تغییر ذائقه سرمایهگذاری مردم
محسن عباسی
یگی از ویژگیهای بارز اقتصادهای پویا، واکنشهایی است که این اقتصادها نسبت به مقوله سرمایهگذاری ارائه میکنند. به عبارت روشنتر کشورهای توسعهیافته از کوچکترین فرصتهای سرمایهگذاری نیز به راحتی عبور نمیکنند و تلاش میکنند تا حداکثر استفاده را از این فرصتها داشته باشند. اما این روند در اقتصادهای غیرپویا و دولتی به گونهای دیگر رقم میخورد. با توجه به این واقعیت که اقتصادهای غیرپویا بیشتر واکنشگر هستند تا کنشگر، اغلب فرصتهای سرمایهگذاری در این کشورها از دست میرود و چیزی جز خسران و آسیب نصیب مردم در این سیستمها نمیشود. با دستگیری اخیر مالک یکی از توکنهای ارزهای مجازی و سقوط بیش از ۷۵ درصدی ارزش آن در یک روز و فشار برای بستن صرافیهای ایرانی احتمالا شاهد از بین رفتن سرمایههای بسیاری از مردم در صرافیهای بدون مجوز داخلی خواهیم بود و ممکن است این صرافیها بهانه بلوکه شدن پول در بانک و برخورد قضایی و... را تحویل مردم بدهند که امیدوارم این اتفاق رخ ندهد. هدف این نوشتار موضوع ارز مجازی نیست بلکه پرداختن به موضوع عدم بهرهبرداری مناسب از فرصتهای سرمایهگذاری در کشور و تبعات آن است. اینکه بورس بسوزد، مسکن راکد باشد، خودرو راکد باشد، طلا و ارز سرکوب شوند و ارز دیجیتال هم بگیر و ببند شود، تبعاتی دارد که خودش را در میانمدت و بلندمدت به شکل بحران سرمایهگذاری و سقوط ارزش پول ملی نشان خواهد داد. برای تحلیل عمیقتر موضوع بد نیست نگاهی به ترکیه که نزدیکترین رقیب منطقهای ما است، داشته باشیم. ابتدا با شوی تبلیغاتی و آتش زدن دلار و تحریم کالای امریکایی سعی در اقناع افکار عمومی داشتند (اواسط سال ۹۷) اما با افزایش تورم به بیش از ۱۲ درصد، مردم شروع به خرید ارز و اوراق ارزی کردند تا پولشان را از تورم مصون بدارند و چند وقتی است که ارز دیجیتال هم به سبد سرمایهگذاریشان اضافه شده است. در هیچ کجای دنیا اقتصاد با دستور و شعار و شو پیش نرفته است. در کشور ما آسیب اتفاقات اخیر بسیار مهیبتر خواهد بود تا جایی که باعث رسیدن مردم به نقطه بیتفاوتی در اقتصاد شده است: بیتفاوتی در سطح ریسک قابل پذیرش. هر بازاری ولو با ریسک بالا جهت ورود و کسب سود مورد استقبال قرار میگیرد حتی اگر ارز دیجیتال نوظهور باشد. کسب و کارهای خدماتی و صنعتی به دلیل عدم اعتماد به بستر عمومی اقتصادی با عدم استقبال روبرو شدهاند و در این فضا، تشکیل سرمایه ثابت و رشد اقتصادی منتفی است. سرمایه مردم توسط کسب و کارهای نوپا در داخل و خارج از کشور به یغما خواهد رفت و نتیجه این رکود گسترده در همه بازارها خروج مطلق پول از بازارها و صنایع خواهد بود.
در صورتی که فکری به حال این وضعیت غیرپویا نشود، بعد از مردم عادی باید کمکم منتظر خروج صاحبان صنایع از کشور باشیم. یادمان باشد که مدیران اقتصادی و مدیران صنایع هم در شرایط عدم اعتماد، دست به توسعه ظرفیتها نمیزنند. قبلا چندین بار عرض کردم که ما آرایش یک تورم قدرتمند را برای سالهای آینده در اقتصاد خود چیدهایم. عواملی که منجر به تورم سنگین میشوند هم اینک در حال کسب نیرو هستند و کمکم اژدهای تورمی اندک قدرت باقی مانده در سفرههای مردم را نیز خواهد بلعید. در نبود بازار مطمئنی مانند بورس، رکود در بازار مسکن و خودرو و عدم تشکیل سرمایه ثابت شاهد خروج گسترده پول از کشور و هجوم چندباره مردم به بازار ارز و طلا و کاهش شدید ارزش پول ملی درآینده خواهیم بود. متاسفانه ما هیچگاه مانند اکنون در لبه پرتگاه اقتصادی نبودهایم. مردم ما تا اینقدر نسبت به بازارهای سرمایهگذاری داخلی ناامید نبودهاند و تا این حد بیاعتمادی به اقتصاد کشور را شاهد نبودهایم. اغلب گروههای حاضر در انتخابات تاکنون برنامه جدی برای اقتصاد کشور و نجات آن تدارک ندیدهاند و تا اینجای کار شاهد یک سری صحبتهای تکراری در خصوص معجزه در اقتصاد کشور بودهایم که بیبنیاد است. اتفاقات یک سال اخیر اقتصاد ما، منجر به تغییر ذائقه سرمایهگذاری مردم شده است و اینک ما با مردمِ جدیدی روبرو هستیم که میتوانند مانند شمشیر دولبه عمل کنند. اگر فرهنگ جدید سرمایهگذاریشان را درک کردیم و اعتماد ایجاد کردیم قطعا پاسخ مثبت میگیریم و اگر قصد داشته باشیم شعاری عمل کنیم باید منتظر فروپاشی کامل بازارها و صنایع کشور در میان مدت و بلندمدت باشیم.