریم و رنج و فشار اقتصادی روی مردم، باید بپذیریم براساس معیارهای قدرت اقتصاد، ما جزو ۱۸ کشور بزرگ جهان هستیم. این اظهارات نوبخت با واکنش برخی از رسانهها مواجه و رتبه ۱۸ اقتصاد ایران از سوی آنها مورد شک و تردید قرار گرفته بود.
معیارهای مختلف
در مورد رتبه اقتصادی ایران در جهان
اخیرا رتبه اقتصادی ایران در جهان محل بحث زیادی بوده اما واقعیت این است که رتبه اقتصادی کشورها بر اساس معیار رتبه بندی، معمولا با یکدیگر مختلف است و این نتیجهگیری که یکسان نبودن رتبهها ناشی از اشتباه یک رتبهبندی است نیز صحیح نیست. البته با وجود ردهبندیهای مختلف، اقتصاد ایران یکی از ۳۰ اقتصاد برتر جهان است. به گزارش ایسنا، در ادبیات عامه، اندازه اقتصاد یا همان معیار رتبهبندی کشورهای مختلف مفهومی به نام تولید ناخالص داخلی است. به صورت کلی، تولید ناخالص داخلی را میتوان مجموع ارزش کالا و خدمات نهایی تولیدشده توسط افراد مقیم یک کشور در یک بازه زمانی معین نامید. اولا این بازه معین معمولا سه ماهه یایک ساله است و دوما منظور از کالای نهایی یعنی کالایی که به قصد مصرف خریداری میشود. (در خرید نان، آرد یک کالای واسطهای است و ارزش آن نیز در ارزش نهایی نان مصرفی لحاظ میشود.) در تعریف فوق به واژه مقیم آن کشور هم دقت کنید. این یعنی اگر یک فرد ژاپنی در چین فعالیت دارد، در محاسبه تولید ناخالص داخلی، ارزش تولیدشده توسط این فرد در تولید ناخالص داخلی چین لحاظ خواهد شد نه ژاپن. در طرف دیگر اما تولید ناخالص ملی مجموع ارزش کالا و خدمات نهایی توسط یک ملیت را اندازه میگیرد؛ فارغ از اینکه در داخل یا خارج آن کشور ایجاد شده باشد.
اجزای تولید ناخالص داخلی
بهطور کلی (نه همیشه) سه راه مختلف برای محاسبه تولید ناخالص داخلی یا GDP وجود دارد که شامل روش تولید، مخارج و درآمد میشود. همچنین در تولید ناخالص داخلی برخی از اجزای اقتصادی محاسبه نمیشوند؛ مثل فعالیتهایی که به آنها دستمزد تعلق نمیگیرد (مثل کار داوطلبانه)، اقتصاد زیرزمینی یا پرداختهای انتقالی.
مدلهای مختلف تولید ناخالص داخلی
اصلیترین دلیل متفاوت بودن رتبه اقتصادها در رتبهبندیهای مختلف همین عامل است. اگر تولید ناخالص داخلی با قیمتهای جاری بررسی شود به آن تولید ناخالص داخلی اسمی میگوییم. از طرف دیگر اگر قیمتها به نسبت سال پایه (مثلا پنج سال پیش) اندازهگیری شوند، به تولید ناخالص داخلی حقیقی میرسیم. اما گاهی هم تولید ناخالص داخلی بر حسب شاخص قدرت برابری خرید بیان میشود. مثال معروف در توضیح قدرت برابری خرید قیمت یک ساندویچ معروف است. کیفیت این ساندویچ در همه جا عموما یکسان است اما قیمت آن چه؟ اگر این کالا در امریکا دو دلار قیمت داشته باشد اما در انگلیس ۱.۵ پوند، نسبت قیمت آن در انگلیس به امریکا ۰.۷۵ (تقسیم ۱.۵ بر دو) خواهد بود. از طرف دیگر، ارزش هر دلار تقریبا ۰.۷۲ پوند است. چون ۰.۷۲ از ۰.۷۵ کوچکتر است یعنی بر اساس شاخص قدرت برابری خرید، قدرت خرید مردم در امریکا بیشتر از قدرت خرید مردم در انگلیس است.با توضیحات فوق واضح است که بر اساس شاخص معیار، به نتیجه متفاوتی در رتبه بندیها خواهیم رسید. پس طبیعی خواهد بود اگر رتبه اقتصادی ایران در رتبه بندیهای مختلف با یکدیگر اختلافاتی داشته باشد.