نرخ ارز و سفره‌های خالی مردم

۱۴۰۰/۰۲/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۸۳۲۱
نرخ ارز و سفره‌های خالی مردم

کمال سیدعلی

موضوع کاهش نرخ ارز و راهکارهای اقتصادی معقول برای رسیدن به یک چنین چشم‌اندازی، امروز یکی از مهم‌ترین پرونده‌های راهبردی را در فضای عمومی کشور شکل داده است. با توجه به نقشی که نرخ ارز در قیمت مجموعه اقلام و کالاهای اساسی دارد، تحولات بازار ارز با حساسیت‌های خاصی از سوی افکار عمومی دنبال می‌شود. شهروندی که درآمدش به دلیل تورم و نوسانات قیمتی کفاف گذران زندگی‌اش را نمی‌دهد، هموطنی که با یک حقوق اندک بازنشستگی باید رتق و فتق امور زندگی خودش، فرزندان و نوه‌هایش را انجام دهد، جوانی که به دنبال سامان گرفتن و تشکیل زندگی است، کارگری که هر حقوقش تنها کفاف 10 روز از معیشت ماهانه‌اش را می‌دهد و... همگی به دنبال نشانه‌هایی در بازار ارز هستند تا خبرهای خوش‌تری از بهبود اوضاع معیشتی به گوششان برسد. طی روزهای اخیر، رییس کل بانک مرکزی در یک برنامه تلویزیونی حضور پیدا کرد و در پاسخ به ابهاماتی که در خصوص تعدیل نرخ ارز مطرح شد، اعلام کرد که دورنمای رسیدن به ارز 16الی 17هزار تومانی را مدنظر قرار داده و تلاش می‌کند بدون استفاده از روش‌های نامتعارف اقتصادی مانند، ارزپاشی و... به یک چنین اعداد و ارقامی دست پیدا کند تا نشانه‌هایی از ثبات در نظامات بازارها و متعاقب آن زندگی معیشتی مردم بروز کند. این دستاورد (تعدیل نرخ ارز) از سوی کارشناسان اقتصادی نیز به یک عنوان یک ضرورت مطرح می‌شود. اغلب اساتید علوم اقتصادی نیز همراستا با دیدگاه همتی، معتقدند که اقتصاد ایران برای جهش تولید و بهبود شاخص‌های معیشتی باید تلاش کند، رشد فزاینده ارز را مهار کرده و ثبات پایداری را در بازار ارز ایجاد کند. واقع آن است که کاهش نرخ ارز طی روزهای اخیر به دلیل کاهش انتظارات تورمی برآمده از چشم‌انداز مذاکرات هسته‌ای در وین ایجاد شده است. برخی اظهارنظرها در این خصوص که دولت با اهداف انتخاباتی ارزپاشی کرده و بنابراین نرخ ارز کاهش پیدا کرده، استدلال درستی به نظر نمی‌رسد. اما باید توجه داشت که این کاهش انتظارات تورمی در صورتی تداوم پیدا خواهد کرد که مذاکرات در مسیر درستی قرار داشته باشد. اینکه تصور شود با طولانی‌تر شدن مذاکرات و تدوام برخی ابهام‌ها، بازار همچنان رویکرد خوشی نشان خواهد داد، خوش‌بینانه است. بازارها مانند یک پیکره زنده مکانیسمی دریافت هوشمندانه‌ای دارند، بازارها رخدادها را تحلیل و مبتنی بر آن واکنش نشان می‌دهند. اگر بازارهای اقتصادی احساس کنند که مذاکرات در بازه زمانی مناسب به نتیجه نخواهد رسید، به سرعت روند صعودی را آغاز خواهند کرد و نسبت به تحولات بیرونی واکنش نشان می‌دهند. بر این اساس است که معتقدم همان‌طور که در کنار تیم مذاکراتی ایران در وین باید کارشناسان خبره در حوزه‌های حقوق بین‌الملل، تحلیلگران دیپلماسی، مردان امنیتی و.... حضور داشته باشند...

 تیمی از خبرگان بانکی نیز باید در تیم مذاکراتی ایران حاضر باشند تا بتوانند، تصویری از مجموعه رخدادهای برآمده از مذاکرات ارایه کنند. این تیم کارشناسی مالی می‌تواند تبعات هر گونه تصمیم‌گیری و اهمیت عنصر زمان را در این میدان یادآوری کنند و از بروز خطرات احتمالی برای نظامات اقتصادی جلوگیری کنند. اما برای پاسخ به این پرسش که دلیل کاهش نرخ ارز در روزهای اخیر چیست؟ بدون تردید باید به کاهش انتظارات تورمی و تخلیه هیجانات اشاره کنیم. همان‌طور که در گذشته هم افزایش نرخ ارز بعد از خروج ترامپ از برجام به دلیل افزایش انتظارات تورمی بود. در روزهایی که ناگهان نرخ ارز از 12 و 13هزار تومان، ناگهان به 30 الی 32 هزار تومان افزایش پیدا کرد، امروز هم با تخلیه این هیجانات تورمی نرخ دلار در دالان نزولی قرار گرفته است. در یک مقطع با پیروزی بایدن از 25هزار تومان به 22هزار تومان رسید؛ بعد دوباره متوقف شد و بعد از انتشار اخباری در خصوص احتمال احیای برجام دوباره وارد کانال 19هزار تومانی شد. اما این روند بعد از حاشیه‌سازی‌هایی که در داخل در خصوص به بن‌بست کشیدن شده مذاکرات به وجود آمد معکوس شد و نرخ دلار در محدوده 21هزار تومانی افزایش پیدا کرد. باید توجه داشت که برخی حاشیه‌سازی‌ها در این خصوص که دولتی‌ها به خاطر انتخابات و... در حال کاهش تصنعی نرخ ارز هستند، چندان پایه و اساس علمی ندارد. اما معنی این گزاره‌ها این نیست که در داخل کشور هیچ اصلاحی برای بهبود شاخص‌های بازار احتیاجی نیست. بانک مرکزی به عنوان متولی پولی و مالی کشور باید بستر مناسب برای رشد اقتصادی و بهبود وضعیت بازارها را فراهم کند. تا حد ممکن این نهاد باید تلاش کند، عرصه‌های مالی را از گزند، دعواهای جناحی و حاشیه‌های انتخاباتی محفوظ دارد. از سوی دیگر ایران باید تکلیف خود را با fatf  و سایر ضرورت‌های حقوق مالی روشن کنند. این مهم‌ترین برنامه‌هایی است که در داخل باید مورد توجه قرار بگیرد. در حوزه بیرونی نیز مذاکره‌کنندگان باید تلاش کنند ارتباط مالی ایران با بانک‌های بزرگ بین‌المللی را فراهم کنند تا رابطه ایران با جریان سیال اقتصاد جهانی برقرار شود. بدون شک این ارتباطات جدید باز هم باعث تعدیل نرخ ارز خواهند شد.