واقعی‌بینی و مذاکره

۱۴۰۰/۰۲/۱۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۸۲۱۹
واقعی‌بینی و مذاکره

مهدی مطهرنیا

خبرهایی که از وین در محافل خبری ایران منتشر می‌شود و مبتنی بر آن اعلام می‌شود، دریچه‌های مثبتی بین ایران و کشورهای1+4 (از منظر ایران) گشوده شده است، همچنان تداوم دارد. ایران از عبارت 1+4 برای مذاکرات استفاده می‌کند، چرا که هنوز مذاکرات با ایالات متحده را به رسمیت نمی‌شناسد. از سوی دیگر واقعیت‌های موجود نشان می‌دهد که طرف اصلی مذاکره نه 4 کشور عضو شورای امنیت به علاوه آلمان بلکه امریکاست. مشخص است با بازگشت امریکا به برجام است که می‌توان منتظر گام‌های بعدی در مسیر ایجاد یک حرکت جدی در توافق بود. در این میان نگاه به مساله پرونده هسته‌ای و مذاکرات وین دچار نوعی عدم تعادل شده است. نگاه‌های کلی به مذاکرات وین هم می‌تواند خوشبینانه و هم بدبینانه تحلیل و تفسیر شود، اما امروز مقوله مذاکرات و تفاهم با جهان پیرامونی نیازمند نوع خاصی از واقع‌بینی است. در این فضای واقع‌بینانه است که باید بدانیم که امریکا با سیاست درهای باز و دست‌های بخشنده در رابطه با ایران عمل نخواهد کرد، همان‌طور که ایران نیز سیاست تسلیم یا قبول همه مواضع امریکا را  نخواهد پذیرفت. بنابراین باید گفت که مذاکرات وین آغاز دور جدیدی از کوشش‌ها برای حل مشکل هسته‌ای و دیگر پرونده‌های ضمیمه به پرونده ایران و امریکا پس از انقلاب اسلامی است که مساله ایران را به یکی از دشوارترین پرونده‌های جهانی بدل کرده است. این‌بار می‌تواند به عنوان یکی از پیچیده‌ترین مسائل جهانی مورد توجه امریکا و متحدان امریکا قرار گیرد و زمینه‌ها ایجاد شود برای اینکه: نخست) توافق قابل اعتمادتر نسبت به گذشته منجر یا به یک رویارویی جدی‌تر در آینده منجر شود. لذا اهمیت مذاکرات هسته‌ای در این برهه به نسبت نمونه‌های مشابه از اهمیتی بسیار بیشتر برخوردار است. نگاه‌های درگیر در حفره عدم تعادل بدبینی مفرط و خوشبینی مفرط می‌تواند به ضرر منافع ملی باشد. 

جدا از این در آستانه انتخابات 1400، احتمال استفاده از مذاکرات در مسیر جبهه‌بندی‌های سیاسی و اثر انتخابات در داخل کشور جزو نگرانی‌های کسانی است که به پرونده هسته‌ای به عنوان یک پرونده ملی و نه جناحی می‌نگرند. بر این اساس باید توجه داشت که اخبار خوش وین از منظر واقع‌بینی قابل تامل و ایجاد‌کننده انبساط بیشتر در مسیر پیشرفت دیپلماسی است. از سوی دیگر خوش‌بینی مفرط و اتکای بیشتر به این نوع خبرها می‌تواند مخاطرات خاص خود را به دنبال داشته باشد.بنابراین باید منتظر ماند و دید که آیا در آینده مذاکرات به معنای همه تحریم‌های مورد نظر رهبری می‌شود؟ و ایران را به سمت دوره تازه از مذاکرات سوق خواهد داد؟اگر اینگونه شود بنابراین باید قبول کنیم که در نهایت پس از شکست مذاکرات حداکثری در دوران ترامپ در دوران فشار حداقلی بایدن دو کشور توانسته‌اند، بر سر مواردی خاص تفاهم کنند.لذا تا مذاکرات با جزییات منتشر نشود و توسط رییس‌جمهوری امریکا و مقام معظم رهبری تایید نشود، نمی‌توان تصویر شفافی از عینیت یافتن مذاکرات به دست آورد. در واقع مذاکرات فعلا در وضعیت برزخ گونه قرار دارد و تا زمانی که تایید سران دو کشور را نداشته باشد، نمی‌توان از قطعیت یافتن آن سخن گفت.