قواعد بازار آزاد و بورس

۱۴۰۰/۰۲/۰۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۷۸۹۶
قواعد بازار آزاد و بورس

رضا غنی‌پور 

انسان در عصر جدید با تبعیت از قواعد بازار آزاد قدم‌های بلندی در مسیر توسعه و پیشرفت برداشته و این قواعد در حال حاضر کامل‌ترین رویکردی است که می‌تواند نیازهای اقتصادی و معیشتی جوامع را تامین کند. برخی رویکردهایی که این روزها از سوی متولیان و برخی کارشناسان در خصوص بهبود بازار سرمایه ارایه می‌شود، نشان‌دهنده این واقعیت است که متاسفانه هنوز برخی تصور می‌کنند از طریق مهندسی، افزودن بر دامنه محدودیت‌ها یا احتمالا تزریق پول می‌توان مشکلات بازار سرمایه را به‌ طور کامل حل و فصل کرد. این دسته از مدیران تصور می‌کنند بدون بررسی ریشه‌های موضوع و معضلات با تزریق چند هزار میلیارد تومان پول، بورس در وضعیت نرمال قرار می‌گیرد و شاخص‌های بازار به سمت صعود حرکت خواهند کرد. اما خردمندان همواره به این نکته اشاره کرده‌اند که آنچه امروز پیداست؛ ریشه‌ای در گذشته است. برای بررسی بازار سرمایه باید به عقب بازگردیم؛ روز و روزگاری که بازار به سمت رشد حرکت کرد. 2سال قبل بود که نخستین نشانه‌های رشد در بازار نمایان شد. ابتدا بازار مسیر عادی و طبیعی را سپری می‌کرد اما اواخر سال 98 و ابتدای سال 99 فشارهای غیرطبیعی به بازار برای ورود پول و قرار گرفتن بازار در دالان صعودی آغاز شد. به سرعت موانع از مسیر رشد و عمق دادن به بازار برداشته شدند؛ روندی که باعث شد، قیمت سهم‌ها بیشتر از حالت طبیعی خود رشد کنند و بازار به سرمایه‌گذاران چشمک بزند. این روند هر چند ابتدای رشد بازار بود اما ویرانی‌های بازار نیز از همین مرحله استارت خورد. روندی که به نظر می‌رسد امروز نیز برخی افراد و جریانات تلاش می‌کنند آن را تکرار کنند. نقدینگی بدون ایجاد زیرساخت‌های لازم و طی مسیرهای معقول نه‌ تنها نجات‌بخش نیست بلکه می‌تواند به کابوسی تلخ برای بورس بدل شود. بنابراین رشد در بازار باید یک روند طبیعی داشته باشد و برای داشتن روند طبیعی، اقتصاد کشور به یک بازار واقعی بدون دخالت‌های گاه و بیگاه و شانتاژ نیاز است. حال باید دید بازار واقعی واجد چه ویژگی‌هایی است؟ از منظر اقتصادی، بازار آزاد قلمرویی است که انسان‌ها به صورت داوطلبانه در آن شروع به مبادله می‌کند و در این مبادلات قوانین به صورت طبیعی در دل خود بازار ایجاد می‌شود. بنابراین هر نوع قوانین و محدودیت و جهت‌دهی به بازار از خارج بازار، یک روند غیرطبیعی است که باعث دستکاری قیمت‌ها خواهد شد. دستکاری قیمت‌ها بدترین اتفاق ممکن در یک بازار است که مبتنی بر المان‌های آزاد و طبیعی قصد ادامه حیات دارد. نباید فراموش کرد، قیمت‌ها در بازار تنها در حکم نشانه‌اند. تمام این مدیران با این ایده که ما بهتر از مردم صلاح آنها را می‌دانیم و به بیشتر از آنها می‌فهمیم دست به خلق قوانینی می‌زند که بازارها را از روند طبیعی خود خارج می‌کند. اما واقع است که هیچ مدیری به اندازه خود صاحب سرمایه، دلش به حال سرمایه‌های عمومی مردم نمی‌سوزد. در شرایط فعلی که هر فرد متخصص و غیرمتخصصی در حال دادن پیشنهادات مخرب برای بهبود شاخص‌های بازار است، بد نیست صاحبان سرمایه هم نظرات خودشان را در قالب پیشنهاد ارایه کنند. چند مورد که از نظر من در بازار برای اصلاح باید انجام داد شامل این موارد هستند: 

نخست) حذف دامنه نوسان؛ دامنه نوسان هیچ کمکی به سهامداران برای حفاظت از دارایی آنها نمی‌کند. به ‌طور مثال اگر سهمی امروز در بازار 1000 تومان ارزشیابی شود و بعد بازار به این نتیجه برسد که این ارزش‌گذاری اشتباه است و ارزش واقعی سهام 500 تومان است، قیمت با دامنه نوسان یا بدون دامنه نوسان به سمت 500 تومان حرکت خواهد کرد. ایجاد محدودیت در حرکت سهم به سمت 500 تومان فقط باعث ایجاد صف فروش خواهد شد. حتی این امکان وجود دارد که باعث سقوط قیمت بیشتر از محدوده 500 تومان نیز شود. چراکه خریدار با دیدن صف فروش از خرید خود منصرف شده و کمبود تقاضا برای خرید، سهم‌ها را به قیمت‌های بسیار پایین‌تر حرکت می‌دهد و البته این روند به صورت عکس هم وجود دارد.

دوم) حدف زمان پیش گشایش بازار؛ زمان پیش گشایش بازار در واقع بزرگ‌ترین نعمت برای سهامداران بزرگ بازارهاست که قصد دستکاری در روند عادی بازار را دارند بنابراین این روند مخرب باید حذف شود تا زمینه اثرگذاری منفی سهامداران نیز متوقف شود.

سوم) حذف مجوز برای تحلیلگران و حذف موانع ایجاد کارگزاری و رقابت بین کارگزاری‌ها: همواره در تمام دنیا این رقابت است که باعث افزایش کیفیت تولید کالا و خدمات می‌شود. در بازار سرمایه رقابت در بین تحلیلگران باعث می‌شود مردم مشاوران بهتری پیدا کنند و مشاوران بد در بازار با ارایه تحلیل‌های اشتباه از گردونه رقابت حذف شوند. کارگزاری‌ها هم در زمانی که رقابت وجود داشته باشد برای کسب سود بیشتر و جلب مشتری ناگزیر به ارایه خدمات با کیفیت‌تر و با قیمت مناسب‌تر هستند. بنابراین باید اجازه داده شود، بازار خود نارسایی‌ها را شناسایی و آنها را پس بزند.

چهارم) حذف مالیات از معاملات؛ هیچ دلیل منطقی برای گرفتن مالیات از سهامداران هنگام معامله وجود ندارد چون سهامداری که مالک سهام شرکتی محسوب می‌شود قبلا مالیات قانونی را از طریق شرکت پرداخت کرده است ضمن اینکه اساسا دولت خدماتی را به سهامداران ارایه نمی‌کند که از آنها توقع پرداخت مالیات‌های مازاد را داشته باشد. بخش خطرناک موضوع آن است که وقتی دولت‌ها متوجه این واقعیت می‌شوند که از طریق گرفتن مالیات می‌توان پول خوبی به دست آورد، تلاش می‌کنند از طریق نوسان‌سازی در بازار و روی آوردن مردم به معاملات کوتاه‌مدت درآمد بیشتری را کسب کنند. حذف هر نوع مانع برای انجام معاملات برای افراد و ابزارهای معاملاتی مانند فروش استقراضی، اهرم‌های مالی، بیمه سهم و... باعث دستکاری در عرضه و تقاضا می‌شود. ابزارهای معاملاتی هم کمک می‌کنند تا ریسک معاملات برای افراد کاهش پیدا کند. در این صورت مردم بیشتر به سمت افزایش دامنه‌های مهارتی حرکت و کیفیت بازار افزایش پیدا می‌کند.  

پنجم) حذف قیمت‌گذاری دستوری و یارانه‌ها و امتیازاتی که به شرکت‌ها داده می‌شود. نباید فراموش کرد این سهامداران هستند که مالک تولیدات شرکت‌ها هستند. این در حالی است که دولت به خودش اجازه می‌دهد که دارایی سهامداران را قیمت‌گذاری کند مثل موردی که در فولاد و خودرو مشاهده می‌شود. دولت تورم ایجاد می‌کند بعد مشکلات را روی مردم فرافکنی می‌کند و مردم را عامل گران‌فروشی اعلام می‌کند. بعد به این بهانه قیمت‌ها را با بخشنامه‌های دستوری پایین نگه می‌دارد. هزینه این قیمت ارزان‌تر را سهامداران باید از جیب‌شان پرداخت کنند. هدف از پیشنهاد این موارد، تبدیل بازار به یک بازار طبیعی است که مبنای موفقیت افراد یک رقابت سالم باشد نه داشتن رانت و امتیازهای ویژه.